اندازهگیری تعداد ضربان قلب (نبض) ممکن است در تعیین شدت بیماری کمککننده باشد. در صورت وخامت تقریبا تمام بیماریهای سیستمیک تغییر در تعداد ضربان قلب رخ میدهد.
شفا آنلاین:منظور
از علائم حیاتی ضربان قلب، فشار خون، تعداد تنفس و دمای بدن است. معمولا
پس از مشاهده وضعیت عمومی بیمار، اندازهگیری علائم حیاتی اولین جزء معاینه
است، با این حال در معدودی از بیماران ممکن است نیازی به بررسی بعضی یا
تمام علائم حیاتی نباشد. بسته به شرایط بیمار ممکن است میزان اشباع اکسیژن
(pulse oximetry)، شدت درد، قند خون، سطح هوشیاری، وضعیت مردمکی و ... به
عنوان علائم حیاتی در نظر گرفته شود؛ ولی اتفاقنظری در مورد اضافه کردن
هیچ یک از موارد ذکر شده به عنوان علائم حیاتی در تمام بیماران وجود ندارد.
به گزارش
شفا آنلاین:به نقل از سپید هرچند
غیرطبیعی بودن هر یک از علائم حیاتی، بالقوه مطرح کننده شدت یک بیماری است،
باید در تفسیر علائم حیاتی غیرطبیعی دقت کرد و تشخیص و درمان فقط براساس
علائم حیاتی غیرطبیعی گذاشته نشود. مسائل روانی (اضطراب، خشم یا ترس)، درد
یا وضعیت فیزیولوژیک فرد بر علائم حیاتی اثر میگذارند.
با اینکه علائم
حیاتی در تشخیص وضعیت فعلی بیمار کمک کننده است، بیشترین فایده اندازهگیری
علائم حیاتی در پیگیری روند بیماری و پاسخ به درمان است.
تواتر
اندازهگیری علائم حیاتی بستگی به ویژگیهای بیمار و شدت بیماری دارد، به
طوری که ممکن است در بعضی بیماران نیاز به پایش (monitoring) مداوم علائم
حیاتی باشد.
اندازهگیری تعداد تنفس
تعداد
تنفس از نشانگرهای پر اهمیت حدت بیماری است که متاسفانه گاهی از آن غفلت
میشود. تعداد تنفس نهتنها نشاندهنده وخامت بیماری در بیماران دچار
بیماریهای سیستم تنفسی و قلبی است، بلکه تقریبا در هر بیماری سیستمیکی
میتواند شدت بیماری را نشان دهد. تنها منع اندازهگیری تعداد تنفس در
بیماری است که دچار زجر تنفسی
(respiratory distress)، قطع تنفس (apnea) یا انسداد راه هوایی هستند.
در این بیماران اقدامات درمانی بر اندازهگیری تعداد تنفس اولویت دارد و
پس از شروع اقدامات درمانی و در زمان مقتضی میتوان تعداد تنفس را
اندازهگیری کرد.
برای
اندازهگیری تعداد تنفس باید تعداد تنفس بیمار را در یک دقیقه با نگاه
کردن یا لمس قفسه سینه شمرد. با توجه به اینکه تعداد تنفس در صورت آگاهی
بیمار ممکن است تغییر کند، بهتر است اندازهگیری تعداد تنفس در خلال معاینه
و بدون اطلاع صریح وی صورت گیرد.
تعداد تنفس برخلاف ضربان قلب اغلب از الگوی منظمی پیروی نمیکند. بنابراین
شمردن تعداد تنفس در بازه زمانی کمتر از یک دقیقه و تخمین تعداد تنفس در
یک دقیقه موجب مقادیر اشتباه و گمراه کننده خواهد شد.
اندازهگیری تعداد ضربان قلب
اندازهگیری
تعداد ضربان قلب (نبض) ممکن است در تعیین شدت بیماری کمککننده باشد. در
صورت وخامت تقریبا تمام بیماریهای سیستمیک تغییر در تعداد ضربان قلب رخ
میدهد. عدم امکان لمس نبض در مکانهای مشخص نشانگری از افت فشار خون است
(هرچند تخمین دقیقی نیست.)
شایعترین
محل برای لمس نبض، سطح خارجی (رادیال) مچ دست است. ممکن است بسته به مورد
نبض شریان کاروتید (در گردن)، رانی (در کشاله ران)، بازویی، پوپلیتئال (پشت
زانو)، تیبیالیس خلفی (پشت قوزک داخلی) یا پشت پایی بررسی شود. علاوه بر
تعداد نبض، کیفیت و نظم ضربان قلب قابل اندازهگیری است.
روش
معمول اندازهگیری تعداد نبض لمس نبض با نوک انگشتان دو و سه (شست انگشت
اول است) است. لمس نبض با نوک این انگشتان به جای شست، تا حدود زیادی جلوی
اندازهگیری اشتباه نبض معاینهگر را به جای بیمار میگیرد. در صورتی که
نبض بیمار منظم نیست، باید حتما تعداد ضربان قلب را در یک دقیقه شمرد. اگر
نبض بیمار منظم است، میتوان تعداد ضربان قلب را در 15 یا 20 ثانیه شمرد و
تعداد را در 4 یا 3 ضرب کرد.
اندازهگیری فشار خون شریانی
فشار
خون شریانی نشان دهنده تعامل برونده قلبی و مقاومت عروق محیطی است. فشار
خون شریانی به طور غیرمستقیم نشانگر پرفیوژن بافت است، با این حال با توجه
به تفاوت در مقاومت عروق محیطی فشار خون نرمال، الزاما به معنی پرفیوژن
کافی نیست.
اندازهگیری
فشار خون گاهی در شکایات جزئی و سرپایی انجام نمیشود. اندازهگیری فشار
خون در اندامی که فیستول شریانی وریدی در آن کار گذاشته شده، سمتی که پستان
و/یا عروق لنفاوی زیر بغل برداشته شده یا اندامی که سوختگی دورتادوری در
محل بستن کاف فشارسنج دارد بهتر است انجام نشود.
روشهای
مختلفی برای اندازهگیری فشار خون موجود است. شایعترین روش استفاده از
فشار سنج کافدار است. یک کاف پارچهای به دور اندام بیمار (معمولا بازو)
پیچیده میشود و اندازهگیری فشار خون به شیوه عقربهای، جیوهای یا
دیجیتال صورت میگیرد. فشار خون را میتوان به صورت تهاجمی (با وارد کردن
مبدل فشار خون به داخل سرخرگ بیمار) اندازهگیری کرد که دقت بالایی دارد و
امکان اندازهگیری مستقیم فشار خون را فراهم میکند.
از
این روش در بیماران بدحال که نیازمند پایش مداوم فشار خون هستند، استفاده
میشود. اندازهگیری فشار خون با کمک داپلر - خصوصا در بررسی وضعیت
خونرسانی اندام - ممکن است انجام شود. شیوههای پایش مداوم فشار خون به
صورت غیرتهاجمی در حال تکامل هستند.
شایعترین
روش اندازهگیری فشار خون استفاده از فشار خون کافدار (عقربهای یا
جیوهای) و گوشی پزشکی است. برای اندازهگیری فشار خون بهتر است بیمار
نشسته باشد و بازوی بیمار بر تکیهگاهی با وضعیت عمود نسبت به بدن قرار
گیرد. اندازهگیری فشار خون در سایر موقعیتهای بدن یا بازو میتواند موجب
کاهش یا افزایش کاذب فشار خون شود.
کاف
فشار سنج حدود 5/2 سانتیمتر بالای چین آرنج با حداقل فشار بسته میشود.
معاینهگر نبض سرخرگ رادیال را لمس میکند و شروع به باد کردن کاف میکند.
وقتی نبض سرخرگ رادیال دیگر لمس نشد، باد کاف با سرعت 3-2 میلیمتر جیوه در
ثانیه خالی میشود. لحظه لمس مجدد نبض سرخرگ رادیال به عنوان فشار خون
لمسی ثبت میشود. این فشار، فقط تخمینی را از فشار سیتولیک بیمار به دست
میدهد و میتواند تا 20 میلیمتر جیوه با فشار خون اندازهگیریشده با
گوشی (که دقیقتر است) تفاوت داشته باشد.
پس از خالی کردن کاف و گذشت چند دقیقه، گوشی پزشکی روی شریان بازویی در
سمت داخل چین آرنج گذاشته میشود و فشارسنج تا 30 میلیمتر جیوه بالاتر از
فشار خون سیستولیک اندازهگیری شده با لمس باد میشود. سپس کاف به آهستگی
خالی میشود. معاینهگر اولین صدای شنیده شده ضربان را به عنوان فشار خون
سیستولیک بیمار ثبت میکند. در بزرگسالان سالم، لحظه قطع صدا را به عنوان
فشار خون دیاستولیک ثبت میکنند. در کودکان و برخی بیماریها، لحظه تبدیل
صدای واضح به صدایی گنگ و مبهم را به عنوان فشار خون دیاستولیک ثبت
میکنند.
اندازهگیری دمای بدن
اندازهگیری
دمای بدن در تشخیص بعضی بیماریها خصوصا بیماریهای عفونی کمک کننده است.
هدف از اندازهگیری دمای بدن، دمای مرکزی بدن است. با توجه به دشواری
دسترسی جهت اندازهگیری دمای مرکزی بدن، معمولا یکی از محلهای محیطی جهت
اندازهگیری دمای بدن استفاده میشود. از بین محلهای اندازهگیری دمای
بدن، دمای مقعدی بیشترین نزدیکی را با دمای مرکزی بدن دارد. دمای دهانی با
تقریب نسبتا خوبی نشان دهنده دمای بدن است، ولی نیازمند همکاری بیمار است و
در بعضی شرایط (مصرف مایعات گرم یا سرد، تعداد تنفس بالا، شرایط با
پرفیوژن کم، دمای محیط سرد و ...) ممکن است دما را به طور کاذب کمتر یا
بیشتر نشان دهد. دمای پرده صماخ و دمای زیربغلی به ترتیب کمترین دقت را در
تخمین دمای مرکزی بدن دارند، با این حال در بعضی بیماران ممکن است مجبور به
استفاده از این محلها برای اندازهگیری دمای بدن بیمار شویم. در صورت
استفاده از دمای پرده صماخ یا زیربغلی، معمولا °C 6/0 – 4/0 جهت بهبود
تخمین به دمای اندازهگیری شده اضافه میشود. جهت اندازهگیری دقیق دمای
مرکزی بدن، از مبدل دما داخل مری، مثانه، شریان ریوی یا سایر محلها
استفاده میشود. اندازهگیری دما میتواند با دماسنج جیوهای، دماسنج
دیجیتال یا دماسنج مادون قرمز (جهت تخمین درجه حرارت پرده صماخ) انجام شود.
شایعترین
شیوه اندازهگیری دما، اندازهگیری دمای دهانی با دماسنج جیوهای است.
دماسنج داخل یکی از فضاهای سمت چپ یا راست زیر زبان گذاشته میشود. حدود سه
تا پنج دقیقه زمان لازم است که اندازهگیری صحیح دما صورت گیرد. سپس دمای
اندازهگیری شده یادداشت میشود.
مقادیر طبیعی علائم حیاتی در سنین مختلف
مقادیر
نرمال فشارخون، ضربان قلب و تعداد تنفس از بدو تولد تا بزرگسالی متفاوت
است. باید توجه کرد در تفسیر این مقادیر به ویژگیهای فردی، بیماریهای
همراه و بیماری فعلی فرد باید توجه کرد. دمای بدن نرمال در طول زندگی
تقریبا ثابت باقی میماند.
دمای
دهانی نرمال در اغلب سنین حدود °C 7/37- 5/35 است. البته دمای بدن در صبح
معمولا کمی پایینتر و در بعدازظهر کمی بالاتر است. فشار خون نرمال
سیستولیک برای بزرگسالان معمولا
140-90 میلیمتر جیوه و دیاستولیک 90-60 میلیمتر جیوه است، هر چند فشار خون بهینه
(optimum
blood pressure) سیستولیک و دیاستولیک به ترتیب مقادیر برابر یا کمتر از
115 و 75 میلیمتر جیوه است. تعداد نرمال ضربان قلب یک بزرگسال در یک دقیقه
95- 45 ضربان در دقیقه است.
اتفاقنظر کمتری در مورد تعداد تنفس نرمال در یک بزرگسال وجود دارد. تعداد
نرمال تنفس یک بزرگسال در یک دقیقه معمولا در حدود 24-12 بار در دقیقه
است. مراجع مختلفی برای محدوده طبیعی علائم حیاتی در کودکان در دست است.
جدول امکان مقایسه سریع علائم حیاتی کودک را با محدوده نرمال فراهم
میسازد.
آرش صفائی
متخصص طب اورژانس
استادیار دانشگاه علوم پزشکی تهران- بیمارستان سینا