میگویند، بالاتر از سیاهی رنگی نیست، من میگویم، بالاتر از سوختگی دردی نیست! بیمارانی که با تحمل رنج و درد بیماری، باید ظاهری نه چندان زیبا را تحمل کنند، در اثر یک سهلانگاری به روزی دچار شدهاند که فاجعه زندگی آنها و خانوادهشان را رقم زده است. سانحه، سانحه، سانحه... همهاش همین! کدامشان با سوختگی متولد شدهاند؟ هیچکدام...
شفا آنلاین: بیماریهایی
نظیر سرطان یا سکته ها در میان هر قشری فراوانی دارد، اما چه می شود که
سوختگی ها درمیان قشر کم سواد و کم بضاعت بیداد می کند؟ آیا ضعف سیستم
آموزشی دخیل نیست؟ یا وسائلی که روزانه با آن سروکار داریم، ایمنی کافی
ندارد؟
به گزارش
شفا آنلاین:به نقل از سپید به راستی مقصر کیست؟ یک حادثه داغ و سوزان، سرنوشت و آینده انسانی
را به تاراج می برد و در شرایطی که هزینه درمان به صورت فاجعه آمیز خواهد
بود. درمان سوختگی بسیار پرهزینه است. فقط پانسمان یک قسمت از بدن که دچار
سوختگی است، هرماه 700هزار تومان پول می خواهد، چه برسد به لباس سوختگی که
نیاز مبرم این بیماران است.
لباسی که اگر مدام مصرف کنند، قسمت سوخته، گوشت
اضافه نمی آورد...قیمت جنس ایرانی این لباس بین یک تا 3 میلیون تومان
درماه است...جدا از هزینه ها و رنج بیماری، حمایت های عاطفی از یک بیمار
سوخته از نان شبش واجب تر است. زنی که شوهرش بعداز سانحه طلاقش داده، کودکی
که براثر سوختگی زیاد و هزینه های بالا از سوی خانواده طرد و رها شده و
اکنون در به در است، مردی که در محل کار دچار برق گرفتگی و قطع عضو شده،
شغل و خانواده اش را از دست داده... اینها همگی انسانند و نیازمند حمایت
مالی و عاطفی... در ادامه گفتوگوی سپید را با زهرا عروجی، نایب رئیس انجمن
سوختگی و مرتضی ایراندوست، مدیرعامل این انجمن میخوانید.
درمورد انجمن سوختگی توضیح دهید؟
ایراندوست: آغاز به کار انجمن حمایت از بیماران سوختگی از دو سه سال پیش
بود. ریاست هیات مدیره این انجمن برعهده دکتر فاطمی، جراح پلاستیک است. به
مرور تیمی تشکیل و اساسنامهای نوشته شد. بعداز آن از وزارت کشور مجوز
گرفتیم. اما فعلا در بیمارستان سوختگی مطهری اسکان داریم. نحوه کار ما با
بیماران و بیمارستان به گونهای است که با مددکاری بیمارستان در ارتباط
هستیم. بعداز گرفتن مجوز و گردهمایی تیم، مجمع عمومی را تشکیل دادیم و هر
کدام از اعضا و تعدادی از خیرین دعوت شدند و از این مجمع عمومی پنج کمیته
منشعب شد. کمیتهها عبارت است از پیشگیری، درمان، توانبخشی، روابط عمومی و
امور مالی.
انجمن چگونه به بیماران کمک مالی میکند؟
ایراندوست:
اصالت بحث هزینهها برای درمان به طور شخصی دست انجمن نیست، بلکه با
مددکاری در ارتباط است. بازهم با وجود اینکه انجمن قدرت کافی ندارد،
توانسته به بیماران در بعضی هزینهها یاری برساند. هزینه ایاب و ذهاب
بیماران مرخص شده تا برای فیزیوتراپی مراجعه کنند یا خرید برخی اقلام
دارویی. اصالت کار انجمن فقط بر مبنای هزینه و امور مالی نبوده و مبحث
پیشگیری را نیز در دست دارد.
در مبحث پیشگیری چه کردید؟
ایراندوست:
در مقوله پیشگیری درنظر داریم، تا آموزههایی را به صورت کتبی ارائه کنیم و
به این منظور درصدد هستیم، ارتباطاتی با سازمانهای مختلف از جمله آموزش و
پرورش، شهرداریها و ارگانهای دیگر داشته باشیم، البته رسانهها و صدا و
سیما نیز در این زمینه نقش موثری دارند. به هرحال هدف ما این است که انجمن
سوختگی مانند سایر سازمانهای مردمنهاد فقط درجهت جذب کمک از خیرین گام
برندارد. ما نمیخواهیم جایگزین وزارت بهداشت شویم! نمیخواهیم جای
بیمارستان را بگیریم یا موازی کاری انجام دهیم، بلکه هدف در این انجمن
آشناسازی مردم با بحث پیشگیری و آموزشهای خاص آن است. بحث سوختگی،
منحصربفرد و برای آدمهای خاصی نیست، درست است که بیشترین آمار آن جامعه
کمبضاعت را دربرمیگیرد، اما برای هر فردی ممکن است، اتفاق بیفتد. بعداز
بحث پیشگیری، مساله توانبخشی خودنمایی میکند. فردی که میسوزد و درمان
میشود، برای برگشت به جامعه و اینکه از پنانسیلهای فردی خود به نحو احسن
استفاده کند، به کمک نیاز دارد.
جای خالی وزارت بهداشت کجا محسوس است؟
عروجی:
در جامعه ما یک همدردی عمومی در مورد بیماری سرطان وجود دارد، چرا؟ هرجا
حرف از کمک به بیماران میشود، بیماران سرطانی درنظر ظاهر میشوند. اینها
به دلیل آن است که توانستهاند، نظر عمومی را در خصوص هزینههای بیماری جلب
کنند. اما در مورد بیماران سوخته، اینگونه نیست. دلیل چیست؟ یک نظریه وجود
دارد، اینکه همه خود را در معرض ابتلا به سرطان دانسته و آن را از خود دور
نمیدانند.
اما سوختگی را دور میبینند و شاید دلیل آن را بی دقتی
میدانند. درصورتیکه گاهی اوقات سوختگیهای افراد سانحه در محل کار یا
غفلت مادر از فرزند یا انفجار ماده محترقه بوده است. ما امیدوار هستیم که
اقبال عمومی برای درک رنج بیماران سوخته را به دست آوریم. تا اقدامات لازم
را با فراغت بال درپیش بگیریم و یاری وزارتخانههایی که باید دراین خصوص
ورود کنند، چه آموزش و پرورش در زمینه آموزش در کتب درسی و چه وزارت بهداشت
در زمینه درمان و تجهیزات بیماران را داشته باشیم. وزارت بهداشت باید
پروتکل درمان بیماران سوخته را کامل کند. اینکه یک پانسمان را بدهد و دیگری
را ندهد، کاری از پیش نمیبرد. سازمانهای بیمهگر وارد این موضوع شوند.
البته پوشش بیمهای همیشه ناقص بوده است.
نحوه همکاری بیمه با سوختگیها چگونه است؟
عروجی:
بیمههای درمانی بسیاری از پانسمانها را به دلیل اینکه هزینه زیادی دارد،
تحت پوشش ندارد. سوختگیهای سطحی و درجه یک با پماد و یک پانسمان معمولی
بهبود پیدا میکند. اما معضل، سوختگیهای درجه دو و سه و عمیق است. در این
نوع سوختگیها بافتهای زیر میسوزد، زمان زیادی طول میکشد تا بازسازی شود
در این مدت پوست چروک میشود. اگر سوختگی در مفصل باشد، مفصل از کار
میافتد و اگر عفونی شود، قطع عضو اتفاق میافتد. حال فردی که دچار سوختگی
عمیق شده، برای درمان و پانسمان باید صد بار بیاید و برود؟ خیر. در اینگونه
موارد یک پانسمان وجود دارد که مدت زمان بیشتری روی بدن میماند و تعداد
مراجعه بیمار را به ده بار میرساند. اما بیمه هزینه این پانسمان را
نمیدهد. استفاده از این پانسمان به نفع بیمار است. به جز وزارت بهداشت که
باید سازمانهای بیمهگر را وادار کند تا تمام هزینههای درمان را بپردازد،
سازمان استاندارد برای ساخت و تایید وسایلی مانند اجاق گاز، وزارت صنعت و
معدن و تجارت، شهرداریها مسئول هستند.
آمار سالیانه سوختگی در ایران چقدر است؟
عروجی:
سالیانه تقریبا 180 هزار نفر میسوزند، 30 هزار نفر بستری میشوند و سه
هزار نفر از آنها در اثر سوختگی شدید فوت میکنند. اما آیا آمار داریم که
چندنفر دچار نقص عضو میشوند؟ آیا میدانیم چند نفر به جامعه بازنمیگردند؟
آماری هست تا نشان دهد بین زوجین بعداز سوختگی که زیبایی و توانایی ازبین
میرود، چقدر اختلاف ایجاد میشود؟ یا کودکانی که از سوی خانواده طرد و رها
میشوند؟ آمارهای معنوی در آسیبهای خانوادگی دردست نیست. لذا مبحث
پیشگیری بیشاز پیش نمودار میشود. فردی که میسوزد، سختتر از بیمار
سرطانی برمیگردد. جراحی پلاستیک بیماران سوخته را تا حدودی کمک میکند،
اما چهره قبلی برنمیگردد. سیاست ما کمک مالی نیست. چنانچه به انجمن پولی
داده شود، درجهت منافع عمومی هزینه خواهد شد. مثلا این پول را به مددکاری
بیمارستان برای تهیه لباس سوختگی میدهیم. لباس سوختگی از وسایلی است که
برای بیمار الزامی است، اما هزینه آن برای بیمار گران تمام میشود. وقتی
فردی میسوزد، اگر موضع سوخته را با لباس سوختگی برای مدت شش ماه پانسمان
کند، قسمت سوخته گوشت اضافه نمیآورد.
هزینه این لباس چقدر است؟
عروجی:
این لباس را هم دو شرکت ایرانی و هم یک شرکت اسپانیایی تولید میکنند. اما
تقریبا برای یک لباس که بیمار برای مدت شش ماه استفاده میکند، باید یک
میلیون تومان برای جنس ایرانی و 3 میلیون تومان برای جنس خارجی هزینه شود.
کیفیت جنس خارجی بهتر است و بازهم جای تاسف دارد. تاسف به لحاظ ضعف تولیدات
ایرانی و اینکه تهیه جنس خارجی برای بیمار مقدور نیست. سوختگی در شهرهای
بزرگ و افرادی که اطلاعات خوبی دارند، کمتر است. افرادی که در کارگاهها
کار میکنند، یا در شهرهای کوچک و روستاها، درک زیادی از تهیه لباس سوختگی
ندارند. اصلا نمیدانند چرا باید آن را تهیه کرد. برای برخی از آنها از
طریق انجمن لباس تهیه میکنیم، اما انجمن آنقدر پتانسیل ندارد که بتواند،
به حجم بیماران سوخته و نیازهای آنها پاسخ دهد.
درخواست شما از مسئولان چیست؟
ایراندوست:
سوختگی پرهزینه است. اگر روزی یک کامیون اسکناس در بیمارستان خالی شود،
باز هم کم است. زیرا هزینهها بالا است. اگر دقت کرده باشید، هیچ بیمارستان
خصوصی در زمینه درمان بیماران سوخته نداریم. وارد مقوله سوختگی نمیشوند.
ما نسبت به گذشته رشد که نکردیم، هیچ! عقبگرد هم داشتیم. ظرف 30 یا 40 سال
گذشته نسبت به درمان بیماران سوخته بدتر شدهایم. قبلا در سطح تهران 10
درمانگاه به صورت اقماری داشتیم، که بیماران از سراسر تهران برای پانسمان
به بیمارستان نیایند، بلکه به آن درمانگاهها بروند. درحال حاضر این
درمانگاهها بسته شده است.
در زمان حال اگر بخواهیم بگوییم، چقدر در بحث
درمان با توجه به علم روز پیشرفت کردهایم؟ باید گفت، ما خیلی عقب هستیم.
پانسمانی که خانم دکتر گفتند، از ترکیبات نقره بوده و در استریل نگه داشتن
محل سوختگی و جلوگیری از عفونت، نقش مهمی دارد. این پانسمان سانتی فروش
میرود. مثلا برای بخش اندکی از بدن، هزینه آن ماهانه 700 هزار تومان
میشود. گاهی نیز محدودیتها و تحریم و عدم توان مالی منجر شد تا نتوانیم،
تکنولوژی را وارد کشور کنیم. با توجه به علم روز دنیا، مساله کشت پوست مطرح
است. یعنی بخش کوچکی از پوست را کشت داده و برای قسمتهای بیشتری از بدن
استفاده میکنند، این یک تحول بزرگ است، یا داروها و ژلهای جدید، که ما در
این زمینهها رشدی نداشتیم. در گذشته بنیادی بود که با کمک مددکاریها به
بیماران سوخته و افرادی که آسیبپذیر بودند، کمک میکرد، ولی در حال حاضر،
وقتی بیمار مراجعه میکند، اولین سوال این است که چقدر پول داری؟ اینکه فرد
کجا زندگی میکند و هزینهها را از کجا درمیآورد، مورد نظر نیست. درحال
حاضر با درصد پایینی از سوختگی در کشور، مرگ و میر داریم. این درصدها درخور
کشور ما نیست. چرا باید بیمار با درصد سوختگی 30 یا 40 درصد فوت کند؟
بیماری که دست یا پایش سوخته، باید درمان شود و سریع بهبود پیدا کند، نه
اینکه از بیمار کناری عفونت بگیرد. درمان سوختگی باید به نحوی باشد که در
هر اتاق فقط یک بیمار باشد.
مرگ و میر در چه فازی از سوختگی بیشتر است؟
عروجی:
از نظر علمی شاخصی به نام LA50 وجود دارد . یعنی در چه درصدی از سوختگی 50
درصد بیماران فوت میکنند. در کشورهای توسعه یافته در سوختگی بالای 90
درصد، 50 درصد بیماران فوت میکنند. اما در کشور ما اگر افراد بالای 60
درصد بسوزند، 50 درصد فوت میکنند.
بیمارستانهای دیگر در زمینه درمان سوختگی فعالیت ندارند؟
ایراندوست:
بیمارستان شهید مطهری تنها بیمارستان سوختگی تهران است. قبلا
بیمارستانهایی نظیر بیمارستان سنایی (زنان سوخته) و بیمارستان توحید
(مردان سوخته) فعالیت داشتند. بیمارستان شهدای یافتآباد نیز فقط بخشی از
درمانهای سوختگی را دارد. بیمارستان مطهری هم به دلیل اینکه مرکز درمان
سوختگی است، از شهرستانها پذیرش دارد و به همین دلیل همیشه تختها
اشغالاند.