به گزارش شفاآنلاین،در پی بالا گرفتن بحثها درباره سلامت محصولات دستکاری شده ژنتیکی یا تراریخته و حجم گسترده اعلامنظر موافقان و مخالفان این محصولات، این مسئله هر روز ابعاد و زوایای جدیدی به خود میگیرد بهگونهای که در حال حاضر گذشته از موضوع سلامت یا عوارض مصرف این محصولات آنچه هم از سوی موافقان و هم توسط جبهه مخالفان بر آن تأکید میشود «مسئله واردات گسترده محصولات تراریخته به کشور» است که دست بر قضا تا به امروز نظارت خاصی بر کموکیف واردات این محصولات در گمرکات کشور وجود نداشته و ندارد.
این نکته که محصولات و بذرهای تراریخته طی سالیان درازی در تنوع و حجم بسیار زیاد وارد کشور میشده و هیچ قانون خاصی نیز برای نظارت بر آنها وجود نداشته باعث شده که تا به امروز، عوامل و جریانات واردکننده این محصولات در پناه این خلأ قانونی و عدم نظارت، بهراحتی اقدام به واردات این محصولات کنند و با بازی گرفتن جان مردم، سودهای هنگفتی به جیب بزنند.
اما مدافعان داخلی این محصولات که بر لزوم تولید محصولات دستکاری شده ژنتیکی در داخل کشورمان تأکید دارند، دلایل خود را بر جنبههای علمی تولید این محصولات متمرکز کردهاند و تولید داخلی محصولات تراریخته را بیخطر و فاقد عوارض متعدد بر انسان و محیط زیست میدانند.
برای بررسی صحت و سقم استدلالهای علمی این دسته از مدافعان تراریخته، در واشنگتن بهسراغ یکی از اساتید میکروبیولوژی کشورمان رفته ایم که در حال حاضر مقیم آمریکا است و در قالب مصاحبهای مبسوط با وی به ابعاد علمی تولید این محصولات و عوارض و مخاطرات آن بر انسان و محیط زیست پرداخته ایم.
«پرستو چمنرخ»از اساتید رشته میکروبیولوژی است که دورههای کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری خود را در رشته میکروبیولوژی در کشورمان طی کرده و سه سال مسئولیت آزمایشگاه بیوتکنولوژی، صنایع غذایی و دارویی دانشکده فنی دانشگاه تهران و پس از آن مسئول علمی آزمایشگاههای مرکز علوم زیستی دانشگاه تهران را بهعهده داشته است همچنین مدیریت علمی یک مؤسسه تحقیقاتی ژنتیک نیز در کارنامه کاری وی به چشم میخورد.
وی در ادامه موفق به اخذ مدرک فوقدکترای خود از دانشگاه مریلند آمریکا شد و تحقیقات خود در زمینه محصولات دستکاری شده ژنتیکی را ادامه داد و سخنرانیهای متعددی با این محوریت در برخی دانشگاههای آمریکا در منطقه واشنگتن دیسی و لسآنجلس داشته و در حال حاضر ریاست رادیو اینترنتی کالج پارک آمریکا را بهعهده دارد و عضو انجمن میکروبیولوژی آمریکا و انجمن استادان و پژوهشگران ایرانی دانشگاه UCLA است.
در ادامه مشروح گفتوگو با این استاد میکروبیولوژی را میخوانیم:
خانم دکتر چمنرخ! بهعنوان سؤال نخست آیا هدف از تولید محصولات دستکاری شده ژنتیکی یا تراریخته، ایجاد محصولاتی بوده که در مقابل آفات، مقاوم هستند؟
ابتدا باید توضیحی درباره تاریخچه تغییر ژنتیک محصولات غذایی داده شود؛ نخستین بار در سال 1919 کارلاسکی در مورد کاربردهای بایوتکنولوژی در جهان صحبت کرد، واژه بایوتکنولوژی در کل کاربرد علوم زیستی در تولید محصولات صنعتی با استفاده از ارگانیسمهای زنده است؛ در گذشته از بایوتکنولوژی در تولید لبنیات استفاده میکردیم و بعد فراتر رفته، در زمینه تولید انسولین انسانی و تولید آنتیبیوتیکها و اینترفرون از آن استفاده شد ولی با کشف DNA و DNA نوترکیب، وارد دنیای بایوتکنولوژی پیشرفته و مهندسی ژنتیک شدیم که در آن DNA نوترکیب بین موجودات زنده انتقال پیدا میکند.
از آنجایی که در تمام موجودات زنده ساختار DNA یکسان هستند، در محصولات دستکاری شده ژنتیکی محققان صفت مورد نظر از موجود زنده را جدا میکنند و آن را به جاندار دیگر که ممکن است گیاه، حیوان یا باکتری و... باشد، انتقال میدهند، برای مثال برای مقاومسازی گوجهفرنگی مقابل سرما، ژن ضدسرما را از یک ماهی مقاوم به سرما، به گوجهفرنگی انتقال میدهند، هدف این کار، ماندگاری بیشتر گوجهفرنگی و مقاوم شدن آن در مقابل سرما است؛ پس میتوان گفت یکی از دلایل این کار کمک به جامعه بشری از طریق دیر فاسد شدن منابع غذایی روی کره زمین بود.
یکی دیگر از این موارد، دستکاری ژنتیکی گیاه ذرت برای حفاظت در برابر کرم برگ ذرتخوار بود، در واقع برای جلوگیری از این آفت، ژن تولیدکننده باکتری باسیلوس تورنجینسیس را که توکسین (سم) «بیتی» تولید میکند وارد این گیاه میکنند، این سم تولید شده در ذرت به این صورت عمل میکند که زمانی که کرم از برگ گیاه ذرت میخورد این ژن در بدن کرم فعال شده در نتیجه پروتئین این سم در بدن کرم فعال و باعث از بین رفتن سلولهای جدار روده کرم و در نتیجه منجر به کشته شدن کرم میشود؛ تمام این کارها با هدف بالا بردن کیفیت محصولات کشاورزی صورت میگیرد اما نمیدانستند مضراتی که این کار بر سلامتی انسان و محیط زیست دارد بسیار بیشتر از منافع آن است.
بهنظرم این کار نادانسته و بدون در نظر گرفتن زمان اثرگذاری این محصولات بر سلامت انسان و محیط زیست صورت گرفته است چرا که این محصولات، آثار سوء خودشان را بهمرور زمان بر محیط زیست و سلامتی انسانها نشان میدهد.
سه کمپانی بزرگ تولیدکننده این محصولات در جهان مونسانتو، دوپونت و راکفلر هستند؛ کمپانی مونسانتو، علفکش و بذرهای مقاوم در مقابل علفکشها را تولید میکند و یکی از این علفکشهای تولیدشده توسط این شرکت با نام "گلایفوسیت" با هدف از بین بردن علفهای هرز در زمینهای کشاورزی تولید شد که این سم را همراه با بذر مقاوم شده به این نوع سمها، به کشاورزان دادند تا کشاورزان بهراحتی به کشت بپردازند اما متأسفانه یکی از تأثیراتی که این سم بر خاک و دیگر جانداران گذاشت برهم خوردن چرخه اکوسیستم بود.
در حالت کلی همه چیز در چرخه اکوسیستم به هم وابسته است و هر عاملی حتی بهکوچکی تغییر یک ژن، باعث برهم زدن کل چرخه اکوسیستم میشود؛ ما دو نوع علفکش شامل علفکشهای انتخابی و علفکشهای عمومی داریم؛ علفکشهای انتخابی در واقع همان مادههای شیمیایی هستند که درجه سمیت آنها برای برخی گیاهان نسبت به برخی دیگر بالاتر است و علفکشهای عمومی همانند سم "گلایفوسیت" برای تمام گونهها سمی هستند و در حقیقت این سم، روی برگ و قسمتهای سخت گیاه جذب شده و روی آنزیمهای گیاه اثر میگذارد و در تکمیل اسید آمینه و سایر واکنشهای شیمیایی داخل گیاه اختلال ایجاد میکند؛ این سم در حال حاضر با نام تجاری "رانداپ" در بازار خرید و فروش میشود و بهصورت حلشده در آب برای کنترل علفهای هرز در زمینهای زراعی و باغات استفاده میشود.
آیا استفاده از بذرهای تراریخته یا تغییر ژنتیکی یافته آنگونه که مدافعان آن ادعا میکنند باعث کاهش میزان استفاده از سموم میشود و آیا استفاده از این بذرها منافعی دارد؟
شرکتهای تولیدکننده این بذرها ادعا دارند که اینگونه بذرها در مقابل حشرات و آفات مقاوم شدهاند اما ضرری که برای محیط زیست و انسان دارند بسیار بیشتر است البته منافعی هم برای اینگونه بذرها گفته میشود که با مرور زمان و استفاده از این بذرها، این منافع از بین میرود، برای مثال یکی از خطرات بسیار مهمی که این محصولات دارد این است که گردههای این محصولات آلودگیهای ژنتیکی ایجاد میکند و باعث تأثیر سوء بر محصولات ارگانیک میشود، همچنین استفاده از این سموم باعث انقراض حشرات مفید، فقر خاک و از بین رفتن مواد آلی خاک شده و مقاومت علفهای هرز به این سموم با گذشت زمان باعث ایجاد علفهای هرز قویتر در زمینهای کشاورزی میشوند؛ از دیگر ضررهای این سموم افزایش ضخامت گیاه و افزایش فیبر گیاه است، در نتیجه آزمایش خون کسانی که از گیاهان تغییر ژنتیک یافته مصرف کردهاند معلوم شد این سم وارد خون آنها شده است.
آیا استفاده از سموم ویژه محصولات تراریخته در بلندمدت باعث از بین رفتن آفات میشود؟
خیر؛ مطلبی که «شرکت تست بایوتک» در مورد این سموم منتشر کرد نشان میدهد که اکثر آفات در مقابل این سموم مقاوم شده و باعث به وجود آمدن آفات موذیتر شده است در واقع با این مستندات میشود گفت نهتنها وعدههای شرکتهای تولیدکننده بذرهای تغییر ژنتیک یافته عملی نشد بلکه با استفاده از محصولات تراریخت، آسیبهای بیشتری به محیط زیست وارد شده است.
محصولات تراریخته و سموم مخصوص آنها چه تأثیری بر سلامتی انسان دارند؟
این مواد باعث ایجاد آلرژی، انواع بیماریهای جدید و مشکلات تغذیهای برای انسان میشود؛ این ژنها بسیار پیچیده هستند و در حال حاضر دانشمندان با این سؤال روبهرو هستند که آیا قادر به پیشبینی اثرات محصولات تغییر ژنتیکی هستند و دقیقاً همان خصوصیتی که آنها از این محصولات انتظار داشتهاند از خود به جای میگذارد یا نه.
چه آزمایشاتی در این خصوص انجام شده است؟
در سال 2013 یک دانشمند بهنام «بوهن» و همکارانش مطالعات خودشان را بهروی سه نوع سویا شروع کردند؛ این سه نوع سویا شامل گونههای ارگانیک، پرورشیافته با سموم شیمیایی و سویاهای دستکاری ژنتیکی شده بودند؛ این تحقیقات و مطالعات نشان داد که سویاهای دستکاری ژنتیک شده فاقد گلوکز، فروکتوز و قندهای خوب موجود در سویای ارگانیک هستند و بهعوض فیبر بیشتری در آنها موجود است که باعث ضخامت بیشتر گیاه شدههمچنین سم بیشتری را به خود جذب میکنند و گلایفوسیت بیشتری در آن وجود دارد که متأسفانه باعث ایجاد انواع بیماریها و سرطانها در انسان میشود.
آیا تولید محصولات دستکاری شده ژنتیکی با اصلاح ژنتیک تفاوت دارد؟
اگر کسی مدعی این بوده که هدفش اصلاح ژنتیک و کمک به جامعه بشری است، وقتی متوجه تعارض کار خود با هدف اولیه شد باید کار خود را اصلاح کند اما متأسفانه با اینکه آسیبهای جدی توسط این مواد بر سلامتی انسان وارد میشود، شرکتهای تولیدکننده محصولات تراریخته بهخاطر منافعشان همچنان به تولید این محصولات ادامه میدهند.
اختلافنظرهای زیادی در مورد GMO وجود دارد، برای مثال یک اختلافنظر در مورد ایمنی است و اثری که این محصولات بهروی محیط زیست و سلامتی مردم دارد؛ دومین اختلافنظر بحث اخلاقی در این باره است، گفته میشود این کار تخطی به زندگی طبیعی موجودات یا ارگانیسمهای طبیعی است و موجب ایجاد خلل در زندگی طبیعی موجودات زنده میشود.
بحث سوم در مورد دسترسی و مالکیت فکری است؛ با این کار قدرت به دست کمپانیهای تولیدکننده این محصولات افتاده و کشورهای در حال توسعه از لحاظ خرید بذرها و محصولات به این شرکتها وابسته میشوند؛ انتقال ژن از یک موجود زنده به موجود زنده دیگر باعث میکس شدن ژنها میان موجودات مختلف میشود، برای مثال وقتی یک کشاورز از این بذرهای دستکاری شده ژنتیکی استفاده میکند و کنار این کشاورز با هکتارها فاصله، کشاورز دیگری مشغول کاشت محصولات ارگانیک است این محصولات تغییر ژنتیکی شده بهوسیله وزش باد به زمین کشاورز دوم انتقال یافته و در آن صورت محصول کشاورز دوم هم ارگانیک محسوب نمیشود.
محصولات غذایی تغییر ژنتیکیافته چه تعریفی دارند؟
در کل غذاهای دستکاری ژنتیکی شده به غذاهایی گفته میشود که یک ژن دستکاری شده به آنها اضافه شود یا از آنها برداشته شود یا حیواناتی که از این محصولات دستکاری شده تغذیه کردهاند یا محصولاتی که توسط ارگانیسمهای دستکاری شده ژنتیکی تولید شدهاند؛ به این موارد، محصولات دستکاری شده ژنتیکی گفته میشود، برای مثال گاوی که از این محصولات خورده باشد، شیر و مشتقات شیر این گاو هم بهعنوان یک محصول دستکاری ژنتیک شده شناخته میشود.
در حال حاضر موضع کشورهای مختلف جهان در مقابل کشت و تولید محصولات دستکاری شده ژنتیکی چگونه است؟
یکی از اقداماتی که شرکتهای تولیدکننده محصولات دستکاری شده ژنتیکی انجام دادهاند، انحصاری کردن این محصولات است؛ کشوری که از این بذرها استفاده کند باعث عادت زمینهای کشاورزی خود به این بذرها شده و این باعث وابسته شدن کشورها و کشاورزان به بذرهای تغییر ژنتیک یافته و شرکتهای تولیدکننده آنها میشود؛ این شرکتها اکثر کشورهای در حال توسعه را توسط این بذرها وابسته به خودشان کرده و به این صورت تحت نفوذ خودشان در میآورند و باعث وابسته شدن بیش از پیش کشورهای فقیر به کشورهای ثروتمند خواهند شد.
برای کشوری مانند ایران نیز این مسئله صدق میکند؛ ما نباید اجازه دهیم که کشورهای دیگر از منابع طبیعی ما بهنفع خودشان سوءاستفاده کنند، برای مثال پاکستان یکی از بزرگترین تولیدکنندههای پنبه بود اما با وارد کردن ژن سم بیتی در بذر پنبه، باعث بروز آسیبهای جدی به کشاورزان و ابتلای این کشاورزان به بیماریهای شدید پوستی شد، همچنین استفاده از این بذرها، آسیب جدی و جبرانناپذیری به صنعت پنبه پاکستان زد.
نکته جالب دیگر، ممنوعیت تولید و ورود این نوع محصولات و بذرها در بسیاری از کشورهای اروپایی است، البته در برخی از کشورهای اروپایی هم که از این محصولات استفاده میشود، تولیدکنندگان ملزم هستند در برچسب محصول خود قید کنند که از محصول دستکاری ژنتیکی یافته استفاده کردهاند.
آیا در ایران هم چنین غذاهایی وجود دارد؟
در ایران محصول تراریخته یا دستورزی شده نمیبینیم چون برچسبگذاری نمیشوند و مردم اطلاعی ندارند! مردم ایران نمیدانند که چه میخورند، برای مثال در مورد برنج طلایی که متأسفانه وارد ایران شد، این برنج بهمنظور بیوسنتز بتاکاروتن (پیشماده ویتامین A) در دانه برنج تولید شده و ادعا شد که مصرف این نوع برنج برای جبران کمبود ویتامین A و بهبود بینایی بسیار مؤثر است اما برای تأثیرگذاری این برنج و برای تأمین این ویتامین باید در روز در حدود یک کیلوگرم از این برنج را بهصورت خام مصرف کرد چرا که بتاکاروتن بر اثر حرارت از بین میرود و در واقع این گفته فقط برای فروش این برنج در ایران بود.
آیا در ایران مراکز مجهز آزمایشگاهی و تحقیقاتی برای تشخیص و اعلام محصولات دستکاری شده ژنتیکی موجود در بازار و آگاه کردن مردن از این محصولات وجود دارد؟
متأسفانه این جریان توسط دستهای پشتپرده مدیریت میشود؛ این دستهای پشتپرده در ایران نمیخواهند بگذارند که مردم نسبت به این محصولات آگاهی پیدا کنند در حالی که محصولات دستکاری شده ژنتیکی به ایران وارد شده و کشت میشوند.
برزیل بعد از آمریکا بزرگترین کشور تولیدکننده این محصولات است و مؤسسه تحقیقاتی برزیل و انجمن بهداشت و سلامت برزیل اعلام کرد بهازای هر شخص 2/5 لیتر از این سموم نباتی وارد بدن انسانها میشود، همچنین طبق گفته مسئولان برزیلی در یک دوره 12ساله بین سال 2000 تا 2012 برزیل بزرگترین صادرکننده این محصولات به جهان بوده است و در همین دوره در بدن زنان باردار که از این محصولات مصرف میکردند همچنین خون کودکانشان این سموم وجود داشته و بروز بسیاری از سرطانها در برزیل را وابسته به مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی اعلام کردند.
جالب است بدانیم در همین دوره یعنی بین سال 2000 تا 2010 این محصولات وارد ایران شده یعنی همان محصولاتی که طبق گفته کشور برزیل باعث ایجاد سرطان در میان مردم این کشور شده است.
در ایران چون محصولات دستکاری شده ژنتیکی برچسبگذاری نمیشوند، نمیتوان بهطور کامل گفت که مشخصاً کدام محصول تراریخته است و کدام نیست اما در کل برخی از این محصولهای دستکاری ژنتیکی شده شامل کتان، سویا و روغن کانولا یا کلزا و مشتقات آنها در ایران تراریخته هستند.
آیا علفکشها و سموم دفع آفات هم برای انسانها عوارض دارند؟
بله؛ میزان زیادی از محصولات دستورزی شده ژنتیکی دارای خاصیت مقاومت به علفکش باعث به وجود آمدن «اَبر علفهرزها» شدهاند، همچنین گیاهان مقاوم به آفات، باعث ایجاد مقاومت برخی از حشرات و آفات به این سموم شدهاند که برای از بین بردنشان، متوسل به سموم شیمیایی شده که این سموم نیز تأثیر زیانباری بر اکوسیستم خاک، میکروارگانیسمهای خاک، از بین رفتن حشرات مفید، نفوذ سمها به سفره آبهای زیرزمینی و آلوده شدن این آبها شدهاند و در کل اکوسیستم طبیعی را دچار اختلال کرده است.
آیا شرکتهای تولیدکننده بذرها و محصولات تراریخته، خود اقدام به آزمایش عوارض این محصولات میکنند؟
بله؛ برای مثال شرکت مونسانتو در یک پروتکل سهماهه، ذرتهایی را که به سم گلایفوسیت مقاوم شده بودند روی موشها آزمایش کرد و اعلام کرد هیچ مشکلی برای این موشها پیش نیامده اما یک دانشمند با نام «سرالینی» در سال 2014 همان آزمایشها را در یک دوره دوساله تکرار کرد و نتایج این بررسی نشان داد تمام موشهایی که ذرتهای تغییر ژنتیک یافته را مصرف کرده بودند دچار سرطان کبد، کلیه، هیپوفیز، موشهای ماده دچار سرطان سینه و سقط جنین شدند.
در واقع میشود گفت که تحقیقات انجام میشود اما بازه زمانی درستی برای این آزمایشها در نظر گرفته نمیشود یا نمیخواهند اطلاعات درستی به مردم بدهند، به این دلیل متأسفانه نتایج درستی از این شرکتها اعلام نمیشود.
مهمترین بیماریهایی که مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی در انسان ایجاد میکند، چه مواردی است؟
با توجه به اطلاعات آماری موجود که در 20 سال اخیر از سویا و ذرت دستورزی شده ژنتیکی مقاوم به گلایفوسیت به دست آمده، این محصولات باعث ایجاد بیماریهایی چون سرطان کبد، سرطان کلیه، سرطان سینه، ناباروری، سقط جنین، نارسایی و کاهش وزن، آلرژی و آسم، بیماریهای عفونی، آنمی، دیابت، قند خون بالا، آلزایمر و پارکینسون همچنین مشکلات روحی و روانی و اوتیسم میشود.
مورد دیگری که میتوان به آن اشاره کرد منسوجاتی است که از کتان تغییر ژنتیک یافته درست شده است، برای نمونه کسانی که از ملحفههای تولید شده از مواد تغییر ژنتیک یافته استفاده کرده بودند دچار ناراحتیهای پوستی، اگزما و سرطان پوست شدهاند؛ این موارد حقایقی است که وجود دارد اما عدهای که منافعشان از این طریق تأمین میشود، نمیخواهند که مردم اطلاعی از این حقایق داشته باشند.
مردم برای مصون ماندن از عوارض این محصولات چه باید کنند؟
در درجه اول باید به مردم آموزش داد و از این طریق مردم نسبت به این مسائل آگاهی پیدا کنند؛ در مرحله بعد باید آزمایشگاههای غیروابسته موادی که تغییر ژنتیک یافته و مشتقات این محصولها را به مردم معرفی کنند و راههای اجتناب از خرید این محصولات را به مردم آموزش دهند، برای مثال در سخنرانیهایی که در آمریکا برای آموزش دادن به مردم برگزار میکنم تأکیدم بر این است که مردم از محصولاتی استفاده کنند که بهروی آن برچسب معرفی محصول، صددرصد ارگانیک قید شده باشد چون متأسفانه در آمریکا و کانادا هم این محصولات برچسبگذاری نمیشوند.
متأسفانه با وجود اینکه حجم بالایی از محصولات غذایی وارداتی، تراریخته است مردم اطلاع چندانی از وجود چنین محصولاتی در بازارهای فروش ندارند و قانون برچسبگذاری محصولات غذایی نیز با وجود اجباری بودن قید شدن عنوان «حاوی محصولات دستکاری شده ژنتیکی» بهروی تمام برچسبهای محصولات غذایی، اجرا نمیشود؛ با این شرایط مردم ایران چه باید کنند؟
این را خود مردم باید از مسئولان مطالبه کنند تا بهروی برچسب محصولات، تغییر ژنتیک یافته بودن محصول و مواد اولیهای که محصول از آن تهیه شده قید شود چرا که این مسئله به سلامتی خود مردم، نسل آینده و محیط زیست مرتبط میشود بنابراین حق مسلم مردم است که بدانند چهچیزی خریداری میکنند و میخورند.
در حال حاضر چند کشور جهان مصرف و کشت محصولات دستکاری شده ژنتیکی را ممنوع کردهاند؟
در حال حاضر در 175 کشور جهان، کشت این محصولها کاملاً ممنوع است، حتی کشورهایی که واردات و استفاده از این محصولات را مشروط به قید برچسب بهروی محصول کرده بودند هم در حال حاضر قوانین سختی برای ممنوعیت مصرف این محصولات در کشور خود وضع کردهاند.
راهکاری که برای نجات دنیا باید انجام شود، بازگشت به همان کشاورزی سالم و سنتی و روی آوردن به محصولات دامی و کشاورزی ارگانیک است.تسنیم