شفا آنلاین:شاید بشود خیال را سبک و آزادانه پرواز کرد اما جسم تابع جاذبهی زمین است و وقتی سنگین شد، نمیتواند راحت خود را از زمین جدا کند. این موضوع ناخوشایند سابقهای طولانی دارد که بیشتر در میانسالی رخ میدهد.
به گزارش شفا آنلاین:الان کمتر کسی میداند وقتی از ارزش غذا صحبت میشود منظور کیفیت آن است و قطعا مقدار غذا نیست ولی چند دلیل دارم که نباید به کالری غذا فکر کنید و باید به فکر کیفیت آن باشید.
چرا باید بیش از کالری غذا به کیفیت آن توجه داشت؟
* دلیل اول: کالری چیست. اگر از کسانی که خیلی نگران
کالری هستند، بپرسید کالری چیست؟، جوابهای بسیار جالبی میشنوید. چنان
جواب میدهند که انگار دارند معادلهی ریاضی حل میکنند. کالری هیچ ربطی به
ارزش غذا ندارد. سابقهی کالری، به دورهی انقلاب صنعتی برمیگردد. یک
کالری مقدار حرارت لازم برای آن است که یک میلیلیتر آب را یک درجهی
سانتیگراد گرمتر کند. کالری واحد انرژی نیست؛ کالری واحد گرمایش است.
کالری غذا با قرار دادن آن در وسیلهای که بمب کالریشمار نام دارد،
اندازهگیری میشود و محصول هم، خاکستر است. البته امروز این کار هم انجام
نمیشود. مقدار کالری غذا را محاسبهی مقدار چربی (نه کیلوکالری به ازای هر
گرم)، پروتئین (چهار کیلوکالری به ازای هر گرم)، کربوهیدرات (چهار
کیلوکالری به ازای هر گرم) و الکل (هفت کیلوکالری به ازای هر گرم) غذا
انجام میدهند. البته بدن انسان چنین رفتاری با غذا ندارد. هیچکس به همین
سادگی کالری نمیگیرد و به نتایج مثبت و سلامت هم نمیرسد.
* دلیل دوم: ضریب استخراج. برای استخراج انرژی از غذا ضریب استخراجاش بسیار مهم است. ضریب استخراج شدیدا به نحوهی آمادهسازی غذا بستگی دارد. مثلا ضریب استخراج یک سیب، با ضریب استخراج پورهی خالص آن یا ضریب استخراج یک هویج با چیپس همان هویج بسیار متفاوت است. ضریب استخراج غذای فرآوریشده (حتی در خالصترین شکل و بدون هرگونه مواد افزودنی) از غذای فرآورینشده بیشتر است.
* دلیل سوم: ضریب
فیزیولوژیک. باید خرافاتی که در مورد کالری وجود دارد، را شفافتر بیان
کنم. حالا ببینیم اگر کالری غذا ثابت بماند اما محتویاتش تغییر کنند، چه
میشود. قطعا تاثیر غذا بر بدن (سوختو ساز، وضعیت هورمونها و التهاب)
متفاوت خواهد بود. پس این کالری که بر سر زبانهاست، ربطی به سوختوساز بدن
ندارد. مثلا اگر کالری ثابت بماند ولی به جای چربی اشباعشده از
کربوهیدرات استفاده شود، چربی خون بد در بدن بیشتر افزایش مییابد، درنتیجه
چاقتر میشوید، شاخصهای التهاب و احتمال دیابت هم افزایش مییابند. پس
مشکل کالری نیست.
* دلیل چهارم: ما، خودمان. تا اینجا دیدیم که کالریها از منظر سوختوساز و فیزیولوژی و نیازمندی انرژی برابر نیستند. سوختوساز پایهی هر شخص یعنی مقدار انرژی موردنیاز برای زنده ماندن، متفاوت است. متوسط سوختوساز پایهی مردان 2200 و زنان 1800 کالری است. اما بالا و پایین این اعداد بسیار متفاوت است. میزان فعالیت، مشخصات ارثی، سن، جنسیت، استرس و الگوهای خواب (که از مهمترین پیشگوهای چاقی محسوب میشوند) و... روی نیازمندی روزانهی انرژی تاثیر میگذارند.
* دلیل پنچم: جمعیت میکروبی دستگاه گوارش. این جمعیت بالغ بر یکصد میلیون است و شدیدا روی جذب مواد غذایی تاثیر میگذارد. تقریبا هر کسی یک ترکیب جمعیت میکروبی منحصربهفردی دارد. در دستگاه گوارش ما به ازای هر 10 سلول، یک میکروب هست که با سلولهای ما زندگی مسالمتآمیزی دارند. این جمعیت در سلامت و بیماری ما نقشی بسیار مهم بازی میکنند. این میکروبها به طرز غیرقابلباوری روی چاقی و لاغری و همچنین پرخوری و کمغذایی تاثیری تعیینکننده دارند.
از عمر کالری، دویست سال میگذرد. امروز همه آن را میشناسند و فکر میکنند
که واحد ارزش غذاهاست. صد سال پیش که مرغها، مرغ بودند یعنی ارگانیک،
مقدار غذا برابر با ارزش غذا بود. اما حالا مرغها آن مرغهای سابق نیستند،
عوض شدهاند و دیگر مقدار مهم نیست. اینکه چه جور مرغی هستند، مهم است.
باید حواسمان به این مساله باشد. دیگر طول عمر و مقدار غذا، ارزش محسوب
نمیشوند. لحظات و کیفیت لقمهها مهم هستند چون زندگی را میسازند و به آن
معنا میدهند.