کد خبر: ۱۴۰۴۷۹
تاریخ انتشار: ۰۴:۱۵ - ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ - 2017February 01
چیزی که با یقین درباره دونالد ترامپ می‌توان گفت این است که او با هر رهبر جهانی دیگر که تابه‌حال دیده‌ایم متفاوت است. اما مشکل این است که این تفاوت در جهت مثبت نیست.
شفل آنلاین:بحث‌ها درباره بیماری روانی احتمالی دونالد ترامپ این هفته بالا گرفت: او در مصاحبه با دو شبکه عمده تلویزیونی علائمی از پارانویا و هذیان نشان داد: او دوباره حرف‌های بی‌پایه‌اش درباره رای دادن غیرقانونی میلیون‌ها نفر به رقیبش هیلاری کلینتون را تکرار کرد که نشان می‌دهد او با واقعیت قطع ارتباط کرده است؛ جنگ تجاری بهانه‌گیرانه او با مکزیک نشان می‌دهد که او تصویر شخصی یا خودانگاره‌اش را بر منافع ملی کشورش ترجیح می‌دهد؛ صحبت‌های مکرر او درباره تعداد افراد حاضر در مراسم تحلیفش، بیانگر نیاز بچه‌گانه او به جلب‌توجه است.

به گزارش شفا آنلاین:دکتر جان دی گارتنر روان‌درمانگر مشهور از دانشکده پزشکی معتبر دانشگاه جانز هاپکینز هم مشکل اساسی را در خود ترامپ می‌بیند. گارتنر که در دانشگاه جانز هاپکینز به رزیدنت‌های روان‌پزشکی تدریس می‌کند، تصمیم گرفت یک ضابطه اخلاقی به نام «قاعده گلدواتر» را نادیده بگیرد تا به آمریکاییان درباره وضعیت روانی خطرناک فرمانده کل قوایشان هشدار دهد.
قاعده گلدواتر اصطلاحی غیررسمی برای بخشی از ضوابط اخلاقی انجمن روان‌پزشکی آمریکاست که می‌گوید اظهارنظر حرفه‌ای درباره یک شخصیت عمومی بدون معاینه آن شخص و گرفتن رضایت از او برای بحث درباره ارزیابی روانی او نادرست است.
سابقه این ضابطه به سال ۱۹۶۴ بازمی‌گردد که بری گلدواتر نامزد رئیس‌جمهور آمریکا شد. در آن هنگام هم بسیاری از روانشناسان و روان‌پزشکان اعتقاد داشتند که او اختلال روان‌شناختی دارد. ۱۱۸۹ روان‌پزشک در آن هنگام در یک نظرخواهی که در مجله فکت منتشر شد، او را ازلحاظ روان‌شناختی برای رئیس‌جمهور شدن بی‌کفایت خواندند. گلدواتر در واکنش به این مقاله به دادگاه شکایت کرد و دادگاه به نفع او رای داد و ۷۵۰۰۰ دلار خسارت تعیین کرد. پس از این ماجرا بود که انجمن روان‌پزشکی آمریکا این ضابطه را در مقررات اخلاقی‌اش گنجاند.
برای نخستین بار هیلاری کلینتون، رقیبت انتخاباتی ترامپ بود که به مشکلات روانی ترامپ اشاره کرد. او پس از اظهارات متعدد ضد زن ترامپ، مسخره کردن یک خبرنگار معلول به‌وسیله او و گفته‌های کاملا نژادپرستانه او تقریبا درباره هر فردی که سفیدپوست نیست، او را ازلحاظ روانی برای رئیس‌جمهور شدن بی‌کفایت خواند.
گارتنر که نویسنده کتاب «در جستجوی بیل کلینتون: یک زندگینامه روان‌شناختی» است می‌گوید: «دونالد ترامپ به‌طور خطرناکی ازلحاظ روانی بیمار است و ازلحاظ مزاجی کفایت رئیس‌جمهور بودن را ندارد.»
گارتنر به‌طور غیررسمی ترامپ را دچار «خودشیفتگی بدخیم» می‌داند. گرچه گارتنر خودش به‌طور شخصی ترامپ را معاینه نکرده است، مدعی است که تماشای حتی اندکی از رفتارهای ترامپ آشکار می‌کند که او با معیارهای تشخیص این اختلال تطبیق می‌کند. برخی از مشخصات این عارضه این‌ها هستند:
رفتار ضداجتماعی
دیگرآزاری
پرخاشگری
سوءظن بیمارگونه (پارانویا)
خود بزرگ‌پنداری
خود محق‌پنداری
فریبکاری
تخریبگری
خودمحوری
استفاده از فرافکنی
نداشتن وجدان
خودشیفتگی
گارتنر می‌گوید اشخاص دارای خودشیفتگی بدخیم اغلب توانایی کنترل امیال آنی یا تکانه و همدلی با دیگران را ندارند. او می‌گوید بسیاری از افراد مبتلابه این عارضه معتقدند که افراد اطرافشان عظمتشان را درک نمی‌کنند.
افراد دچار خودشیفتگی بدخیم برای رسیدن به هدفشان به‌شدت تلاش کنند. آنان ممکن است باهوش باشند، کارآیی بالا داشته باشند (برای مثال شغل مهمی را عهده‌دار باشند)، نرم سخن بگویند، فریبنده باشند، عاطفی و احساسی به نظر برسند، ظاهری متین، مودب و مهربان داشتند و بتوانند با دیگران رابطه برقرار کنند. اما درعین‌حال ممکن است برای رسیدن به آنچه می‌خواهند دروغ بگویند، اتهام دروغین بزنند، غلو کنند، تهمت بزنند، فریب دهند، پنهان‌کاری کنند، دیگران را مقصر جلوه دهند یا حقایق را وارونه جلوه دهند و خود را محق به انجام این کارها بدانند.
افراد دچار خودشیفتگی بدخیم می‌خواهند آرزوهایشان برآورده شود و در صورت ناکامی خشمگین می‌شوند. این تمایلشان آن‌قدر شدید است که دیگران را درک نمی‌کنند و برایشان احترام قائل نیستند و توانایی همدلی با آنان را ندارند. آنان حس گناه یا پشیمانی ندارند و معمولا فکر می‌کنند که دیگران با آنان بد رفتار کرده‌اند. افراد دچار خودشیفتگی بدخیم ممکن است از هر جنس، نژاد یا طبقه اجتماعی باشند.
دکتر جولی فوترل، روانشناس بالینی دراین‌باره می‌گوید:‌ «شما نمی‌توانید برای متقاعد کردن چنین شخصی از منطق استفاده کنید. اگر بگویید سه میلیون زن بر ضد تو تظاهرات کرده‌اند؟
این حقیقت هیچ تاثیری بر او ندارد. مشاوران می‌گویند که این سیاست بی‌تاثیر است؟ او اهمیتی نمی‌دهد. حفظ هویت شخصی اصل سازمان دهنده زندگی افرادی است که به‌سوی انتهای بیمارگونه طیف خودشیفتگی می‌روند.»
و اگر همه این‌ها برای شما کافی نیست، باید بدانید که خودشیفتگی بدخیم غیرقابل علاج است.
به‌این‌ترتیب وضعیت این‌گونه است: رهبر ایالات‌متحده آمریکا با احتمال زیادی یک خودشیفته بدخیم است که سرنوشت دنیای آزاد را در دو دست کوچکش دارد. لازم به ذکر نیست که او اکنون به کدهای هسته‌ای دولت آمریکا دسترسی دارد. اگر این وضعیت هولناک نیست، چه نامی می‌توان بر آن گذاشت.سپید
منبع: AFP
 
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: