کد خبر: ۱۳۵۳۳۰
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۰ - ۰۱ دی ۱۳۹۵ - 2016December 21
انتقال بيماري‌هاي مقاربتي به وسيله تعدد روابط و رابطه جنسي محافظت‌نشده، خشونت و سوءاستفاده جنسي و مواردي از اين دست، دانش‌آموزان را در وضعيتي قرار داده که ميان داده‌هاي دنياي مجازي با آنچه در دنياي واقعي مثل مدرسه و خانه مي‌گذرد، دچار تعارض و دوگانگي و در نهايت، خودسانسوري شوند.
شفاآنلاین>اجتماعی>برای ما که متولد دهه 60 هستیم، مفاهیمی چون سلامت و بهداشت جنسی تعریف نشده بود. با نزدیک‌شدن به دوران بلوغ جنسی، اطلاعات اندکی درباره فعل و انفعالات هورمونی که در بدن ترشح می‌شود از طرف مسئولان مدرسه یا پدر و مادرها به بچه‌ها داده می‌شد.

به گزارش شفاآنلاین،روند اطلاع‌رساني هم معمولا محدود به آگاهي درباره نوسانات هورموني، استفاده از لوازم بهداشتي و مواردي از اين دست مي‌شد. آن زمان‌ هنوز هم منتظر لک‌لک بوديم تا خواهر و برادرمان را در سبدی برايمان بياورد و تصورمان از بچه‌دارشدن و حاملگي در همين حد خلاصه مي‌شد و... درواقع، ما يکباره با بلوغ مواجه مي‌شديم و براي خودمان به‌اصطلاح «مردي» يا «خانمي» مي‌شديم...

بعد از آن امادر دهه 70، شرايط براي دانش‌آموزان پسر و دختري که در مقاطع راهنمايي و دبيرستان درس مي‌خواندند و با پديده‌اي به اسم بلوغ جنسي مواجه مي‌شدند، بهتر شد. بچه‌ها اطلاعات بيشتري درباره آناتومي بدن و چگونگي فعل و انفعالات هورموني و در نهايت، بلوغ جنسي دريافت کردند و کم‌کم با استفاده از درس‌هايي که بيشتر جنبه شناختي و زيستي داشت، با ابعاد مختلف بلوغ جنسي آشنا شدند. (اگرچه لازم به توضيح نيست که کيفيت ارائه خدمات آموزشي در پايتخت با ساير نقاط يکسان نبود)

درواقع، متوجه شدند که با اين تغييرات هورموني، ديگر «لک‌لکي در کار نيست» و تغييراتي که در نتيجه بلوغ جنسي اتفاق مي‌افتد، مي‌تواند در صورت رابطه با جنس مخالف، زمينه تولد يک کودک را ايجاد کند؛ تا اينجا همچنان پرسش و پاسخ‌ها مربوط به چرايي اين تغييرات فيزيولوژيک و شناخت هرچه بيشتر از آناتومي بدن مي‌شد. اين درحالي بود که مربيان آموزشي در مدارس ايران، به‌دليل برخي تابوهاي آموزشي و فرهنگي، قيد پاسخگويي به موارد جزئي‌تر را مي‌زده و تلاش مي‌کردند موضوع را منحصر به همان فعل و انفعالات جنسي و جسمي دوران بلوغ کنند اما با گسترده‌شدن دامنه نفوذ اينترنت و ورود حجم گسترده‌اي از داده‌هاي خام درباره مسائل جنسي، نگاه دانش‌آموزان به مقوله تغيير و تحولات جنسي و تبعات ناشي از اين تغيير و تحولات تغيير کرد. تا اينکه در اواسط دهه 80، رشد و سرعت انتقال داده‌ها درباره تحولات جنسي و تنوع و گوناگوني انواع و اقسام روابط جنسي در دسترس افراد مختلفي قرار گرفت؛ مسئله‌اي که تا به امروز هم تداوم دارد.

بسياري از دانش‌آموزان نسل جديد (متولدين دهه 80) با مفاهيم نو و تازه‌اي آشنا شدند که تا پيش‌ازاين نه در مدرسه و نه در خانه درباره آن صحبت نشده است. انتقال بيماري‌هاي مقاربتي به وسيله تعدد روابط و رابطه جنسي محافظت‌نشده، خشونت و سوءاستفاده جنسي و مواردي از اين دست، دانش‌آموزان را در وضعيتي قرار داده که ميان داده‌هاي دنياي مجازي با آنچه در دنياي واقعي مثل مدرسه و خانه مي‌گذرد، دچار تعارض و دوگانگي و در نهايت، خودسانسوري شوند. امروز دانش‌آموزاني که در مقاطع مختلف تحصيلي (به‌خصوص مقاطع اول و دوم متوسطه) تحصيل مي‌کنند از خود مي‌پرسند چه نيازي است وقتي همه چيز را مي‌دانيم، به سراغ معلم، پدر و مادر برويم و از آنها بپرسيم که سلامت و بهداشت جنسي يعني چه؟!

بچه‌اي که سؤال جنسي نپرسه، بچه سالميه

براي طرح اين پرسش لازم بود سري به چند مدرسه بزنيم و ببينيم آيا دانش‌آموزان براي طرح پرسش‌هاي جنسي خود به مشاوران يا مربيان بهداشت مدرسه سر مي‌زنند. وارد يک مدرسه دخترانه در منطقه «3» کرج مي‌شويم و سراغ مربي بهداشت يا مشاور مدرسه را مي‌گيريم. موضوع را که مطرح مي‌کنيم با لحني که نشان از تابوبودن سؤال ماست، مي‌گويند اصلا نمي‌توانيم درباره اين مسئله حرف بزنيم. «راستش اداره بهمون گفته در اين موارد، اگه بچه‌ها سؤالي داشتن، جواب بديم. يه مدت هم درباره ايدز يه‌سري اطلاعات بهشون داديم ولي بچه‌هاي ما خيلي سالمن، خانم اصلا دنبال اين چيزا نيستن! توي مناطقي که خانواده‌ها بازتر رفتار مي‌کنن، اين مسائل بيشتر وجود داره و بچه‌ها بيشتر ميرن دنبال اين چيزا...».

يکي از دانش‌آموزان همين مدرسه که براي استراحت به اتاق مربي بهداشت آمده است، بيرون در حرف‌هاي متفاوتي به ما مي‌زند. اسمش فرانک و کلاس دهم تجربي است. او مي‌گويد: «نه خانم اين‌جوري که خانم بهداشتمون ميگه، نيست. پارسال يکي از بچه‌ها توي دستشويي مدرسه سقط کرده بود، پدر و مادرش اومدن اينجا کلي داد و هوار کردن سر مدير که ما بچمون رو به شما سپرديم و اين حرفا. آخرشم اينا تقصير رو ميندازن گردن پدر و مادرها، اونها هم گردن اينها... بچه‌هاي خيلي چيزارو تو اينترنت مي‌بينن. سر کلاس نميگن يا نميپرسن جلوي معلم که يه وقت فکر نکنن اينا مشکلي دارن.»

در پاسخ به اين پرسشم که خودت فکر مي‌کني اينکه بچه‌ها مي‌بينند و مي‌دانند به معني آگاه‌بودن آنها نسبت به عواقب و خطرات احتمالي‌اش هست، مي‌گويد: «راستش نه؛ مسئله که فقط رابطه جنسي نيست. مسئله اينه که بايد اين مسائل باز بشه که راحت رابطه برقرار نکنيم. غير‌ از اين، خيلي از بچه‌ها اصلا نمي‌دونن سوءاستفاده چيه. عکسشو مي‌ذاره توی تلگرام و اينستا، بعدش کلي هم خوشحال ميشه وقتي تعداد دوستاش بيشتر مي‌شن. توی يکي از جلسه‌ها وقتي مادر يکي از بچه‌ها به مديرمون گفته بود چي‌کار کنم که اين کار رو نکنه، از عکساش سوءاستفاده مي‌کنن، گفته اينترنت خونه تو قطع کن. نذار بره پاي لپ‌تاپ و گوشي...؛ به نظر شما اين‌طوري اون بچه بيخيال ميشه؟!»

وقتي که سرمان را زير برف کرده‌ايم

مادر 45،46 ساله‌اي نشسته، روبه‌روي مشاور مدرسه و با حالت مضطربی که ناشي از حضور ما در اتاق مشاوره است، شروع به صحبت مي‌کند: «خانم فدائي، من که نميدونم چه‌کار مي‌کنه، از بعدازظهر که مياد خونه تا آخر شب، سرش يه‌سره توي اين گوشيه يا داره از خودش عکس مي‌گيره يا با دوستاش در حال چت کردنه. نميدونم از اين چيز ميزا هم ميبينه يا نه، ولي همين چند روز پيش، برگشت به دخترخاله‌ش که داره طلاق مي‌گيره، گفت اگه يه کم ميرفتي کانال‌هاي... تلگرام رو ميديدي، الان وضعيتت اين نبود. دخترخاله‌ش، 10 سال ازش بزرگ‌تره؛ اونوقت اين واسش نسخه ميپيچه... .»
خانم مشاور مي‌گويد: «خب اينها خاصيت سنشان است. زمان ما هم... .»
مادر دانش‌آموز صحبتش را قطع مي‌کند: «نه خانم، زمان ما کي از اين چيزا بود؟ من خودم همش تو اين کانال‌ها ميچرخم ميبینيم، چه خبره. يه جاهايیش اصلا مناسب بچه‌ها نيست. بهتره شما بگين؛ منو باباش که نميتونيم همه‌چيزو توضيح بديم...»
مشاور، حرفش را ادامه مي‌دهد: «اين ديگه به ما مربوط نيست. ما فقط ميتونيم به شکل استفاده از اين ابزارها، جهت بديم. اونم بايد دستورالعملش از آموزش‌وپرورش بياد. اينجوري بخوايم يه دفعه به بچه بگيم، بدتر ميندازيمش تو اين خط‌ها... خيلی‌هاشون نميدونن رابطه جنسي چيه... اگه بپرسن، خب بهشون ميگيم ولي بچه‌ها هيچي از ما نميپرسن. حالا ميدونن يا نه، ديگه اونش به ما مربوط نيست... .»
شبکه‌هاي مجازي و گسترده شدن مفاهيم جنسي
آنچه در شبکه‌هاي اجتماعي اتفاق مي‌افتد، اعجاب‌برانگيز است. تا همين چند سال پيش، کسي تصورش را نمي‌کرد، فروش ابزارآلات جنسي در ايران به‌صورت زيرزميني اتفاق بيفتد. حالا کانال‌هايي در شبکه‌هاي اجتماعي فعال هستند که تفاوتي نمي‌کند مخاطبشان چه کسي باشد. زن خانه‌دار، کارمند ساده يک ارگان دولتي، خانم مديرعامل يک شرکت موادغذايي يا دختر و پسر دانش‌آموز مقطع متوسطه. وارد يکي از کانال‌ها که مي‌شويد با کامنت‌هايي از اين‌دست مواجه مي‌شويد که مثلا اين چيه گذاشتين؟ به چه دردي مي‌خوره؟ اسباب بازيه يا چي؟! از بين اين همه سؤال، يکي که عکس پروفايلش نشان مي‌دهد، سن و سال زيادي ندارد، پرسيده است: «اينا رو تو فيلماي پورن استفاده مي‌کنن؟» و بعد، بلافاصله فرد ديگري جواب داده است: «نه؛ اينها براي استفاده افراد معمولي که مشکلات جنسي دارند هم کاربرد دارد.»
با همان فرد کم سن و سالي که کامنت گذاشته است، وارد مکالمه مي‌شويم. 14 ساله است و کلاس نهم متوسطه. مي‌پرسيم: «قبلا هم چنين وسايلي را ديده بودی؟» مي‌گويد: «نه؛ ولي از يکي از بچه‌هاي مدرسه شنيدم که تو فيلم‌هاي پورن، از اين وسايل استفاده ميشه. يه بارم يکي از بچه‌ها از يکي از معلمامون پرسيد ولي اون جواب نداد. گفت همچين چيزايي، واسه آدماييه که مشکل اخلاقي دارن. آدم‌حسابي از اين چيزا استفاده نميکنه... راستش، منم فکر ميکنم معلممون درست گفت. آخه مثلا که چي؟» مي‌پرسم: «در مدرسه، درباره رابطه جنسي و سوءاستفاده جنسي هم با شما حرف مي‌زنن؟» مي‌گويد: «آره؛ وقتايي که بعضي از فيلم‌هاي سينمايي رو برامون تو وقتاي بيکاري ميذارن که مثلا به دختره تجاوز شده، بهمون ميگن اگه بيشتر مراقب خودش بود، اين اتفاق واسش نميفتاد.» مي‌گويد: «توي مدرسه با بچه‌ها خيلي راجع به اين چيزا حرف ميزنيم ولي سر کلاس و جلوي معلم نه. بعضي وقتا مثلا يکي ميپرسه، خانم پرده بکارت يعني چي؟ بعد دو تا ديگه از بچه‌ها جوابشو ميدن... يعني ميخوام بگم، تعداد اونايي که هيچي نميدونن، خيلي کمه. فقط دونستنشون به‌درد نميخوره...» مي‌پرسم: «چرا به درد نمي‌خوره؟» جواب می‌دهد: «هرچي که عکس و تصوير باشه، ميبینن ولي خوندني، چيزي نميخونن. اينارو بايد مدرسه بگه يا حداقل کتاب براش بذارن... .»
ورود صحيح خانواده‌ها و سيستم آموزشي به مسائل جنسي
آشنايي با مسائل جنسي، معمولا مساوي با آگاه بودن از زير و بم آن نيست. فقط زماني‌که تابوهاي جنسي شکسته شود هم پدر و مادرها راحت‌تر درباره مسائل و بحران‌هاي دروني نوجوانان با آنها سخن مي‌گويند و هم مدرسه، پرده حجب و حيا را پس مي‌زند و با زبانِ آگاهي‌بخشي، جلوي عواقب خطرناک آسيب‌پذيرشدن دانش‌آموزان را مي‌گيرد. آمار جرايم جنسي در ميان بزرگسالان رو به افزايش است و مدت‌هاست محققان و کارشناسان مسائل اجتماعي و آموزشي بر اين امر تأکيد مي‌کنند که مي‌توان با گنجاندن برنامه‌ها آموزشي در راستای آگاهي‌بخشي به نوجوانان، گام‌هاي مؤثري برداشت.
امروزه سرعت انتقال داده‌ها و اطلاعات جنسي از طريق شبکه‌هاي مجازي، به حدي است که ساختار آموزشي حتي در کشورهايي مثل آلمان و کشورهاي حوزه اسکانديناوي که صاحب برنامه‌ريزي مدون در زمينه آموزش جنسي هستند، احساس خطر مي‌کنند که شايد نتوانند به نحو مطلوبی به ارائه آموزش‌هايي مناسب بپردازند؛ در اين ميان، نظام آموزشی ايران، همچنان به حرکت کُند خود در زمينه آموزش جنسي در مدارس ادامه مي‌دهد و اين مسئله با توجه به رشد آمار بيماري‌ها و مشکلات ناشي از اختلالات جنسي در جامعه، نوعي زنگ خطر است که نمي‌توان از آن غافل شد.روزنامه وقایع اتفاقیه

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: