شفاآنلاین>سلامت>وقتی از بیماری ایدز صحبت میکنیم، باید با توجه به دو آمار کاملا مختلف، وضعیت این بیماری را در کشور تحلیل کنیم. از نگاه آمارهای رسمی، فقط حدود 32 هزار بیمار مبتلا به ایدز در کشور زندگی میکنند، اما از نگاه آمارهای غیررسمی که اتفاقا برخی مسئولان وزارت بهداشت هم آن را قبول دارند، در حال حاضر حداقل 90 هزار بیمار مبتلا به ایدز داریم که خیلیهایشان از جنس بیماریشان، آگاه نیستند.
به گزارش شفاآنلاین،همین ناآگاهی باعث شده که خطر انتقال ایدز در کشور چند برابر شود، زیرا افراد ناآگاه میتوانند بیماری را بسرعت به اعضای خانواده خود منتقل کنند. چندی قبل، پروین افسر کازرونی، رئیس اداره کنترل ایدز و بیماریهای آمیزشی وزارت بهداشت به رسانهها خبر داد که سالی 1500 تا 1600 بیمار مبتلا به این بیماری در کشور شناسایی میشوند.
حال در نظر بگیرید که وقتی حدود 60 هزار بیمار مبتلا به ایدز داریم که ناشناخته ماندهاند و در این بین، فقط سالی 1500 نفر از آنها شناسایی میشوند، این وضعیت به صراحت به این معنی است که هنوز هم بیشتر افراد مبتلا به ایدز در ایران، آگاهی نسبت به بیماریشان ندارند.
همین ناآگاهی از تبعات ایدز و راههای انتقالش، بسیاری از افراد با رفتارهای پرخطر را که مبتلا به ایدز نشدهاند هم تحت تاثیر قرار میدهد. شکی نیست که اگر آموزش، فرهنگسازی و اطلاعرسانی به افراد با رفتارهای پرخطر جدی گرفته نشود، آنگاه بالا رفتن آمار مبتلایان به ایدز در سالهای آینده هم چندان دور از انتظار نخواهد بود؛ افرادی که مخاطب اصلی آموزشها و اطلاعرسانیها هستند، اما بهدلیل بیمیلی خودشان به دانستن، کمکاری نهادهای اطلاعرسانی و محدودیت دسترسی به رسانهها، خطر ابتلا به ایدز، سایه به سایه با آنها زندگی میکند.
آموزش برای آموزش راه مقابله با ایدز نیست
اینکه فقط در روز جهانی ایدز از این بیماری سخن بگوییم و بعد از آن، آموزش تاثیرگذار به افراد در معرض خطر را رها کنیم، سیاستی است که چند دهه اجرا میشود، اما تاثیر محسوسی در کاهش آمار مبتلایان به این بیماری نداشته است.
دکتر علیاکبر حقدوست، رئیس دانشگاه علوم پزشکی کرمان که پیشتر هم رئیس سابق مرکز نظام مراقبت ایدز بوده است، به شکل دیگری به همین مساله تاکید میکند و میگوید: صرف آموزش برای آموزش، نمیتواند تاثیر جدی در کاهش آمار ابتلا به ایدز در جامعه داشته باشد.
به گفته این مقام مسئول، باید مخاطب اصلی پیامهای آموزشی مقابله با ایدز، این پیامها را دریافت کند و به این باور برسد که با انجام رفتار پرخطر، احتمال ابتلا به ایدز در او افزایش پیدا میکند، ولی به باور حقدوست، خیلی از مصرفکنندگان مواد مخدر که اعتیاد تزریقی دارند یا خیلی از افرادی که در حاشیه شهرها زندگی میکنند و رفتارهای جنسی پرخطر دارند، معمولا یا به این بستههای آموزشی دسترسی ندارند یا این پیامهای آموزشی را خیلی جدی نمیگیرند.
حتی در مدرسه و دانشگاه هم به گفته حقدوست، آموزشهای درستی ارائه نمیشود تا نوجوانان و جوانان نسبت به بیماری ایدز آگاهی داشته باشند و از انجام رفتارهای پرخطر اجتناب کنند.
تولید پیامهای تاثیرگذار، گفتوگوی مستقیم با افراد در معرض خطر، حضور افراد مبتلا به ایدز در همایشها و نشستهای مقابله با این بیماری و بیان تجربیات از زبان خود آنها، انگزدایی از ایدز و کنار گذاشتن خجالتها و رودربایستیها در حوزه آموزش مقابله با ایدز، راهکارهایی است که به گفته حقدوست میتواند آگاهی جامعه را نسبت به بیماری ایدز بالا ببرد و مخاطبان اصلی پیامهای آموزشی را به تغییر رفتار ترغیب کند.
آموزشی که نتواند به تغییر رفتار منجر شود، صرفا دور ریختن اعتبارات است. حقدوست عقیده دارد که رسانهها خیلی بهتر از پزشکان میتوانند افراد پرخطر را نسبت به خطرات ایدز آگاه کنند، طوری که مثلا به قول این مقام مسئول، پخش مجموعه پریا در تلویزیون توانست گام جدی در آگاهسازی مردم نسبت به بیماری ایدز بردارد و به همین دلیل تولید چنین برنامههای آموزشی در رسانههای مختلف باید تداوم داشته باشد.
گروههای پرخطر از آموزشها محرومند
همین که به گفته علیرضا جزینی، قائممقام سابق دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور، 67 درصد افراد مبتلا به ایدز در کشور معتاد هستند، نشان میدهد که تا چه حد بین اعتیاد و ابتلا به ایدز، رابطه مستقیمی وجود دارد.
دکتر احمدعلی نقی، پژوهشگر مرکز تحقیقات ایدز ایران نیز یادآوری میکند که هم اکنون حدود 13.5 درصد از معتادان تزریقی در کشور به ایدز مبتلا هستند که اگر خطر ابتلا به ایدز در این گروه از معتادان را دستکم بگیریم، آن وقت احتمال دارد که تعداد معتادان مبتلا به ایدز در کشور افزایش پیدا کند. اغلب این معتادان تزریقی، دسترسی به آموزشها ندارند و به همین دلیل، ضرورت دارد که نهادهای آموزشی و فرهنگساز در جمع این گروههای پرخطر، حضور پیدا کنند و آموزش مستقیم و حتی چهره به چهره را به آنها منتقل کنند تا حداقل بیاموزند که چطور از انتقال ایدز به اعضای خانوادهشان جلوگیری کنند.
زنان ویژه، افراد کارتنخواب، کودکان کار و افرادی که روابط جنسی کنترلنشده دارند هم در زمره گروههای پرخطری هستند که دسترسی آنها به بستههای آموزشی مقابله با ایدز، تقریبا صفر است، چون نمیتوان از یک فرد کارتنخواب یا کودک کار انتظار داشت که پای حرف رسانهها بنشیند و یاد بگیرد که چطور از خودش در برابر ایدز، محافظت کند؛ مگر آنکه نهادهای مسئول، همت کنند و محتواهای آموزشی را به دست گروههای پرخطر برسانند.
پای درد دل یک بیمار مبتلا به ایدز
بیشتر افراد مبتلا به ایدز تمایلی به گفتوگو با رسانهها ندارند؛ چون اغلب مردم به محض این که میفهمند فردی به ایدز مبتلاست، بلافاصله به او انگ میزنند، آنها را طرد میکنند و حتی گاهی دیگر حاضر نیستند با آنها حرف بزنند. اما مهدی از جمله بیمارانی است که به قول خودش فکر میکند با حضور در رسانهها و صحبت از بیماری ایدز میتواند هم دغدغه بیماران مبتلا به ایدز را به گوش مردم و مسئولان برساند و هم به عموم جامعه درباره ایدز آگاهی بدهد.
او از انگ و تبعیضها گلایه میکند و از این که خیلی اوقات باورهای غلطی در جامعه و حتی رسانهها درباره ایدز مطرح میشود که منطبق با واقعیت نیست: «شناخت خیلی از مردم درباره ایدز، منطبق با واقعیت نیست. این که خیلیها وقتی میفهمند فردی به ایدز مبتلاست، از او دوری میکنند، همین مساله نشان میدهد که اطلاعات آنها درباره ایدز ناقص است. متاسفانه فقط در روز جهانی ایدز، گاهی از دغدغههای ما حرف میزنند و در و دیوار را با اطلاعیهها میپوشانند اما فردای آن روز، مبتلایان به ایدز را فراموش میکنند.»
مهدی چند ماه پیش در حالی که سوار بر موتورسیکلت بوده، تصادف میکند؛
طوری که مجبور میشود پایش را عمل کند اما به قول خودش «حتی خیلی از پزشکان
هم با فهمیدن بیماری من، حاضر به عمل کردن پایم نبودند، طوری که به سختی
توانستم پزشکی را پیدا کنم که پایم را عمل کند. وقتی پزشک از این بیماری
میترسد و نحوه رفتار درست با بیمار مبتلا به ایدز را نمیداند، آن وقت ما
دیگر باید چه توقعی از افراد غیرپزشک داشته باشیم.»جام جم آنلاین