«نشر یافتههای ایمنی-درمانی سرطان در مجلات معتبر علمی همچون مجله ساینس، نهتنها سبب شور و شوق عظیمی در میان متخصصان انکولوژی شده، بلکه جامعه علمی جهان و رسانهها را نیز به شوق آورده است.
شفا آنلاین:در
روزهای پایانی سال 2016، مجله صفحه پزشکی امروز از پیشگامان تحقیقات پزشکی
و درمان بالینی خواست که 10 مورد از مهمترین اتفاقات این عرصه را که
تاثیرشان روی درمان و تحقیقات در سال 2017 ادامه خواهد داشت انتخاب کنند.
در شماره گذشته به دو مورد از این انتخابها اشاره شد. در ادامه، به دیگر
موارد پرداخته خواهد شد.
الفبای ایمونولوژی در درمان سرطان
به گزارش
شفا آنلاین:به نقل از سپید دکتر
گریگوری بییتی، پزشک و دکترای انکولوژی، یافتهها وتجارب خود را زمینه
درمان سرطان با بکارگیری سیستم ایمنی با ما درمیان میگذارد: «نشر
یافتههای ایمنی-درمانی سرطان در مجلات معتبر علمی همچون مجله ساینس،
نهتنها سبب شور و شوق عظیمی در میان متخصصان انکولوژی شده، بلکه جامعه
علمی جهان و رسانهها را نیز به شوق آورده است. درمان سرطان به روشهای
سنتی همچون شیمیدرمانی و اشعهدرمانی عوارض نامطلوبی در پی دارد که در
ایمنی درمانی از این عوارض خبری نیست. از بین رفتن سلولهای سالم ومسمومیت
از جمله این عوارض ناخواسته هستند. به علاوه آنکه سلول سرطانی تکامل
مییابد و نسبت به دارو مقاوم میشود. ایمنی درمانی این عوارض را نداشته و
از این امتیاز برخوردار است که همگام با تکامل سلولهای سرطانی خود نیز
تکامل یابد. سیستم ایمنی همچنین میتواند با ردیابی سلولهای بدخیم تعداد
جمعیتی آن را نیز محاسبه کند و متناسب با تعداد سلول بدخیم فعالیت نشان
دهد. یافتههای آماری نشان میدهد که شانس بقا و از سرگیری زندگی عادی برای
بیمارانی که از ایمنیدرمانی استفاده کردهاند بیش از بیمارانی است که با
روشهای سنتی درمان میشوند.
چالش
بزرگی که پیش روی دانشمندان وجود دارد، این است که همه افراد به درمان با
این روش واکنش مثبت نشان نمیدهند. تشخیص اینکه آیا فرد مستعد دریافت این
نوع درمان هست یا خیر و در صورت مستعد نبودن چگونه میتوان شرایط را به نفع
درمان با این روش تغییر داد، بزرگترین سوالاتی است که دانشمندان مشغول
یافتن پاسخ برای آن هستند. سلولهای لنفوسیت که خاصیت بیگانهخواری دارند
به سلولهای بیگانه بدخیم حمله میکنند، ولی خاصیت سلول سرطانی این است که
با همانندسازی پروتئین سلولهای غشای خود با سلولهای سالم بدن، لنفوسیتها
را گمراه میکنند. اینجا اهمیت سلولهای T مشخص میشود. سلولهای T دارای
حافظه هستند و نمیتوان به آسانی آنها را فریب داد. تنظیم سلولهای T، برای
از بین بردن سلولهای ناخواسته توسط سه فرمان انجام میشود:
فعال شدن: این سلولها توسط علایمی که از سوی پروتئین سطح سلول هدف فرستاده میشود، فعال میشوند و به آن سلول حمله میکنند.
بازدارندگی: فعال شدن سلول T بایست به طریقی مهار شود وگرنه ممکن است
سلولهای خودی را مورد تهاجم قرار دهد. پس این فرمان نقش متعادل کننده
دارد.
فرمان
سوم تصمیم به چگونگی تبدیل این سلولها با توجه به شرایط بدن است، آیا
سلولهای T بایست برای مهار سیستم ایمنی فعال شوند یا نقش سرباز مهاجم را
ایفا کنند؟ و این کاری است که اکنون در آزمایشگاهها روی آن تحقیق انجام
میشود. اهمیت این پروسه با این مثال روشن میشود که در ساخت اتومبیل ابتدا
به موتور و نیروی محرکه آن میاندیشیم ولی اگر سیستم ترمز مناسب طراحی
نشود این نیروی محرکه میتواند ویرانگر باشد.
-Actemra موثر در درمان بیماری هورتون
ترکیب
داروی tocilizomab (actemra) با پردنیزون تاثیر بیشتری از مصرف پردنیزون
به تنهایی دارد. بیماری هورتون یا GCA (giancel- arteritis) بیماری التهابی
است که رگهای کوچک و متوسط ناحیه سر را هدف میگیرد (خصوصا رگهای
شاخههای خارجی سرخرگ کاروتید). دکتر جان استون، استاد دانشگاه پزشکی
هاروارد، در کنفرانس سالانه انجمن روماتولوژی اعلام کرد که دوران تکدارویی
بودن بیماری GCA به سر رسیده است. تحقیق دقیقی با همکاری 251 بیمارکه
ابتلا آنها به GCA توسط انجام بیوپسی یا اسکن مسلم شده بود، انجام گرفت.
این
افراد به 4 دسته تقسیم شدند: 1- مصرف کوتاهمدت پردنیزون با کاهش تدریجی
مصرف تا قطع دارو به مدت 26 هفته به همراه یک دارونما، 2- مصرف درازمدت
پردنیزون با کاهش تدریجی 52 هفتهای تا قطع به همراه یک دارونما، 3- مصرف
هفتگی tocilizomab به مقدار 162 میلیگرم همراه مصرف 26 هفتهای پردنیزون
و4- یا مصرف 162 میلیگرم tocilizomab هر دو هفته یکبار همراه با مصرف 26
هفتهای پردنیزون.
پس
از 12 ماه نتایج بشرح زیر است: گروه اول فقط 14 درصد بیماران بهبود قابل
اطمینان یافتند. گروه دوم 6/17 درصد، گروه سوم 56 درصد و گروه چهارم 1/53
درصد بهبود یافتند. بیماری GCA همانطور که پیشتر اشاره شد، سبب التهاب
رگهای سر شده و علایم آن شامل سردرد و اختلال بینایی واختلالات عمومی
همچون تب، کاهش وزن غیرطبیعی، تعریق غیرعادی، دردهای مزمن، خستگی مفرط و
بیقراری است. شاخص التهاب CRP (C_reactive protein) در آزمایش خون افزایش
قابل توجهی نشان میدهد. نابینایی، آنوریسم آئورت و سکته مغزی از عواقب
احتمالی این بیماری است.
دکتر
استون میگوید بیش از 65 سال است که درمان موثر جدیدی برای این بیماری
ویرانگر شناخته نشده است. درمان با استروئید در بسیاری از بیماران مسمومیت
استروئیدی بوجود میآورد و در بسیاری موارد بیماری راجعه است. برخی تحقیقات
نشان میداد که استفاده از یک بازدارنده عامل اینترلوکین-6، مثلا داروی
Tocilizumab میتواند مفید واقع شود. بنابراین پیشفرض استون و همکاران به
مدت یکسال این ترکیب را در 76 مرکز درمانی در 14 کشور جهان استفاده کردند.
بهبود قابل اطمینان پس از 52 هفته به وضعیتی اطلاق میشد که مارکر CRP به
حد طبیعی رسیده باشد و کاهش تدریجی مصرف پردنیزون مشکلی ایجاد نکند.
دستاورد
دیگر این ترکیب انباشتگی کمتر استروئید در بدن است که کمتر از نصف مقدار
موجود در بدن افرادی است که فقط با پردنیزون درمان میشوند. استون یادآور
میشود که Tocilizumab بر جداسازی استرویید از بافتهای بدن تاثیر قوی
دارد. تاثیر معکوس دارو نیز در هر 4 گروه بررسی شد. در گروهی که فقط از
پردنیزون به مدت 26 هفته و 52 هفته استفاده کرده بودند میزان تاثیر معکوس
بسیار زیاد و به ترتیب 22 درصد و 5/25 درصد گزارش شده است. درحالیکه برای
گروهی که هفتهای یکبار از Tocilizumab استفاده کرده بودند 15 درصد و 3/14
درصد مصرف دوهفته یکبار این دارو بود. در پیگیری بالینی پس از درمان
مشاهده شد که هیچکدام از بیماران جان یا بینایی خود را از دست ندادند.
سپید
منبع: Medpage Today