رئیس دبیر خانه شورای عالی سالمندی در سازمان بهزیستی بیان کرد: هیچ دستگاهی به تنهایی نمیتواند امور یک جمعیت 7 میلیونی به نام سالمندان کشور را انجام دهد. نه وزارت رفاه و نه بهداشت و نه هیچ سازمان دیگری نمیتواند به تنهایی مشکلات سالمندان را حل کند.
شفاآنلاین>سلامت>کمتر از یک ماه پیش وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در حاشیه پیاده روی
بزرگ اعضای کانونهای سالمندی تهران از تدوین سند ملی سالمندی با همکاری
دستگاههای مختلف خبر داد.به گزارش شفاآنلاین، بنا به گزارشهای رسیده از سازمان بهزیستی کشور
حدود 7 میلیون نفر از جمعیت کشور را سالمندان تشکیل میدهند که با افزایش
امید به زندگی پدیده گسترش سالمندی در کشور رقم خواهد خورد. حالا مسئولان
ابراز نگرانی میکنند. این نگرانی بیشتر متوجه برنامههایی است که چه در
حوزه سلامت و چه در حوزه رفاه دست و پا شکسته اجرا میشوند. آنها چه پیش از
این برنامهای نداشتند تا برای حل معضلات و مشکلات سالمندی آستینها را
بالا بزنند و چه حالا که صدای زنگ خطر موج پدیده سالمندی نواخته شده هنوز
برنامه مدون و مشخصی برای جمعیت پیر ندارند. سند ملی سالمندی، الگوی اجرای
برنامههای هر دو وزارتخانه بهداشت و رفاه است. این سند باید تدوین و تصویب
شود تا برای حل مشکل سلامت و رفاه سالمندان تدبیری اندیشیده شود. اکنون
تدوین سند ملی سالمندان و اجرای آن به یکی از اختلافات بهزیستی و وزارت
بهداشت تبدیل شده تا جایی که رئیس سابق سازمان بهزیستی اعلام کرده بود با
توجه به رشد جمعیت سالمندی در کشور تدوین سند ملی سالمندان جزو وظایف ذاتی
بهزیستی است و لاغیر! مسئولان وزارت بهداشت پس از چنین اظهارنظرهایی درباره
تدوین سند ملی سالمندان موضع گرفتند که این سند باید توسط آنها تدوین شود.
حال در میانه زبانه کشیدن شعلههای اختلاف وزارتخانههای بهداشت و رفاه،
جامعه سالمندی که صف اول شنود این اختلافات است نگران آیندهای است که به
اجرایی شدن این سند وابسته است. سندی که قرار است نظام تأمین اجتماعی و
خدمات سرویسهای اجتماعی را افزایش دهد و در حوزه سلامت بیش از پیش شناسایی
بیماریها و تشخیص زودهنگام را برای سالمندان در اولویت قرار دهد. در
اینجا چالشهایی را که موجب شده هنوز این سند در حد یک وعده باقی بماند با
مسئولان هر دو وزارتخانه مطرح کردیم. دکتر محمد تقی جغتایی قائم مقام وزیر
بهداشت در امور توانبخشی، دکتر مهین عظیمی رئیس اداره سالمندی وزارت بهداشت
و دکتر فرید براتی سده رئیس دبیر خانه شورای عالی سالمندی در سازمان
بهزیستی میهمان میزگرد ما بودند. مشروح این میزگرد را در زیر میخوانید.
وزیر بهداشت در مراسم پیاده روی روز سالمندان اعلام کردند «سند ملی
سالمندی را تدوین کردهایم و این سند آماده ارائه به هیأت دولت است.» این
اظهارات وزیر بهداشت در حالی مطرح میشود که پیش از این نیز تدوین سند ملی
سالمندان در دستور کار وزارت رفاه و سازمان بهزیستی بود. چرا هرکدام از
وزارتخانههای رفاه و بهداشت تصمیم گرفتهاند برای خودشان سند سالمندی
تدوین کنند؟
عظیمی: کارهایی که ما در وزارت بهداشت انجام میدهیم ربطی به سند ملی
سالمندی ندارد. سند ملی جامعیت دارد و به عنوان فعالیتهای بین بخشی مطرح
است. سلامت ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی دارد و این سه موضوع ناخودآگاه با
هم گره خوردهاند. از این دیدگاه یکی از اقدامات مهم ،تدوین سند است. جدا
از این چه سند سالمندی باشد و چه نباشد ما در وزارت بهداشت مسیر خودمان را
میرویم. مطابق آنچه در کل دنیا در بحث سالمندی مطرح است معاونت بهداشت هم
کارش را با پیشگیری شروع کرده است. پیشگیری کمترین هزینه و بیشترین
اثر بخشی را در برنامه سالمندان دارد.داشتن سالمندی سالم از دوران جنینی و
مراقبت پیش از بارداری شروع میشود. سالمندانی که تاکنون هیچ گونه مراقبت و
آموزشی دریافت نکردهاند ممکن است انواعی از بیماریها را داشته باشند.
شما به پروتکل پیشگیری از بیماریها اشاره کردید یعنی نسخهای را برای
پیشگیری از بیماریهای سالمندان دارید. با توجه به آماری که در بانک
اطلاعاتی تان دارید چه تعداد سالمند را تحت پوشش این برنامهها قرار دادید؟
عظیمی: آمارهای ما مربوط به قبل از اجرای نظام تحول سلامت است. در حال
حاضر با راهاندازی سامانه «سیب» خدمات ارائه شده به شکل الکترونیکی ثبت
میشود. یعنی مراقبان سلامت ،اطلاعات سالمندان را به جای فرم کاغذی در فرم
الکترونیکی وارد میکنند. امکان گزارشگیری از این سامانه در سطوح مختلف
وجود دارد. یعنی از طریق سامانه «سیب» میتوان دریافت در هر نقطه از کشور
چه تعداد از سالمندان تحت مراقبت قرار میگیرند. بر اساس فرمهای کاغذی و
آمارهای سال 94، 20 درصد سالمندان مراقبت کامل داشتند.البته این خدمات در
شهرها فعال نبود. اما مسأله مهم این است که نظام ارجاع در سطح دوم کامل
نیست. بسیاری از این سالمندان در حین مراقبت به دلیل بیماریهای متعدد گاهی
باید به 5 متخصص ارجاع داده شوند ولی معمولاً مراجعه نمیکنند. به این
خاطر بعضی از پروندههای ما ناقص میماند. بنابراین پروندهای را کامل حساب
میکنیم که همه این مراقبتها انجام شود.
با این حساب نزدیک به 80 درصد سالمندان در مراحل آخر و پیشرفته بیماری به
پزشک مراجعه میکنند. همین شرایط هم منجر به وجود سالمندان ناتوان شده است
.برای داشتن سالمند پویا وزارت بهداشت چه برنامهای دارد؟
عظیمی: تقویت نظام ارجاع یکی از این راهکارها است. سالمند به متخصص مراجعه
میکند و بنا به پیشنهاد پزشک متخصص هر سه ماه یک بار تحت نظر متخصص قرار
میگیرد. سالمندان زیادی به مرکز بهداشت مراجعه نکردهاند و تشکیل پرونده
ندادهاند. اما در حال حاضر با راهاندازی سامانه «سیب» و وصل شدن این
سامانه به سیستمهای بیمارستان میتوان انواع بیماریها را در سالمندان ثبت
کرد. در حال حاضر نظام ارجاع به متخصص را تقویت میکنیم. کار مهم دیگری که
در وزارت بهداشت انجام میشود وجود متخصص طب سالمندی است. همچنین در
برنامه ششم توسعه مراقبت در منزل از سالمندان پیشبینی شده است.
آقای دکتر براتی سده ، پیش از آنکه به سند ملی سالمندان در سازمان بهزیستی
بپردازیم بفرمایید در حوزه شما چه اقدامات شاخص رفاهی برای سالمندان صورت
گرفته است و چه برنامههایی را در دست اجرا دارید؟
براتی سده : شورای ملی سالمندان سال 1382 تشکیل شد. در برنامه سوم توسعه
در یکی از اجزای بند الف ماده 192 قانون دو وظیفه بر عهده سازمان بهزیستی
بود. گفته شده بود، سازمان بهزیستی نسبت به ساماندهی سالمندان اقدام کند.
آن موقع وزارت رفاه نبود و بهزیستی یکی از سازمانهای ذیل وزارت بهداشت
تعریف شده بود. بعد از آن بهزیستی به منظور اجرایی کردن ماده سوم آیین
نامهای را با همکاری سازمان مدیریت و برنامهریزی وقت به هیأت دولت برد و
آنجا تصویب شد که شورایی تحت عنوان «شورای ملی سالمندان» برای سیاستگذاری و
برنامهریزی در زمینه امور مربوط به سالمندان تشکیل شود که ریاست آن با
وزیر بهداشت و دبیری این شورا با سازمان بهزیستی بود. چون در ماده قانونی
به صراحت اسم بهزیستی آمده بود. این آیین نامه دو سال بعد اجرا شد چون آن
موقع بحث بیماران روانی مزمن بسیار جدیتر از سالمندی بود اولویت اول
بهزیستی به این موضوع اختصاص داده شد.
بهزیستی وظایفش را در رابطه با توانبخشی سالمندان انجام میداد. یکی از
این خدمات سرای سالمندان بود. سالمندانی که نیاز به خدمات توانبخشی داشتند
بهزیستی به آنها خدمات توانبخشی ارائه میداد و از طرفی وزارت رفاه خدمات
درمانی و سازمان تأمین اجتماعی هم خدمات مربوط به بازنشستگی سالمندان را
انجام میداد. هر چند آن زمان ضرورت ساماندهی سالمندان مطرح شده بود اما
اولویت بهزیستی نبود . بخاطرهمین در سال 1385 شورای ملی سالمندان بطور جدی
کارش را شروع کرد. با تصویب آییننامهای 16 دستگاه عضو این شورا شدند و
باید فعالیت میکردند اما تغییر دولت و مدیریتها به سند سالمندی ضربه زد.
تدوین سند به نوعی سیاستگذاری یا راهبردی برای سالمندان بود ولی به محض
تدوین آن با جابهجایی بهزیستی به وزارت رفاه و تأمین اجتماعی مواجه شدیم و
این مسأله پیش آمد که با تغییر شرایط باید چه وظایفی به وزارتخانه جدید
محول میشد و چه دستگاههایی باید به این وزارتخانه کوچ میکردند. سازمان
بهزیستی یکی از سازمانهایی بود که از وزارت بهداشت به وزارت رفاه آمد و
رئیس شورای سالمندی وزیر رفاه شد. در دولت یازدهم با توجه به تغییر ساختار
دو وزارتخانه تصویب سند سالمندی مقداری به تأخیر افتاد. چندین کارگروه
بینالمللی برای تدوین سند تشکیل شد و قرار بود این سند تصویب شود که
یکدفعه با انحلال سازمان مدیریت و تشکیل معاونت اجتماعی در وزارت بهداشت
مواجه شدیم. وزارت بهداشت از فترت معاونت اجتماعی استفاده کرد و سندی را به
عنوان سند «سلامت و کرامت سالمندان» تدوین کرد و آن را در شورای عالی
سلامت مصوب کرد. واقعاً نیازی به این سند نبود اما اینکه چرا وزارت بهداشت
اعلام کرده سند ملی سالمندان تدوین میکنند، تعجب میکنم.
وزیر بهداشت اعلام کردند سند «ملی مشترک سالمندان» را تدوین میکنیم.آیا
آن زمان که بهزیستی از وزارت بهداشت جدا شد مشخص شد تولیت سالمندان بر عهده
کدام وزارتخانه است؟
براتی سده : خیر. تک تک این وظایف مشخص نشد. در قانون تشکیل وزارت رفاه و
تأمین اجتماعی آمده که همه ریاستهایی که با وزیر بهداشت بوده به وزیر رفاه
و تأمین اجتماعی منتقل میشود. نکته دیگر آنکه در برنامه چهارم این ماده
قانونی در مورد سالمندی تنفیذ شد یعنی به بهزیستی اعلام کردند 75درصد
سالمندان را پوشش دهید. در برنامه پنجم هم مثل خیلی از مواردی که از قلم
افتاد، همین بود. اصلاً مشخص نشد در مورد سالمندان میخواهند ساماندهی
ادامه پیدا کند یا خیر؟
قرار است با تدوین این سند چه اتفاقی بیفتد؟
براتی سده: هیچ دستگاهی به تنهایی نمیتواند امور یک جمعیت 7 میلیونی به
نام سالمندان کشور را انجام دهد. نه وزارت رفاه و نه بهداشت و نه هیچ
سازمان دیگری نمیتواند به تنهایی مشکلات سالمندان را حل کند. قانونگذاری
که شورای ملی سالمندان متشکل از 19 دستگاه را تشکیل داد با این دیدگاه درست
میخواست کار را به پیش ببرد. این موضوعات احتیاج به مشارکت همه
دستگاههای مرتبط دارد. فقط هماهنگی و سیاستگذاری کار نهاد عالی است که
باید وجود داشته باشد. ما بیش از 100 کشور دنیا را بررسی کردیم در 8 کشور
امور دبیرخانهای سالمندان در وزارتهای بهداری است و در بیش از 87 کشور
امور دبیر خانهای سالمندان در وزارت رفاه و تأمین اجتماعی یا وزارتهای
همنام است. اینکه دبیرخانه سالمندان را به وزارت بهداشت بسپارید ایرادی
ندارد اما متأسفانه مشکلی که پیش آمده از تجربه قبلی استفادهای نشده است.
البته وزارت بهداشت خودش سند را تدوین نمیکند و سازمان مدیریت و
برنامهریزی این سند را تدوین کرده و به معاونت امور اجتماعی سپردهاند.
آنچه من از پیشنویس این سند دیدم سند نیست درحالی که سندی که در بهزیستی
تنظیم شده حداقل دو مرتبه توسط کارشناسان بینالمللی تأیید شده است.
گزارشهای رسیده از صندوق جمعیت سازمان ملل نشان میدهد، علی رغم اینکه
هنوز این سند مصوب نیست ولی به عنوان عملکرد خوب ایران جا به جا از این سند
نام برده شده است.
کدام یک از این دو سند وزارت بهداشت یا بهزیستی از جامعیت بیشتری برخوردار است؟
براتی سده: جامعیت سند بهزیستی بیشتر از سند ملی وزارت بهداشت است. در
مورد سندی که الان به سازمان برنامه و بودجه میرود، 4 برگ برای دکتر ایازی
درباره جامعیت آن نامه نوشتم و سند را نقد کردم. جامعیت سندی که در
بهزیستی تدوین شده به دلیل ماهیتش نگاه اجتماعی و رفاهی به موضوعات سالمندی
دارد. پزشک دیدگاه پزشک محوری دارد و آن نگاه جامع را برای سالمندی ندارد.
در این سند مثلاً در مورد سالمندان محروم که نیاز به تغذیه دارند گفته شده
است، شهرداری تغذیه آنها را انجام دهد در حالی که شهرداری مسئول تغذیه
سالمندان نیست. سند بهزیستی مسأله اصلی و اولویت سالمندان را موضوعات رفاهی
و درآمدی در نظر گرفته است. یک برنامه عملی در سال 2002 در مجمع عمومی
سازمان ملل مصوب شده که به برنامه «عمل بینالمللی مادرید» یا «میکا» معروف
است در این برنامه عملی توصیه شده هر کشوری میخواهد سند سیاستی یا برنامه
عملیاتی برای سالمندان کشورش بنویسد برنامه «مادرید» را مبنای کارش قرار
دهد. متأسفانه سندی که در وزارت بهداشت به سفارش سازمان مدیریت تهیه شده
مبتنی بر برنامه عمل «مادرید» نیست این در حالی است که ایران باید در مجمع
بینالمللی سند ملی سالمندیاش را گزارش دهد. حداکثر 30 درصد سالمندان
مشکلات سلامت دارند اما از آن طرف اغلب سالمندان و بازنشستگان مشکلات رفاهی
و توانبخشی دارند. در وزارت رفاه حجم وسیعی از فعالیتها برای افرد بالای
60 سال انجام میگیرد. 4 میلیون بازنشسته بالای 60 سال داریم ولی تعداد
زیادی که مستمری بگیر هستند در این وزارتخانه امورشان تأمین میشود. به
لحاظ امور حمایتی نیز بهزیستی به عنوان اصلیترین سازمان حمایتی تخصصی
600هزار سالمند را تحت پوشش قرار میدهد. کمیته امداد هم هر چند تحت پوشش
وزارت رفاه نیست اما با این وزارتخانه ارتباط دارد و بخشی از منابع مالیاش
را وزارت رفاه تأمین میکند. بنابراین باید نگاه جامع به این موضوع داشته
باشند. سؤال من به عنوان یک متخصص از سازمان برنامه و بودجه این است چرا
واقعاً وقتی سندی وجود داشت باز دستور تهیه سند دادند. چرا سوابق سند ملی
سالمندی را نخواستند که در نهادهای بینالمللی هم تأیید شده است. به نظر من
همه اینها منجربه تفرقه افکنی بین دستگاهها شده است.
چرا باید تدوین سند ملی سالمندان تا به این اندازه موجب اختلاف بین دو
وزارتخانه بهداشت و رفاه شود و اصلاً چه فرقی میکند که وزارت بهداشت تولیت
دبیرخانه سالمندی را بر عهده بگیرد یا وزارت رفاه؟
جغتایی: صحبت من از موضع وزارت بهداشت و هم از موضع بهزیستی است به ویژه
اینکه مشاور وزیر بهداشت و عضو شورای راهبردی بهزیستی نیز هستم. بنابراین
من این وسط یک طرف دعوا نیستم. بر خلاف نظر آقای دکتر براتی در اغلب
کشورهای موفق مانند امریکا و کانادا سلامت و رفاه در یک وزارتخانه است. در
تعدادی از کشورها هم سلامت و رفاه جدا است. مشکل ما این است این دو
وزارتخانه از هم جدا هستند. موضوع سالمندان به هر دو بخش مربوط میشود یعنی
هم بهزیستی درست میگوید هم وزارت بهداشت. چون در کشور ما به لحاظ قانونی
رفاه و سلامت جدا است و این امر قانونی است که میگوید رفاه با وزارت رفاه
و سلامت هم با وزارت بهداشت است. اگر بخواهیم تقسیم کار کنیم وزارت بهداشت
متولی سلامت است و بحث عمده مشکلات سالمندان نیز مربوط به سلامت است.
مسأله سالمندان در چند سال آینده مسأله عمده وزارت بهداشت خواهد بود
کمااینکه کشورهایی که سالمندانشان زیاد است عمده منابع و اعتبارات سلامت
در حوزه سالمندی هزینه میشود. از این جهت نقد من این است که وزارت بهداشت
در حد یک اداره به مشکلات سالمندان میپردازد. در حالی که ما انتظار داریم
اگر معاونت سالمندی وجود ندارد در سطح سازمان یا اداره کل سالمندی به این
موضوع توجه کند. به همان اندازه وزارت رفاه هم باید در سطح خیلی بالایی به
رفاه سالمندان بپردازد. بنابراین سطح سازمانی دو وزارتخانهای که این کار
را انجام میدهند خیلی پایین است و سطوح سازمانی این دو ارگان متولی خوبی
نیستند. ما انتظار داریم در وزارت بهداشت دفتر سالمندی در حد یک اداره کل و
در سازمان بهزیستی هم در حد معاونت و اداره کل باشد. باید سطوح سازمانی دو
ارگان ارتقا پیدا کنند و برنامههایشان را با قدرت پیش ببرند و بعد
مجموعه را با هم هماهنگ کنند.این که میگویند ارگانهای دیگر در سالمندی
نقش دارند صد درصد درست است اما ارگان اصلی همین دو وزارت بهداشت و رفاه
است. مسئولیت اصلی با این دو حوزه است آنها باید در حوزه رفاه، مثلاً
شهرداری را به کار بگیرند .یعنی اگر سند تهیه شده هر دو کار خوبی میکنند.
هم وزارت بهداشت از نگاه سلامت و وزارت رفاه از نگاه خدمات اجتماعی مسئولیت
مستقیم از نظر قانونی دارند شاید نظر شخصی من چیز دیگر باشد.
همانگونه که اشاره کردید برنامههای هر دو وزارتخانه درباره ساماندهی
مشکلات سالمندان نیاز به هماهنگی دارند .این هماهنگی باید به چه شکلی انجام
شود؟
جغتایی: آن موقع که شورای ملی سالمندان تشکیل شد یک وزارتخانه بود یعنی
بهزیستی زیر مجموعه وزارت بهداشت بود. آن موقع منظورمان این بود که
سالمندان متعلق به سلامت و رفاه است. اول، سازمان برنامه و بودجه باید نقش
سیاستگذاری و برنامهریزی را در سطح ملی انجام دهد، شورای عالی سلامت که
رئیس آن رئیس جمهوری است هم میتواند شورای عالی رفاه باشد. چون در شورای
عالی سلامت وزیر رفاه و در شورای عالی رفاه هم وزیر بهداشت عضو است. وزارت
بهداشت و بهزیستی بر حسب وظیفه قانونی برنامههایشان را تدوین کردهاند
اما نکته مهم آن است که رفاه و سلامت (جسمی، روانی و اجتماعی) نمیتواند از
هم جدا باشد. آن کاری که معاونت اجتماعی وزارت بهداشت بر عهده گرفته و
البته از سندی که بهزیستی هم تهیه کرده بود استفاده شده است اما سندی که در
وزارت بهداشت تهیه شده از سند بهزیستی تلفیق کردهاند. نمیدانم این تلفیق
اشتباه است یا خیر. اما هم وزیر بهداشت درست گفته و هم وزارت رفاه مسئولیت
رفاه را بر عهده دارد. سازمان برنامه و بودجه باید این مجموعه را نهایی
کند تا هر دو سند سالمندی تصویب شود.
عظیمی: اینکه دکتر براتی اعلام کردند نقدی به سند وزارت بهداشت دارند باید
بگویم با توجه به اینکه ما تولیت سلامت را داریم سند اولیه با عنوان
برنامه ملی تحول نظام سلامت، رفاه و منزلت سالمندان مبتنی بر الگوی ایرانی و
اسلامی نوشته شده است و در 1391 به تصویب شورای عالی سلامت رسیده و وزارت
بهداشت این برنامه را عملیاتی کرده است. ما هیچ جلسهای نداشتیم که عضوی از
سازمان بهزیستی و رفاه در آن نباشد و بر این مبنا 7 کارگروه و یک کارگروه
تلفیق تشکیل شد. اینکه دکتر براتی اشاره کردند در این سند قسمت رفاه کمتر و
پزشکی بیشتر دیده شده است باید بگویم که در این 7 کارگروه بخشهای آموزش و
پژوهش، بهداشت ودرمان و توانبخشی پر رنگ بودند چون ما علاوه بر افزایش
روند سالمندی با افزایش سن سالمندان هم مواجه هستیم مطمئناً بعد پزشکی خیلی
اهمیت پیدا میکند. همین الان بالای 90 درصد ضریب اشغال تخت بیمارستانی
سالمند هستند. یعنی علاوه بر معاونت درمان، معاونت آموزش وزارتخانه هم در
بحث آموزش طب سالمندی درگیر هستند. نگرانی ما این است که سالمندی را نه فقط
از بهداشت بلکه از درمان و آموزش هم ببینیم. اگر بخش رفاه سالمندان در سند
وزارت بهداشت کمرنگ دیده شده کارگروه توانمندسازی و اشتغال سالمندان در
وزارت بهداشت مربوط به کارگروه بهزیستی بوده است.
آقای دکتر براتی از حرفهای شما اینگونه میتوان برداشت کرد که گویا
سازمان بهزیستی مخالف تدوین سند سالمندان از سوی وزارت بهداشت است؟
براتی سده: خیر. متولی سلامت وزارت بهداشت است . یعنی باید مدیریت همه
امور کشور مرتبط با سلامت را به این وزارتخانه بدهند. برای مثال؛ بنا به
اعلام سازمان بهداشت جهانی 70 درصد عوامل مرتبط با سل عوامل اجتماعی اند
مانند مسکن که عامل مهمی در رابطه با ابتلا به سل است.
سؤال من از آقای دکتر جغتایی این است که بطور کلی سند ملی سالمندی قرار است در حوزه سالمندی چه تحولی ایجاد کند؟
جغتایی: سند سالمندی دو حوزه بیشتر ندارد؛ حوزه سلامت و رفاه. هر یک از
این حوزهها باید به دو بخش مهم توجه کنند. سالمندان دو نیاز بیشتر
ندارند. حوزه سلامت از آن جهت که از بیماریها پیشگیری کند و نگذارد مشکلات
بیماری در دوره سالمندی افزایش پیدا کند باید بیماری سالمندان را تشخیص
دهد و درمان کند. کار رفاه هم این است که اولاً باید بیمههای نظام تأمین
اجتماعی حاکم شود ثانیاً، اگر افراد نیاز به خدمات اجتماعی دارند سرویسهای
اجتماعی به آنها داده شود. باید همه سالمندان تحت پوشش بیمه اجتماعی قرار
بگیرند تا اگر سنشان به بالای 70 سال رسید مطمئن باشند که حمایت مالی
میشوند. این کار خیلی پیچیدهای نیست. هر کدام باید وظایفشان را انجام
دهند.
با توجه به این بحثها آیا در سند ملی سالمندان که از سوی هر کدام از
وزارتخانهها جداگانه تهیه شده به نیازهای سلامت و رفاه سالمندان هم توجهی
شده است. مثلاً آیا برای صندوقهای بازنشستگی و خانههای سالمندان با توجه
به گسترش جمعیت سالمندی فکری شده است؟
براتی سده: صندوقهای بازنشستگی همین الان هم مشکل دارند اما خانههای
سالمندان به اندازه کافی وجود دارد. دولت 500 هزار تومان به افراد دارای
خانواده و کلیه سالمندان بیسرپرست پرداخت میکند. ظرفیت 250 مرکز روزانه
در کشور کاملاً پر است. از طرف دیگر مراقبت در منزل از سالمندان در بهزیستی
هم وجود دارد و نزدیک به 5 هزار نفر سالمند تحت خدمات مراقبت در منزل
هستند. یکی از اصلیترین مشکلات سالمندان امراض مربوط به زانو است .وزارت
رفاه هزینه جراحی خدمات زانو را بیمه کرده است.
طرح تحول سلامت بطور اختصاصی چقدر به سالمندان توجه کرده است؟
عظیمی: با تحول سلامت، گستره خدمات اضافه شد. در طرح تحول سلامت 4 برنامه
در روستاها و مناطق حاشیه شهر، شهرهای زیر 20 هزار نفر جمعیت، شهرهای بین
20 تا 50 هزار نفر و شهرهای بالای 50 هزار نفر جمعیت مرحله به مرحله بسته
خدمات ارائه میدهد که یکی از این بستهها خدمات سالمندان است. تمام تلاش
ما این است سطح پوشش سالمندان را هم مثل برنامه کودکان و مادران باردار
بالا ببریم. در برنامه نظام تحول سلامت ، فراهم شدن خدمات در تمام
دانشگاهها گسترش یافته و ما در مرحله بعد به دنبال این هستیم که کیفیت و
پوشش خدمات را افزایش دهیم.
براتی سده: موضوع سالمندان در وزارت بهداشت اخیراً شروع شده است.
جغتایی: من به عنوان یک مطلع میگویم که در حوزه وزارت رفاه مسأله مهم
برقراری نظام تأمین اجتماعی در سالمندان است که ایجاد نشده است. یعنی
کارمندانی که شغل آزاد دارند وقتی سالمند میشوند درآمدی ندارند. 250هزار
تومان مستمری سازمان بهزیستی برای آنها کافی نیست .بنابراین وزارت رفاه در
این حوزه نقص دارد که باید در سند سالمندی به آن توجه شود. مسأله بعدی
خدمات سرویسهای اجتماعی است این خدمات در وزارت رفاه پوشش وسیع ندارد.
وزارت بهداشت نیز متخصص حوزه سالمندی ندارد و باید نیروی تخصصی تربیت کند و
این موضوع را جدی بگیرد. در آینده سالمندان بیشتر خواهند شد. پس وزارت
بهداشت باید ظرفیت علمی، نیروی انسانی متخصص و بخشهای بیمارستانی ویژه
سالمندان را ارتقا دهد و بخشهای مربوط به اختلالات حافظه ایجاد کند. در
حال حاضر سرعت این خدمات کم است. هر دو وزارتخانه باید برنامه ملی سالمندی
داشته باشند تا به هدفشان برسد.ایران