در سال ۹۵ شاهد افشای مواردی از قصور یا خطای پزشکی بودیم که منجر به ایجاد این جو شد که قصور پزشکی و سهل انگاری پزشکان در ایران افزایش یافته است. آیا چنین مساله ای صحت دارد؟
مشکلی که این روزها با آن رو به رو هستیم مساله عوارض درمانها، جراحیها و فعالیتهایی است که در بیمارستانها و مطبها انجام میشود. به تبع وقتی آمار را نگاه میکنیم میبینیم که خطا و قصور پزشکی در سال ۹۵ افزایش یافته است و این به آن دلیل است که ابزارهای مورد استفاده در اتاقهای عمل نسبت به سالهای قبل خیلی بیشتر و گستردهتر شده است و اعمال قلب، مغز، عروق و پیوندهایی که انجام میشود فزونی یافته و به تبع آن نیز عوارض بیشتر شده است. ما اول باید بدانیم که فرق عوارض و خطا چیست. عوارض عوامل شناخته شده است که در تمام کتابها نوشته شده است. وقتی ما یک عمل بزرگ را انجام میدهیم خطر عفونت، مرگ و میر و خونریزی وجود دارد و این موارد در کتب علمی نیز نوشته شده است و دست جراح نیست. این عوارض ممکن است که به وجود آیند، اما جراح باید تمام تلاش خود را در راس این عوارض انجام دهد، حتی اگر خودش هم نمیتواند این کار را انجام دهد باید از بقیه همکاران کمک بگیرد و در راس حل عارضه ایجاد شده کوشا باشد، ولی خطا زمانی رخ میدهد که ما میتوانیم اقدامی برای جلوگیری از عارضه کنیم، اما عمدا یا سهوا این کار را نمیکنیم. برای مثال بیماری به پزشک مراجعه میکند و باید عمل جراحی انجام دهد، اما پزشک تجربه و تخصص آن عمل را ندارد و بیمار را پذیرفته و به اتاق عمل میبرد. بنابراین وقتی بیمار دچار مشکل میشود خطای پزشکی است یا اینکه بیماری بعد از جراحی دچار خونریزی شده و به پزشک او خبر میدهند، اما پزشک به موقع حاضر نمیشود و این مساله نیز خطای پزشکی محسوب میشود. بنابراین عوارض و خطاهای پزشکی را باید از هم جدا کرد. امسال عوارض پزشکی به دلیل حجم، بزرگ شدن و دقیق بودن اعمال جراحی زیاد شد، ولی خطاهای پزشکی امسال کمتر رخ داد و تقریبا شبیه سالهای قبل بود. در خطای پزشکی از هر ۱۰۰ بیماری که به اتاق عمل میرود ممکن است یک تا دو درصد دچار عارضه و خطای پزشکی شوند که باید به این موضوع رسیدگی شود که این موارد خطا هستند یا عارضه؟ اگر عارضه باشند چیزی راجع به پزشکان نمیتوان گفت، چون آنها وقت گذاشته، مشاوره کافی و آزمایشهای لازم را انجام داده اند، ولی در طول درمان مشکلاتی به وجود آمده که در مواردی اجتناب ناپذیر است. این در حالی است که در وقت مناسب، پزشک داخلی، جراح و متخصص کودکان میتوانند به درمان بیمار و زائو کمک کنند، اما به دلایل مختلف سهل انگاری میکنند. برای مثال بیماری اختلال انعقاد خون دارد و پزشک بدون توجه به این موضوع او را به اتاق عمل برده و بیمار دچار خونریزی میشود. بنابراین وقتی بیمار به دادگاه و دادسرا میآید و پرونده او را مطالعه میکنیم، از پزشک معالجش میپرسم که چرا قبل عمل توجهی نداشته است و او در مقابل نیز پاسخی نخواهد داشت. بنابراین محکوم خواهد شد یا اینکه پزشکی دست راست بیمار را به جای دست چپ عمل میکند. او هم به دلیل سهل انگاری محکوم خواهد شد.
به طور کلی قصور پزشکان افزایش داشته است یا نه؟
باید آمارهای دقیقی از خطا و قصور پزشکی در تهران و شهرستانهای مختلف داشته باشیم و ببینیم آیا منحنی خطا و قصور پزشکی رو به بالاست یا نه؟ وقتی مسئولان وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی بر حوزههایهای درمانی نظارت میکنند به طبع ما با کاهش این موارد رو به رو میشویم. بنابراین اگر نظارتها بیشتر باشد بسیار مفید فایده خواهد بود. همیشه پیشگیری بهتر از درمان است، یعنی هر قدر در راه پیشگیری هزینه کنیم اندوخته برای فرداست. از این رو باید نظارت و کادر نظارت را افزایش دهیم تا مراجعه ناظران به بیمارستانها و مطبها به صورت مداوم اتفاق بیفتد. بنابراین با چنین اقداماتی مشکلات و خطاهای پزشکی کاهش خواهد یافت که این مساله هم به نفع مردم و هم به نفع جامعه پزشکی است.
آیا استفاده از ابزارهای جدید ارتباطی به کاهش خطاهای پزشکی کمک میکنند؟
ما شاهد هستیم که صدا و سیما علیه جامعه پزشکی فعال و کوشاست، آنچنان که افرادی در این رسانه علیه جامعه پزشکی سخنرانی میکنند، حتی از جامعه پزشکی نیز افرادی دعوت میشوند که دچار خطا و مشکلاتی بوده اند. از سوی دیگر، در روزنامهها نیز این مساله بستگی به نویسنده یا سردبیری دارد که میخواهد مطلبی را منتشر کند، چرا که گاهی دیده شده مشکل کوچکی در جامعه پزشکی به وجود آمده و آنقدر آن را در بوق و کرنا کرده که تمام ایران درگیر آن شده اند. بعد مشکلات عدیده کشور نادیده گرفته میشود. بنابراین انتشار مطلبی از طریق وسایل ارتباط جمعی بستگی به سیاستهای مدیر مسئول و سردبیر دارد. البته نشریات بسیاری منتشر شدند که قدردان جامعه پزشکی بودند، حتی در هنگام بروز مشکل نیز ورود پیدا کرده، اما جامعه پزشکی را نابود نکردند. از سوی دیگر، انحطاط فرهنگی هم به وجود آمده و فیلمهایی را منتشر میکنند که علیه جامعه پزشکی است. حالا چه کسی مجوز این کار را میدهد مشخص نیست، حتی جامعه پزشکی را دزد تلقی میکنند و میگویند پزشکان بیشتر دزدند یا خودروسازان؟! این موارد توهین مستقیم به جامعه پزشکی است که البته لطمه اصلی به بیماران و مردمی وارد میشود که هیچ گناهی ندارند. بنابراین اگر وسایل ارتباط جمعی کنترل نشوند و خط قرمزی وجود نداشته باشد تبعات بدی را بر جای خواهند گذاشت. حتی ممکن است خبرنگاری با بیمارستانی مشکلی داشته باشد و تلافی این مساله را در نحوه نوشتن گزارش خود اعمال کند و در واقع مشکلات یک پزشک را به کل جامعه پزشکی تعمیم دهد، در حالی که همه پزشکان آن خطا را انجام نمیدهند.
ابزارهای ارتباطی که اقشار مختلف از جمله پزشکان را زیر ذرهبین قرار میدهند تا چه حد میتوانند به کم شدن تخلفات کمک کنند؟
وسایل ارتباط جمعی با این کار نمیتوانند میزان تخلفات پزشکان
را کاهش دهند، چون به گونه ای این مسائل را بازتاب میدهند که نتیجه خوبی
ندارد. باید وزارت بهداشت و درمان، سازمان نظام پزشکی و انجمنها دست به
دست هم دهند و از خطاهای پزشکی جلوگیری کنند. وقتی راجع به خطای پزشکی در
روزنامهها نوشته میشود، تمام بیمارانی که قرار است فردا به اتاق عمل
بروند دچار مشکل میشوند. این در حالی است که وسایل جدید ارتباطی برای
اینکه مشتری بیشتری پیدا کنند پیاز داغ مطالب را زیاد کرده و باعث ایجاد
نگرانی در مردم و بیماران میشوند، چرا که در سال ۸۰۰ میلیون فعالیت پزشکی
انجام میشود و اگر قرار باشد که این فعالیتها با فکر ناراحت انجام شود،
نتیجه مطلوبی از درمان نخواهیم گرفت. بنابراین توصیه میشود در صورت ورود
وسایل ارتباط جمعی در این مسائل اخبار به گونهای ارائه شود که باعث ترس و
نگرانی مردم و بیماران نشده و زمینه ارشاد را فراهم کنند، وگرنه مشکلات
دیگری به جامعه پزشکی اضافه خواهد شد.آرمان امروز