کد خبر: ۱۴۱۰۳۱
تاریخ انتشار: ۰۰:۱۵ - ۱۸ بهمن ۱۳۹۵ - 2017February 06
آن‌طور که می‌گویند در بین افراد جامعه، پزشکان تنها گروهی هستند که از بیشترین منبع ثروت، منزلت و معرفت که ابزار اعمال قدرت اجتماعی است، برخوردار هستند و بنابراین با توجه به این ویژگی‌ها می‌توانند به غیر از درمان بیماران نقش موثری در جامعه داشته باشند.
شفا آنلاین:نقش‌هایی که گاه می‌تواند یک جامعه را از بحران خارج کند و یا اینکه آن را به ورطه ناکارآمدی بکشاند.

به گزارش شفا آنلاین:به نقل از سپید «ما در کشورمان در بیشتر حوزه‌ها به سمت نوعی ساختارهای استعماری حرکت می‌کنیم. به طوری که اگر نظام درمان به همین مسیر برود، به مرور به یک نظام استعماری تبدیل می‌شود. روند موجود، روندی طبابت‌محور است در حالی که اخلاق پزشکی و سابقه تاریخی می‌گوید، حکمت و طبابت دو روی یک سکه هستند که اگر از هم جدا شوند، آسیب‌زننده خواهد بود. متاسفانه بخش‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد حکمت از طبابت جدا شده که بسیار خطرناک است.»

این بخشی از صحبت‌های محسن رنانی، استاد توسعه دانشگاه اصفهان در تشریح ماموریت پزشکان در توسعه ملی است که به نکاتی در زمینه آسیب‌شناسی نقش پزشکان در حوزه‌هایی که باید وارد شوند و یا بخش‌هایی که در آن منفعل عمل کرده‌اند، پرداخته است. او توسعه را به دو بعد اقتصادی- مادی و فرهنگی- رفتاری تقسیم می‌کند و می‌گوید: «بعد اقتصادی و مادی رفاه و بعد فرهنگی و رفتاری رضایت تولید می‌کند. جامعه‌ای به توسعه می‌رسد که همزمان بتواند دو بعد اقتصادی و فرهنگی توسعه را محقق کرده و همزمان رفاه را نیز با رضایت تولید کند. اگر در جامعه‌ای تنها رفاه تولید شود و رضایت تولید نشود از یک جایی به بعد رفاه پرهزینه می‌شود. شاخص‌های اقتصادی نشان می‌دهد که تولید هر کالایی در جامعه، حتی اگرهزینه تورم را از آن کسر کنیم باز گران می‌شود. این موضوع نشانه این است که ما سازوکارهایی را که برای تولید رضایت باید تعبیه می‌کردیم، تعریف نکرده‌ایم و تنها بر تولید رفاه متمرکز شده‌ایم.»
رنانی ادامه می‌دهد: «رشد یعنی تکثیر وضع موجود و پیشرفت یعنی بهبود کمی و ساختاری وضع موجود. در صورتی که بعد رفتاری و فرهنگی رخ ندهد، پیشرفت و رشد تا حدی منجر به رفاه می‌شود و از مرحله‌ای به بعد، دیگر با رفاه همراه نخواهد بود که نمونه آن توسعه راه‌ها و بهبود اتومبیل‌ها در کشور است. در طول 30 سال گذشته تمام این اقدامات انجام شده ولی تعداد کشته‌ها و تصادفات کم نشده است. یعنی بعد فرهنگی و رفتاری رخ نداده و به عبارتی آن را رها کرده‌ایم. در نتیجه روز به روز توسعه جاده‌ها برای ما گران‌تر می‌شود چرا که امروز مناسبات ما پرهزینه شده است و نمی‌توانیم همان جاده 20 سال پیش را با قانونمندی، سلامت و شفافیت مالی تولید کنیم. این یعنی از این به بعد پیشرفت و رشد برای ما پرهزینه و خسارت بار خواهد بود.»


وی بر این باور است که کشور باید به سرعت همه چیز را متوقف و منابع را به سمت مناسباتی که در این ساختار کار می‌کند، بهبود دهد. در غیر این هر چه بیمارستان ساخته شود، نظام سلامت تحول پیدا نمی‌کند، چون مناسبات آلوده و ناکارآمد است.

فراموشی توسعه فرهنگی و رفتاری
رنانی می‌گوید: «متاسفانه از یک جایی به بعد ما متوقف شده‌ایم و هیچ‌گاه در سال‌های بعد از جنگ، به بعد سوم توسعه توجه نکرده‌ایم. در صورتی که هزینه سدسازی یا جاده‌سازی را صرف آموزش و پرورش می‌کردیم، وضع امروزمان از هر نظر بهتر بود. ما ساختارها را رشد و پیشرفت دادیم ولی انسان‌هایی که باید در این ساختارها بتوانند با هم تعامل مثبت و موثر داشته باشند را تولید نکردیم.»
این اقتصاددان با تاکید بر اینکه بخش سوم توسعه یعنی تحول فرهنگی و رفتاری فراموش شده است، ادامه می‌دهد: «در صورتی که این روند ادامه یابد، وارد یک دور استهلاکی می‌شویم. ظاهرا بیشتر کار و تولید می‌کنیم اما رضایت ما افزایش نیافته است.
ما در یک جایی خطا می‌کنیم و اگر متوقف نشویم این فرآیند به یک استهلاک بی بازگشت تبدیل می‌شود و در نتیجه در یک جایی سقوط خواهیم کرد.» رنانی معتقد است برای اینکه توسعه محقق شود، نیازمند 4 سرمایه اقتصادی، انسانی، اجتماعی و نمادین در کل کشور هستیم. وی می‌گوید: «تمام گروه‌های صنفی و طبقات اجتماعی باید این 4 سرمایه را در حوزه خود داشته باشند، در غیر این صورت در حوزه بخشی نمی‌توانند کارآمد و موفق عمل کنند. پزشکان در 30 ساله گذشته بر افزایش و انباشت سرمایه اقتصادی و انسانی متمرکز شدند ولی به دو دسته سرمایه دیگر یعنی سرمایه‌ اجتماعی و نمادین توجهی نکردند.»
این کارشناس اقتصاد ادامه می‌دهد: «البته این وضعیت در تمام قشرهای دیگر نیز وجود دارد اما در مورد پزشکان به دلایلی حاد است به دلیل اینکه موقعیت پزشکان نسبت به سایر قشرها و طبقات اجتماعی متفاوت است. پزشکان از منبع ثروت، منزلت و معرفت که ابزار اعمال قدرت اجتماعی است برخوردار هستند در حالی که اکنون پزشکان تنها بر انباشت و استفاده موثر از منبع ثروت متمرکز شده‌اند و توجهی به استفاده موثر از دو منبع معرفت و منزلت خود ندارند.»
وی می‌گوید: «پزشکان متناسب با سه منبع قدرتی که دارند، برای عبور جامعه از بحران‌ها و مشکلاتی که در فرآیند توسعه با آن روبرو است، کار موثری نکرده‌اند. ممکن است پزشکی به طور شخصی کمک کرده باشد که یک مساله کوچک خانوادگی، محلی و اجتماعی حل شود ولی جامعه پزشکی از این سه منبع برای گذار اجتماعی از مراحل توسعه و بحران‌هایی که داشته‌ایم و از این به بعد بیشتر خواهد شد، استفاده نکرده‌اند و ظاهرا برنامه‌ای برای استفاده از این منبع ندارند.»
اختلال ارتباطی در جامعه بیداد می‌کند
رنانی با تاکید بر اینکه نظام پزشکی با 60 سال سابقه قانونی و اتاق بازرگانی به عنوان نهاد مدنی با 130 سال سابقه، هیچ کدام به وظایف تاریخی خود عمل نکرده‌اند، توضیح می‌دهد: «به نظر می‌رسد که اتاق بازرگانی با 20 تا 30 هزار شرکت و نظام پزشکی با حدود 220 هزار عضو نقش موثر مدنی برای فرآیند گذار برای خودشان تعریف نکرده و برعهده نگرفته‌اند. در حالی که 100 هزار مدرسه فعال درکشور وجود دارد ، 220 هزار مطب نیز داریم. یعنی جامعه پزشکی می‌تواند بیش از آموزش و پرورش نقش ترویجی برای تحقق بعد سوم توسعه یعنی بعد فرهنگی و رفتاری داشته باشد.»
وی می‌گوید: «جامعه ما فاقد مهارت گفت‌وگو است. اختلال ارتباطی در جامعه بیداد می‌کند و از مهمترین بیماری‌های تاریخی است که تمام شکست‌های ما به این ناتوانی مربوط می‌شود. تا زمانی که آموزش و پرورش عزمی نداشته باشد که از 3 نسل مراقبت کند تا به این بیماری دچار نشوند و توانایی‌های ارتباطی و گفت‌وگویی را به آنها آموزش ندهد تا در بزرگسالی نتوانند همانند ما گفت‌وگوی موثر انتقادی داشته باشند، این مشکل ریشه‌کن نخواهد شد. رفع اختلال ارتباطی نیازمند بسیج ملی است. آموزش و پرورش توانایی برای اینکه تحولی در این حوزه رخ ندهد، ندارد. برخی کارها به بودجه نیازی ندارد و فقط به جسارت نیاز دارد. زمان زیادی لازم است تا شرایط مهیا شود و تحول جدی در نظام آموزش و پرورشی صورت گیرد که همان ساختار 80 سال پیش را دارد.»
رنانی می‌افزاید: «در حالی که برخی کشورها از جمله چین سالیانه تحول ایجاد می‌کند و شهر آموزشی تاسیس کرده‌اند تا نسل آینده توانمندتری تولید کنند، ما همچنان براساس الگوی 80 سال پیش حرکت می‌کنیم. دنیا متوجه شده است که اصلی‌ترین سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذاری بر کودکان است و مطالعه نشان داده که بالاترین نرخ بازدهی سرمایه در آموزش است.
سرمایه‌گذاری در دبستان و پیش دبستان 5 برابر سرمایه‌گذاری در آموزش عالی است. برخی این موضوع را نمی‌فهمند، برخی نمی‌خواهند و برخی نمی‌توانند این اقدام را انجام دهند. هستند گروه‌های سیاسی که نمی‌خواهند تحولی در آموزش و پرورش رخ دهد ولی آیا نظام آموزشی منحصر به آموزش و پرورش است؟ آموزش‌و پرورش بخشی از نظام آموزشی است. خانواده جزئی از نظام آموزشی است. چه اشکالی دارد که پزشکان در کنار تلاششان در هفته یک کارگاه آموزشی 2 ساعته برای اعضای محله، مادران، پدران برگزار کنند و درباره سبک زندگی، تغذیه و انواع پیشگیری‌ها گفت‌وگو کنند. در این شرایط انتقال اطلاعات، افزایش بصیرت عمومی و ترویج گفت‌وگو شکل می‌گیرد.»

وی تاکید می‌کند: «مطب پزشکان می‌تواند همانند یک آموزش و پرورش ترویج گفت‌وگو و ترویج عزت نفس داشته باشد. مردم ما حقوق شهروندی خود را نمی‌دانند به همین دلیل عزت نفس در برابر با مراجع قانونی ندارند و پزشکان تشدید کننده این فقدان عزت نفس در نحوه تعاملشان با بیمار هستند. گفت‌وگویی در مطب پزشک وجود ندارد. مطب پزشک می‌تواند کارخانه‌ای برای تولید توانایی ،مهارت گفت‌وگو، تولید اعتماد و عزت‌اجتماعی باشد. جامعه ما حتی درباره الگوی تغذیه اطلاعاتی ندارد آن هم در دوره‌ای که انواع آلودگی‌ها از طریق آب، خاک و هوا به انسان آسیب می‌رساند.»

رنانی به وظایف نظارتی نیز اشاره کرده و می‌گوید: «وظیفه نظارت بر استانداردها یکی از وظایف حاکمیتی دولت‌ها است. اگر استانداردها فرو بریزند هیچ چیز دیگری قابل اندازه‌گیری و اعتماد نیست. استانداردها در جامعه ما در حال فروریزی است. سازمان استاندارد یک سازمان مغفول است. بخشی از استانداردها را مردم می‌توانند بررسی کنند. ساختمان اگر استاندارد نباشد قابل ردیابی است اما اگر تغذیه مردم استاندارد نباشد قابل ردیابی نیست. در حال حاضر ما با امواج تولیدات غذایی غیراستاندارد مواجهیم که از دست دولت نیز کاری برنمی‌آید. ولی آیا پز‌شکان نمی‌توانستند با یک سازوکار ساده برخی از اقلام غذایی و دارویی را که به سلامت مردم آسیب می‌زنند را در سایت‌ها و کانال‌های تلگرامی و با اطلاعیه‌هایی به طور منظم معرفی کنند؟ داشتن دغدغه در این زمینه مهم است. گرچه نظام پزشکی می‌توانست یک سازوکار موثری برای این کار طراحی کند.»

بخش زیادی از سرمایه‌ پزشکان سرگردان است
این استاد دانشگاه معتقد است، وظیفه دیگری که پزشکان می‌توانند بر عهده بگیرند، تجمیع سرمایه‌گذاری‌های تولیدی است. وی در این زمینه توضیح می‌دهد: «متاسفانه جامعه پزشکی یکی از قشرهای متمول کشور است که سرمایه‌هایشان سرگردان است.

در صورتی که این سرمایه‌ها در نهادهای اقتصادی ملزم به نظام‌پزشکی در جهت سرمایه‌گذاری تولیدی به کار گرفته می‌شد، خدمت اجتماعی را نیز در پی داشت. مطالعات ما نشان می‌دهد که ‌هم‌اکنون 8 تا 10 میلیون بیکار در کشور داریم که اگر برای این موضوع چاره‌اندیشی نشود می‌تواند عامل انفجار اجتماعی باشد. بنابراین همه ما باید همت کنیم تا بخشی از این بحران را رفع کنیم که پزشکان می‌توانند با تجمیع سرمایه‌هایشان در جهت حوزه‌های مختلف تولیدی فعالیت موثری داشته باشند. حتی پیشنهاد شد که پزشکان با توجه به امکانات انسانی و فناوری که در کشور وجود دارد به عنوان قطب توریسم پزشکی و درمانی در منطقه عمل کنند و یا منطقه آزاد درمانی و بهداشتی تاسیس کنند تا تمام کشورها به جای اینکه به اروپا با چند برابر هزینه درمان سفر کنند به ایران بیایند که تحقق این موضوع نیازمند عزم جمعی در بین پزشکان است.»
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: