کد خبر: ۱۲۷۷۲۵
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۰ - ۲۹ مهر ۱۳۹۵ - 2016October 20
شفاآنلاین>اجتماعی> روان‌شناسان ۶۰ مولفه همچون اعتياد، بحران اجتماعی، طلاق عاطفی، بحران شادی، آلودگی محيط زيست، بيکاری، کرامت پايين متخصصان، دعواها و نزاع‌های خيابانی و... را به عنوان متغيرهای سلامت اجتماعی برشمرده ​اند.

به گزارش شفاآنلاین : هر قدر استانداردهای اجتماعی در جامعه کاهش يابد، ميزان عصبانيت اجتماعی نیز افزایش می‌یابد. يکی از دلايل تنزل استانداردهای اجتماعی همچون کاهش استاندارد سلامت اجتماعی نقش کلیدی خانواده است. خانواده نقش آرامش بخشی خودش را نسبت به گذشته از دست داده است. این در حالی است که خانواده در گذشته مامن آرامش و تخليه هيجان بوده است، اما به دليل افزايش نيازهای اقتصادی، ضريب نفوذ اينترنت و... این فضای امن نقش آرامش بخشی‌اش را از دست داده است. به اين ترتيب افراد در شرايط عصبی، عصبانيت خود را از خانه به جامعه و از جامعه به خانه منتقل می‌کنند. به این ترتیب در سال‌های اخیر شاهد افزایش رفتارهای خشونت‌آمیز و افسردگی در کشور هستیم. آنچه در ادامه می‌خوانید نظرات کوروش محمدی، رئیس انجمن آسیب‌شناسی ایران است.

آیا در سال‌های اخیر خشونت اجتماعی در کشور ما افزایش یافته است؟

بررسی آمارها نشان می‌دهد جامعه ما به شدت دچار افسردگی و اضطراب فردی و اجتماعی است. این امر یک احساس نا امنی در افراد به وجود آورده است. احساس ناامنی ناشی از اضطراب اجتماعی، در افزایش پرخاشگری، خشونت و بروز جرایم خشن در جامعه تاثیرگذار بوده است. امروزه مسائل عاطفی در جامعه ما چندان در اولویت نیست. در جامعه ما بخش سنتی و مدرن به هیچ عنوان با یکدیگر تعامل ندارند. برای مثال والدین با فرزندانشان توانایی ایجاد ارتباط ندارند و به این ترتیب شکاف نسلی در بین افراد بروز کرده است. از سوی دیگر آستانه تحمل جامعه پایین آمده است که این امر می‌تواند در قالب تبعیض یا بی‌عدالتی اجتماعی، بیکاری‌های خزنده، مهاجرت‌ها و حاشیه‌نشینی در کلانشهرها بروز کند. هر یک از این نارسایی‌ها در جامعه می‌تواند در بروز و شدت آسیب‌هایی همچون اعتیاد، توزیع مواد مخدر، خشونت‌های ناشی از جرایم و... نقش بسزایی داشته باشد.

شدت یافتن پرخاشگری اجتماعی چه تبعاتی برای افراد در جامعه به دنبال دارد؟

دلیل عمده این پدیده به بحران‌های اقتصادی، مشکلات مالی، سیاست‌ها و مدیریت نادرست مربوط می‌شود. وقتی جامعه دچار مشکلات اقتصادی و بیکاری است به نسبت مردم روزانه دچار فشار و استرس هستند که این موضوع کاهش آستانه تحمل و افزایش پرخاشگری در جامعه را به دنبال دارد. دیگر عامل کاهش آستانه تحمل در افراد تنزل ادراک عدالت است. در این شرایط افراد در فضای اداری، حرفه‌ای و شغلی به نحوی دچار ناکامی می‌شوند و این ناکامی آستانه تحمل آنها را تنزل داده و سطح پرخاشگریشان را در فضای اجتماعی افزایش می‌دهد. چون اغلب افراد به حقوق و وظایف خود در جامعه واقف نیستند، به نسبت همین امر در بروز رفتارهای ناهنجار اجتماعی و خشونت‌آمیز تاثیرگذار است. امروزه برخی افراد به قدری در فضای خانوادگی دچار مشکل هستند که این مشکلات را با خود به محیط جامعه منتقل می‌کنند، بنابراین باید خانواده جایگاه اصلی خود را حفظ کرده و تعاملات و رفت‌وآمدها و رفاقت‌هایی که بین افراد خانواده بوده نیز احیا شود. در ضمن طلاق هم به خودی خود نشان دهنده یک نوع نا آرامی در رفتارها و بی تعادلی‌های اجتماعی است. چندی پیش بر اساس بررسی‌ها ایران جزو کشورهای افسرده شد که این امر نشان دهنده جامعه خشن است. چون افسردگی به دلایل خشونت یا انزوا بروز می‌کند و در شرایط کنونی افسردگی ایرانیان کاملا ملموس و بدیهی است. نشاط و سرزندگی اجتماعی در جامعه ما تا حدود زیادی دچار آسیب شده است. در واقع مردم چندان رغبتی نسبت به حضور در فضاهای با نشاط نشان نمی‌دهند و دغدغه‌های معیشتی خود را به دیگر مسائل ترجیح می‌دهند. این نارسایی‌ها باعث شده تا مردم جامعه ما از همبستگی اجتماعی نیز فاصله بگیرند که با تنزل همبستگی و مشارکت اجتماعی مردم بیشتر درگیر مسائل فردی می‌شوند.

فردگرایی را می‌توان در تنزل نشاط اجتماعی در جامعه و به نسبت افزایش افسردگی و خشونت اجتماعی تاثیرگذار دانست؟

با بررسی شرایط زندگی افراد باید گفت که فردگرایی و فردیت جای جمع گرایی و اجتماعی بودن را گرفته است. اجتماعی بودن یک فضای نشاط برانگیز است، اما با بررسی جمع‌ها و محافل درایران باید گفت که نشاط چندان جایگاهی در آن ندارد. اغلب در جمع‌ها و دورهمی‌های ایرانی‌ها غیبت و تمسخر تفریح محسوب می‌شود و این امر نشان‌دهنده کم‌توجهی به مسائل اخلاقی در جامعه است. در برخی از اجتماع‌ها نیز شاهد مصرف مواد مخدر یا قلیان در بین نسل جوان هستیم. با این تفاسیر می‌توان ریشه افزایش پرخاشگری و خشونت در جامعه را دانست. جامعه ما از لحاظ نشاط و انگیزه زندگی اجتماعی تا حدودی بیمار است. همچنین بروز بیماری التهاب خشونت نیز نتیجه چنین رفتارهایی در جامعه است. هر یک از این موارد می‌تواند بستر بروز جرایم خشن، رشد آمارهای مربوط به ناهنجاری‌ها و... در جامعه باشد.

چگونه می‌توان از این جرایم جلوگیری کرد و به طور کلی چطور می‌توان بستر‌های بروز جرم را از بین برد یا کاهش داد؟

اگر وضعیت اخلاقی و رفتاری به این ترتیب در جامعه ادامه یابد بی شک در آینده بحران اجتماعی مردم این مرز و بوم را تهدید می‌کند، مگر اینکه در حوزه‌های خانواده و حوزه‌های محیطی بتوان به مدیریت بحران‌های اجتماعی پرداخت. وقتی در جامعه ای میزان آسیب‌ها از حد طبیعی خود افزایش یابد به نسبت حساسیت‌هایی برانگیخته می‌شود. هر گونه بر طرف سازی این حساسیت‌ها و آسیب‌ها در جامعه می‌تواند با تغییرات مثبت همراه باشد، اما در واقع در جامعه شاهد شکل گیری حساسیت‌های منفی در قالب تصمیمات نادرست و تصمیمات احساسی در برخورد با آسیب‌ها بودیم. برای مثال هر از چند گاهی شاهد جمع آوری قلیان از سفره خانه‌ها و دیگر اماکن تفریحی هستیم، غافل از اینکه همین تصمیم غیرکارشناسی می‌تواند در افزایش مصرف مواد مخدری همچون شیشه در جامعه تاثیرگذار باشد. باید براساس دیدگاه مقام معظم رهبری در حوزه آسیب‌ها خشونت را مورد بررسی قرار داد تا به این ترتیب مسئولان درباره آسیب‌های ناشی از خشونت بتوانند راهکارهای مناسبی ارائه دهند. چندی پیش مقام معظم رهبری اولویت رسیدگی نهادها و سازمان‌های ذی ربط برای رسیدگی به طلاق، اعتیاد، ‌حاشیه‌نشینی و مکان‌های حاد از نظر آسیب‌ها را به مسئولان امر گوشزد کردند. در سال‌های اخیر مواردی همچون اسیدپاشی، قتل‌های خیابانی، نزاع‌های دسته جمعی، قتل‌های خانوادگی و مواردی از این قبیل شدت یافته است. پس باید جامعه با حساسیت ویژه مانع از بروز آسیب شود و این امر نیز به خودی خود محقق نمی‌شود؛ مگر اینکه هر ایرانی چه در مقام مسئول و چه در مقام شهروند وظیفه خود را به عنوان یک شهروند مسئول نسبت به جامعه بداند. متاسفانه با بررسی رفتارهای شهروندان شاهد تنزل مسئولیت اجتماعی هستیم. برای مثال در برخی مواقع مشاهده می‌شود که بر اثر نزاع خیابانی قتل در حال وقوع است، اما مردم به جای جلوگیری از این اقدام یا اطلاع‌رسانی به نیروی انتظامی و دیگر اقدامات بازدارنده ترجیح می‌دهند با گوشی‌های تلفن همراه صحنه نزاع را فیلمبرداری کرده و در شبکه‌های اجتماعی منتشر کنند. این در حالی است که در گذشته جامعه ایران به هیچ عنوان این چنین نبود و افراد خود را مسئول شرایط موجود می‌دانستند. احساس مسئولیت اجتماعی در جامعه تنزل یافته است و همین امر در افزایش پرخاشگری اجتماعی، خشونت اجتماعی و افسردگی تاثیرگذار است. برای جلوگیری از بروز بحران اجتماعی می‌توان با فرهنگسازی و آموزش جلوی بروز و شدت یافتن چنین رفتارهایی را در جامعه گرفت.آرمان امروز


نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: