کد خبر: ۱۲۶۵۰۶
تاریخ انتشار: ۰۱:۱۵ - ۲۰ مهر ۱۳۹۵ - 2016October 11
شفا آنلاین>اجتماعی>فردی را در نظر بگیرید که آن‌قدر با صدای بلند با تلفن همراهش صحبت می‌کند که همه افراد مجاور مجبور می‌شوند این مکالمه را بشنوند. آیا این فرد بی‌ادب است یا حق‌به‌جانب یا خودمحور؟
به گزارش شفا آنلاین،یا شخصی را در نظر بگیرید که فکر نمی‌کند باید در صف به انتظار بایستد و یکسره به جلوی صف می‌رود؟ یا همسایه‌ای که صدای بلند موسیقی‌اش، همه افراد را در همه شب بیدار نگه می‌دارد؟ چه تفاوتی میان صراحت و بی‌ادبی وجود دارد؟ و بالاخره چرا چنین افرادی به انجام چنین رفتارهایی کشیده می‌شوند.

دو خصوصیت تعیین‌کننده برای «خودخواهی» اینها هستند:
• علاقه و توجه بیش‌ازحد و انحصاری به خود؛
• احترام قائل نشدن به نیازها یا احساسات دیگران.

        «بی‌ادبی» را می‌توان این‌گونه تعریف کرد: توجه نداشتن و احترام قائل نشدن برای حقوق دیگران و احساسات سایر افراد و بالاخره «حق‌به‌جانب بودن» را می‌توان به‌عنوان حس استحقاق چیزی را داشتن، بدون توجه به اینکه حق داشتن آن را دارید یا نه، تعریف کرد. این تعریف‌ها خیلی مشابه هم به نظر می‌رسند اما بی‌ادبی همچنین به‌عنوان پست بودن و بی‌فرهنگ بودن بی‌نزاکتی تعریف می‌شود.

       حق به جانب بودن یا اینکه حس حق داشتن چیزی را داریم، ممکن است انتظاری طبیعی باشد. برای مثال بخشی از رشد روان‌شناختی کودک این است که فکر کند او مرکز جهان است. گاهی این مرحله را خودشیفتگی یا خودمحوری سالم می‌نامند و جزیی از شیوه نگرش کودک به جهان در مراحل ابتدایی رشد شناختی و عاطفی است. داشتن مقداری حس حق‌به‌جانب بودن در بزرگسالان هم ارزشمند است.

       این باور که ما حق مراقبت از خود و خانواده‌مان، حق مورداحترام دیگران واقع شدن و حق آسیب ندیدن از دیگران را داریم، برای بهزیستی روانی ما مهم است. اما این احساس که مستحق هستیم که بی نوبت به سر صف برویم یا همیشه به ما توجه ویژه‌ای شود، نه‌تنها سالم نیست، بلکه شیوه موفقی برای زندگی در جهان هم نیست.

       سخنان و رفتار فرد خودخواه اساسا نشان می‌دهد که از نظر او بازگشت به آن حس خودخواهی و خودمحوری دوره کودکی کار خوبی است. این خودخواهی در مراحل اولیه دوران کودکی خوب است، اما هنگامی سن و سالمان بالاتر می‌رود، می‌آموزیم که ما محور جهان نیستیم. ما می‌آموزیم که خواسته‌هایمان را مهار کنیم. ما درک می‌کنیم که همه نیازهای ما برآورده نمی‌شود و می‌آموزیم که با این وضعیت کنار بیاییم.

       بی‌ادبی و حق‌به‌جانب بودن در بزرگ‌سالان اغلب به معنای آن است که این افراد در آموختن این درس‌های مهم زندگی شکست خورده‌اند.
این صفات بر توانایی فرد بر برقراری روابط عاطفی صمیمی، واقعی و بالغ تاثیر می‌گذارد، زیرا هنگامی در هر دو طرف رابطه، اشتیاقی برای وارد شدن به یک تبادل واقعی عاطفی وجود نداشته باشد، مشکل است دو فرد واقعا صمیمی شوند.

در برابر افراد خودخواه چطور باید رفتارکرد؟
       1. آنان را نادیده بگیرید. جالب این است که این کار یکی از موفق‌ترین شگردها برای برخورد با بی‌ادبی دیگران است و کمترین رضایت را به این افراد می‌دهد. افراد بی‌ادب اغلب از این واقعیت که دیگران را می‌آزارند، احساس رضایت می‌کنند. آنان جنجال و توجهی که به آنان جلب می‌شود را دوست دارند. بنابراین نادیده گرفتن آنان با احتمال بیشتری نسبت به درگیر شدن با آنان باعث توقف رفتارهایشان خواهد شد.

       2. گاهی اوقات ممکن است فردی بدون اینکه بداند، کاری بی‌ادبانه انجام می‌دهد. در این مورد تقاضا کردن آرام از او برای توقف این کار ممکن است راه‌حل مشکل باشد. به یاد داشته باشید تذکر دادن به افراد ممکن است باعث آشفتگی آنان شود بنابراین با لحنی آرام و دوستانه به این افراد یادآور شوید که مطمئن هستید که نمی‌دانند حرف یا رفتارشان باعث آزار دیگران شده است.

       3. نبردتان را انتخاب کنید. اگر واقعا می‌خواهید با اشخاص بر سر رفتار خودخواهانه‌شان درگیر شوید، خودتان برای یک مجادله پرسروصدا و ناخوشایند آماده کنید. ممکن است درنهایت این نبرد با آشفتگی بیشتر شما نسبت به آنان به پایان برسد (به مورد یک رجوع کنید).

       4. پشتیبان پیدا کنید. در موردی مانند سروصدای تحمل‌ناپذیر همسایه اگر تذکرات فردی‌تان تاثیر نداشته باشد، ممکن است بهتر باشد از مدیریت ساختمان کمک بگیرید یا با سایر همسایگان جمع شوید و به‌طور گروهی با همسایه مشکل‌آفرین صحبت کنید.

       5. حد توانایی‌هایتان را بشناسید. ما نمی‌توانیم جلوی همه افراد بی‌ادب در جهان را بگیریم، اما می‌توانیم با وجود موفقیت ظاهری چنین افرادی در نادیده گرفتن قواعد، درک خود از درست و نادرست را حفظ کنیم.

       این قواعد و مقررات به گذران آرام امور جهان کمک می‌کنند. بااین‌حال، گاهی به پرسش گرفتن همین قواعد هم مهم است. ضروری است که کورکورانه از این قواعد پیروی نکنیم، اما به همان اندازه مهم است که از قانون‌شکنان به‌طور کورکورانه پیروی نکنیم. زیرا چنین افرادی به‌ندرت حس وفاداری نسبت به دیگران را دارند و این فقدان همدلی در آنان ممکن است شما را در نهایت از همراهی‌شان پشیمان کند.
منبع: Psychology Today
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: