کد خبر: ۱۳۶۱۰۵
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۰ - ۰۷ دی ۱۳۹۵ - 2016December 27
برخی روانشناسان و جامعه‌شناسان معتقدند دلایل اختلالات روانی در زنان به مسایل هورمونی و شرایط این افراد در اجتماع مربوط می‌شود و عوامل ژنتیک، استرس و ساختار شخصیتی فرد، سه ضلع بیماری‌های روحی و روانی افراد را تشکیل می‌دهند.
شفاآنلاین>اجتماعی> مدتی است هر از چندی یکی از مسوولان سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت در خصوص وضعیت سلامت روانی افراد جامعه اظهار نظر‌ و آماری را عنوان می‌کنند. وضعیت سلامت روانی مردم کشور به دلایل مختلف آلودگی‌های صوتی و هوا و تبعیض‌های اجتماعی، اقتصادی و معیشتی تحت تاثیر قرار می‌گیرد‌ به طوری که به گفته رییس سازمان بهزیستی ایران، ۳۴ درصد جمعیت کشور در سنین ۱۹ تا ۶۰ سال دچار اختلالات روانی‌اند.

به گزارش شفاآنلاین،این اظهارنظر تا جایی ادامه دارد که آمارهای متناقض نشان‌دهنده رقم‌های متفاوتی در خصوص وضعیت سلامت روانی مردم جامعه است. از هر چهار نفر، یک نفر اختلال روانی دارد و تا یک‌سوم بزرگسالان در کشور اختلال روانی دارند، آمارهای متفاوت ظرف دو سه سال گذشته تاکنون بوده است. در این میان سلامت روانی زنان بیش از قبل مورد توجه قرار گرفته است. انوشیروان محسنی‌‌بندپی با بیان اینکه در حال حاضر حدود 200 هزار نفر در کشور از افسردگی مزمن رنج می‌برند و زنان بیش از مردان با این بیماری مزمن دست به گریبان هستند که در استانی شاهد ۳۶ درصد و استانی دیگر ۹ درصد هستیم، خاطرنشان کرده: افراد بیوه بیشتر از دیگران در خطر ابتلا به اختلالات روانی قرار دارند و تحقیقات نشان داده است ۷۰ درصد همبستگی مثبت بین فقر و اختلالات روانی شایع وجود دارد.


زنان بیش از مردان در خطر ابتلا به بیماری‌های روانی قرار دارند
 زنان 1.3 درصد بیشتر از مردان در معرض اختلالات روانی و افسردگی هستند. این خبر را رییس سازمان بهزیستی کل کشور در اولین کنگره علمی ‌بین‌المللی عوامل اجتماعی موثر بر سلامت در شیراز‌ گفت و در ادامه بر لزوم ارتقای سلامت روان کشور با اولویت‌های نظام سلامت به عنوان راهکاری اثربخش برای کاهش افسردگی در کشور تاکید کرد.


از سویی دیگر بندپی درباره آمار زنان سرپرست خانوار در کشور عنوان کرده: اکنون دو میلیون و ۶۰۰ هزار زن سرپرست خانوار در کشور وجود دارند که یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر آنها همسران‌شان فوت شده، ۳۵۰ هزار نفر همسر از کار افتاده و ۲۵۰ هزار نفر از آنها از همسر خود طلاق گرفته‌اند و در این راستا ۱۳۵ هزار نفر از زنان سرپرست خانوار ازدواج نکرده‌اند. این آمار از آن جهت اهمیت پیدا می‌کند که اختلالات روان به گفته وی بیشتر از هر قشری، زنان بیوه را نشانه گرفته است.
دلایل اختلالات روانی در زنان چیست‌


به‌ طور کلی بیماری‌های روانی حدود 14درصد کل بار بیماری‌های کشور را به خود اختصاص داده است و نتایج بررسی سال ۱۳۸۴ وزارت بهداشت درباره بار بیماری‌ها نشان می‌دهد که رتبه اول بار بیماری‌ها در زنان ایرانی مربوط به اختلالات روانی- رفتاری و در مردان مربوط به حوادث عمدی و غیرعمدی از جمله تصادفات است و اختلالات روانی رفتاری رتبه دوم بار بیماری را در مردان ایران دارد.


برخی روانشناسان و جامعه‌شناسان معتقدند دلایل اختلالات روانی در زنان به مسایل هورمونی و شرایط این افراد در اجتماع مربوط می‌شود و عوامل ژنتیک، استرس و ساختار شخصیتی فرد، سه ضلع بیماری‌های روحی و روانی افراد را تشکیل می‌دهند. دکتر ‌هادی معتمدی، آسیب‌شناس اجتماعی‌ چندی پیش عنوان کرده بود بیماری‌های اعصاب و روان بی‌ارتباط با مسایل اجتماعی هستند و به‌طورکلی، ایجاد مشکلات مرتبط با اعصاب و روان به عواملی مانند بیولوژی، عوامل ساختاری و مادرزادی، عوامل سایکولوژیک و خانوادگی و عوامل اجتماعی بستگی دارد.


اما بسیاری از کارشناسان نیز شیوع افسردگی در میان زنان را در ارتباط مستقیم با شرایط خانوادگی و پیرامونی و مسایل اجتماعی و اقتصادی می‌دانند و برخی تحقیقات نشان می‌دهد شرایط زندگی و مشکلات اجتماعی- روانی می‌تواند با شیوع بیشتر بیماری افسردگی در میان زنان رابطه داشته باشد. به‌طورکلی فشارها می‌توانند در ابتلا به افسردگی در افرادی که از نظر بیولوژیکی نسبت به این بیماری آسیب‌پذیر هستند، موثر باشد. شیوع بالاتر افسردگی در زنان ناشی از فشارهای ویژه‌ای است که با آن مواجهند. این‌گونه فشارها شامل مسوولیت‌های اصلی زنان در خانه و در محل کار، تک‌والدینی و مراقبت از کودکان و والدین سالمند می‌شود. کیفیت ازدواج نیز نقش مهمی‌ در زندگی دارد. در حقیقت بیشترین میزان افسردگی در زنان در برهه‌هایی که از زندگی زناشویی خود راضی نیستند دیده شده است.


فقر اقتصادی نیز فشارهای بسیاری از قبیل گوشه‌گیری، احساس ناامنی، مواجه‌شدن با رویدادهای ناگوار بسیار و دسترسی ناکافی به منابع کمکی را موجب می‌شود. این عوامل، زمینه‌ساز شیوع افسردگی در بین زنان است که زنان سرپرست خانوار به دلیل آنکه در مواجهه با همه این عوامل زمینه‌ای قرار دارند، بیشتر از دیگران در تهدید ابتلا به افسردگی هستند.


نه پوشش بیمه‌ای دارند، نه هیچ حمایتی می‌شوند
از سویی دیگر یکی از مشکلات اساسی بیماران روانی از هر نوع اختلالی این است که بیمه پوششی برای حمایت از آنها وجود ندارد. در واقع عدم پوشش بیمه درمانی برای بیماران روانی در ایران و در کنار آن «لایحه سلامت روان» که در شش سال اخیر در راه مجلس به دولت و بالعکس معلق مانده، موجب سردرگمی این بیماران شده است. موضوعی که خود، عامل روانی فزاینده‌ای است که فشار بیشتری به این بیماران وارد می‌کند. نه قانون و لایحه‌ای برای حمایت از آنها وجود دارد، نه بیمه‌ای هزینه درمان آنها را متقبل می‌شود. این معیوب بودن سیستم درمانی و قانونی، جهت رسیدگی به وضعیت مبتلایان به اختلالات روانی و افسردگی‌ها، به شدت بیمار را ضعیف‌تر و تنهاتر می‌کند و فرد بیمار بیش از پیش خود را فاقد حامی می‌بیند.


وزارت بهداشت چه برنامه‌ای برای این بیماران دارد‌
بیش از 10 سال است که وزارت بهداشت روی لایحه‌ای در مورد سلامت روان کار می‌کند که در آن حقوق بیماری‌های روان مطرح شده است و پس از تایید در وزارتخانه برای تصویب نهایی به مجلس خواهد رفت. این لایحه که به گفته برخی کارشناسان از سال 81 روی آن کار می‌شود، به دنبال بهبود وضعیت سلامت روان کشور است.


پس از بررسی‌ها و جلسات مختلفی که برگزار شد، سرانجام متن پیش‌نویس قانون در 10 فصل و 107 ماده برای اولین‌بار در پاییز سال 87 در وزارت بهداشت آماده ارایه به دولت برای ارائه لایحه آن به مجلس شد. در آخرین تغییراتی که چندی پیش از سوی مسوولان وزارت بهداشت در مورد متن پیش‌نویس قانون سلامت روان مطرح شد، موضوعاتی مانند ارتقای جایگاه روانشناسان، حضور کارشناسان سلامت روان به عنوان پزشک اولیه، رعایت حقوق بیمار، بستری اجباری با در نظرگرفتن حقوق بیمار، بهبود شرایط پوشش بیمه‌ای، سرپرستی بیماران روانپزشکی، تخصیص بخش‌های روانپزشکی مخصوص بیماران روانی مجرم و توانمندسازی افراد جامعه در برابر بیماری‌ها دیده می‌شود.


لزوم توجه به زنان در لایحه سلامت روان یا جنسیت مطرح نیست‌
با وجود اذعان روانشناسان بر لزوم توجه ویژه به زنان در لایحه سلامت روان و با توجه به اینکه زنان بیش از مردان برای درمان خود به روانشناسان و روانپزشکان مراجعه می‌کنند‌ اما احمد حاجبی، مدیرکل سلامت روان وزارت بهداشت در این زمینه اظهار کرد‌: در درجه اول باید این نکته را لحاظ کنیم که این موضوع، قانون بهداشت روان است و در قانون بهداشت روان بحث زن، مرد و کودک مطرح نبوده است‌ بلکه بحث مربوط به حفظ حقوق بیماران مبتلا به اختلال روان‌پزشکی بوده است. سوالم این است که چه لزومی ‌برای جدا کردن زن و مرد وجود دارد؟ اینکه می‌گویند زنان بیشتر دچار اختلالات روانی می‌شوند، دلایل مشخصی دارد. بسیاری از مشکلات هم در مردان و کودکان بیشتر است.


به هر حال آنچه واضح و مشخص است اظهارات اخیر رییس سازمان بهزیستی کشور نشان‌دهنده واقعی وضعیتی هشداردهنده در جامعه است. وضعیتی که با افزایش میزان طلاق‌ و افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار و پیچیده‌تر شدن فضای معیشتی زندگی و فعالیت اقتصادی در کشور و سایر آسیب‌‌های اجتماعی در کمین نشسته به وخیم‌تر شدن وضعیت سلامت روانی زنان می‌انجامد و بازتاب‌های منفی و معضلات عمیقی را در همه ساختارهای پیدا و پنهان جامعه خواهد داشت. شاید مسوولان باید زنگ خطر هشدار این پدیده را بیش از قبل دریابند که مساله روان و اختلالات آن به اندازه مشکلات جسمی اهمیت یافته و هر چه زودتر قانون سلامت کشوری و تغییر حمایت‌‌های درمانی را در دستور کار خود قرار دهند تا همچون معضلات دیگری که سال‌ها آن را مسکوت باقی گذاشتند و ناگهان انفجار آن از زیر پوست شهر به روی جامعه آمد، تازه به فکر چاره نیفتند. این آمارها، این اعداد و ارقام، فقط عدد نیست که به سادگی از کنار «یک سوم بزرگسالان اختلالات روانی دارند» یا «25 درصد افراد کشور دچار این معضل هستند»، بتوان گذر کرد.روزنامه جهان صنعت


نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: