شفا آنلاین>اجتماعی> توانبخشی یکی از حلقههای ضروری زنجیره سلامت است که متاسفانه تا حدودزیادی مغفول مانده است.
به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید به این معنی که اگر بخواهیم روند سلامت را به مراحل پیشگیری،
درمان و توانبخشی تقسیم کنیم به مرحله آخر توجه چندانی نمیشود. علاوه بر
اینکه توانبخشی در دو مرحله پیشگیری و درمان هم به شدت موثر است و در این
دو مرحله میتواند نقش داشته باشد.
در
این میان توانبخشی عصبی به انجام اقدامات جامعی گفته میشود که باعث
میشود فرد به لحاظ عملکردی حداقل شرایطی را به دست آورد که بتواند کارهای
روزمره خود را به صورت مستقل انجام دهد. هرچند که هدف نهایی رسیدن بیمار به
حدبالای کارایی خود نسبت به دوران پیش از ابتلا به بیماری است.
توانبخشی تا چه اندازه میتواند در جریان درمان موثر باشد؟
نکته
حائز اهمیت اینجا است که توانبخشی یک فرآیند و کار تخصصی است که یک فرد به
تنهایی نمیتواند آن را انجام دهد یعنی مانند چشمپزشک یا متخصص پوست نیست
که مریض را به صورت فردی مداوا کند.
از
سوی دیگر ما در ایران سیستم جامع و فراگیر حمایت شده برای توانبخشی
نداریم. توانبخشی یک فرآیند حاکمیتی است و نخستین نیاز این رشته وجود یک
سیستم جامع برای هماهنگی بین بخشهای آن است.
توانبخشی
سود مادی یا آنی برای دولت ندارد و تنها در طولانی مدت است که اثر خود را
نشان میدهد. به عنوان مثال اگر بیماری به خدمات توانبخشی احتیاج داشته
باشد و به تیم درمانی ارجاع داده نشود، از درمان دور خواهد ماند و در
طولانی مدت هم کارایی خود را از دست میدهد. در نتیجه اگر میخواهیم
بیماران برای بهبود کامل، سلامت و کارایی خود را بازیابی کنند، ارائه خدمات
توانبخشی ضرورت پیدا میکند.
در حال حاضر در چه مواردی خدمات توانبخشی موثر هستند؟
در
ارائه خدمات توانبخشی ما به صورت جزیرهای خوب کار میکنیم. برای مثال
بنیاد شهید وبنیاد امور ایثارگران،برخی ازمراکز دانشگاهی و سازمان بهزیستی
جزو مراکزی هستند که در زمینه خدمات توانبخشی بر اساس توان خود عملکرد
خوبی دارند اما بهتر است این خدمات در کل کشور به صورت همگانی و یکپارچه
باشد. به همین علت اگر سرمایهگذاریهای درست صورت بگیرد و مراکز آموزشی و
درمانی بخشهای مستقل توانبخشی را راهاندازی کنند و سازمانهای مردم نهاد
هم نقش خودشان را بدانند، راه زیادی را طی کردهایم. به هر حال باید در نظر
بگیریم که توانبخشی نیاز امروز ما و پزشکی فردای ماست. عمر افراد بالا
رفته و با وجود افزایش تصادفات میزان ماندگاری ناتوانان و معلولین افزایش
داشته است. همین موضوع نشان میدهد که در دهه های آینده پزشکی عملا با
توانبخشی مساوی خواهد بود. چرا که دیگر چهره بیماریها عوض خواهد شد و
بیماریهای غیر واگیر دار و مزمن الگوی غالب بیماریهاست که نیاز شدید به
توانبخشی دارند. به همین خاطر میتوان گفت کار سنگینی در پیش رو داریم و تا
حدی عقب هم هستیم.
از بین همه سازمانهایی که به صورت مستقل کار میکنند، کدام سازمان میتواند هماهنگکننده اصلی باشد؟
طبق
سند بالادستی که ما داریم، یعنی ابلاغ سیاستهای بهداشت و درمان رهبری،
متولی اصلی سلامت جامعه وزارت بهداشت است. بنابراین این وزارت میتواند
مسئولیت هماهنگی اصلی بین باقی سازمانهای دیگر توانبخشی را به دست بگیرد.
وزارت بهداشت کاری در این زمینه انجام داده است؟
تا
حد زیادی بله. شورای راهبردی توانبخشی اواخر سال 94 بود که کار خودش را
شروع کرد. اگر به این شورا به قدر کافی بها داده شود، میتواند کمک زیادی
به خیلی از ابعاد توانبخشی کشور کرده و تغییرات بنیادینی به وجود آورد. یکی
از این اقدامات مربوط به راهنماهای بالینی است.
این
شورا هم به تدوین و تجیمع راهنماهای بالینی میپردازد. تعرفهها را هم در
دست بررسی دارند و اقدامات زیادی را انجام میدهند. امیدوار هستیم کار
تدوین راهنماهای بالینی و ابلاغ و اجرای آنها تا آخر سال 95 به پایان برسد و
در دست مراکز درمانی کشور قرار بگیرد. قرار هم شده برنامه توجه به
توانبخشی در برنامه ششم توسعه قرار بگیرد که قدم بسیار خوبی است.
از
سوی دیگر بنیاد شهید هم تفاهمنامهای را امضا کرده است که طی آن مراکز
ایثار با دانشگاهی همکاری کنند. به این صورت هم به مردم خدمترسانی میشود
و هم به جانبازان البته اگر همه این خدمات یکپارپهسازی شود تاثیر بیشتری
دارد.
دکتر سید منصور رایگانی، متخصص طب فیزیکی و توانبخشی و الکترودیاگنوز و
رئیس انجمنی به همین نام است. به عقیده وی پیشرفتهای زیادی در کشور در
زمینه توانبخشی انجام میشود اما از آنجا که اکثر این خدمات به صورت
جزیرهای و بدون هماهنگی کلی است، نمیتواند در کل کشور اثربخش باشد.
گفتوگوی سپید را با وی در ادامه میخوانید.