به گفته روان شناسان و متخصصان، شیوه رفتار اعضای خانواده و جامعه با کودک ناشنوا، در رشد عاطفی، سازگاری اجتماعی، آمادگی آموزش مهارت های زبانی و تحصیل او بسیار مهم و تعیین کننده است. خانواده و اجتماع با پذیرش واقع بینانه مشکل فرد ناشنوا باید در راه پرورش استعدادها و توانایی های او یاری اش دهند.
وضعیت مطلوب برای ناشنوا، استفاده از موقعیت های در دسترس افراد عادی است. وظیفه اصلی در تربیت کودک ناشنوا و کمک به رشد او، بر عهده خانواده است. باید وضعیت واقعی کودک را پذیرفت و بهترین کار را برای کمک به وی انجام داد. پذیرش فرد ناشنوا از طرف خانواده، اجتماع و شناخت تفاوت های او و کنار آمدن با آن، نیازمند عشق، علاقه، صبر، حوصله و برخورد منطقی است.
آیا تاکنون از خود پرسیدهایم که ارتباط موجود در جامعه با این قشر چه قدر صحیح و منطقی است؟.
مگر نه اینکه یکی از مهمترین اهداف آموزش ناشنوایان، اجتماعی کردن آنهاست؛ آیا به عنوان پدر و مادر ناشنوا، معلم ناشنوا، دوست ناشنوا یا عضوی از جامعه، با خود اندیشیدهایم که ناشنوایان به این هدف دست یافتهاند و اگر نه، علت چیست؟.
به یقین، یکی از عوامل دست نیافتن مربیان ناشنوا و نیز خود ناشنوایان به این هدف، نقص ارتباطی موجود در رفتارهاست، بنابراین، نادرستی ارتباط ها، اجتماعی شدن ناشنوایان و به تبع آن، تعلیم و تربیت آنان را خدشهدار ساخته است.
به بهانه «روز جهانی ناشنوایان» با اکرم سلیمی، مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران در خصوص مصائب و مشکلات این گروه گفت و گویی داشتیم.
مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران ضمن تاکید برآنکه باید ابتدا
مسئولان و سپس مردم جامعه ناشنوایان را باور کنند،گفت: ماهیت معلولیت
شنوایی به گونهای است که این افراد توانایی برقراری ارتباط با دیگری را
ندارند و به همین دلیل سایر توانمندیهای آنها نیز اغلب نادیده گرفته
میشود.
سلیمی ادامه داد: ناشنوایان زیادی هستند که با وجود مشکلات بسیار، مبارزه
کردند و به سختی دوران تحصیلات را طی کرده به دانشگاه رسیدند اما همواره
نادیده گرفته شدند.
وی در ادامه ضمن بیان آنکه قبول داریم که فرد معلول ناشنوا برای تردد و رسیدن به سرکلاس درس مشکلی ندارد اما مشکل وی از آنجایی شروع میشود که در مقابل استاد سر کلاس درس قرار میگیرد، افزود: متاسفانه ناشنوایان با تمام سختیها دوران تحصیل و دانشگاه را میگذرانند، مدرک میگیرند اما به هنگام یافتن کار و شغل، نمیتوانند شغل مناسب خود را پیدا کنند و اکثر آنها با وجود داشتن تحصیلات عالی کارهای بسیار پیش پا افتادهای انجام میدهند.
مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران ادامه داد: در مصاحبههای کاری حتی در ارگانهای دولتی نیز به محض آنکه متوجه ناشنوایی فرد میشوند از استخدام وی سرباز میزنند به همین دلیل معتقدم که مردم و مسئولان آن ها را باور ندارند و ناشنوایی را به درستی نمیشناسند و گمان میکنند به علت آنکه این افراد توانایی تکلم ندارند کاری هم از آنها بر نمیآید و حتی بعضی گمان می کنند که آنها به لحاظ ذهنی دچار نقص هستند.
آموزش و پرورش استثنایی ناشنوایان را به خوبی نمیشناسد
سلیمی در ادامه به نحوه آموزش به افراد ناشنوا نیز در کشور اشاره کرد و
گفت: نحوه ارائه آموزشها به افراد ناشنوا به هیچ عنوان صحیح نیست.
وی تصریح کرد: متاسفانه سازمان آموزش و پرورش استثنایی در مدارس باغچهبان
از معلمانی استفاده میکند که فاقد آموزشهای لازم بوده و نمیدانند که چه
طور باید با یک دانش آموز ناشنوا ارتباط برقرار کرده و به آنها درس بدهند در
حالیکه باید توجه داشته باشیم که کودکان شنوا با دایره لغات گستردهای
وارد محیط مدرسه میشوند و این موضوع فرآیند آموزش پذیری آنان را بسیار
راحت میکند، اما کودکان ناشنوا فاقد این مهارتها هستند و به همین دلیل
نیازمند آموزشهای ویژهای بوده که مدارس باغچهبان فاقد آن هستند.
انتقادی بر تحصیل دانشآموزان ناشنوا در مدارس عادی
مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران در ادامه ضمن بیان آنکه آموزشها به هیچ وجه متناسب با شرایط و نیاز ناشنوایان نیست؛ به طرح « ورود دانش آموزان استثنایی به مدارس عادی» نیز اشاره کرد و گفت: این طرح به دنبال آموزش کودکان سالم و معلول در کنار یکدیگر است و در حال حاضر نیز این طرح در کشور پیگیری و اولین مرحله آن نیز با گروه ناشنوایان بدون هیچ گونه زیرساختی اجرا شد.
سلیمی ادامه داد: با اجرای این طرح شاهد آن بودیم که معلمان وقتی وارد کلاس میشدند متوجه حضور دانش آموز ناشنوا میشدند؛ هیچ برنامه ای برای تسهیل فرآیند ارتباط میان معلم و دانش آموز ناشنوا وجود ندارد و سوال ما اینست که چطور در چنین شرایطی دانش آموز میتواند خود را با شرایط کلاس هماهنگ کند؟ این در حالیست که این نحوه آموزش برای معلمان نیز بسیار دشوار است.
وی افزود: حضور دانش آموز معلول با دانش آموز عادی در یک کلاس در مدارس عادی طرح بسیار خوبی استاما به شرط آنکه زیرساختهای آن در کشور فراهم باشد.
لزوم رایگان شدن خدمات توانبخشی ناشنوایان
مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران در ادامه ضمن تاکید برآنکه چنانچه کودکان ناشنوا تحت آموزشهای صحیح باشند و دایره لغات آنها به شکل مناسب شکل گیرد و گفتار درمانی نیز به نحو شایسته برایشان اجرا شود، میتوان بسیاری از مشکلات آنها را حل کرد گفت: نیاز است که در ایران نیز مانند تمام دنیا آموزشها و خدمات توانبخشی به شکل رایگان به ناشنوایان ارائه شود زیرا در چنین شرایطی کمک بزرگی به جامعه ناشنوایی کشور خواهد شد.
سلیمی ادامه داد: کودکان ناشنوا برای دریافت آموزشهای به هنگام
دارای دوره طلایی هستند که از 6 ماهگی آغاز و تا حدود 2 سالگی ادامه دارد و
در صورت دریافت آموزشها در این دوره طلایی میتوان حتی در مقطع دبستان
نیز بسیاری از نیازمندی های فرد ناشنوا را حل کرد به گونه ای که فرد
قادر به رفع نیاز خود باشد اما چنانچه از این دوره با غفلت بگذریم ،تارهای
صوتی قدرت خود را از دست می دهند، گفتار از بین خواهد رفت و فرآیند درمانی و
آموزشی نیز بسیار دشوار خواهد شد.
ممنوعیت استفاده از «زبان اشاره» در مدارس باغچهبان
وی در ادامه به ممنوعیت استفاده از «زبان اشاره» در مدارس باغچهبان نیز
اشاره کرد و گفت: در حال حاضر چنانچه به مدارس باغچهبان مراجعه کنید
میبینید که این کودکان ممنوعیت استفاده از زبان اشاره را دارند، زیرا
مسئولان این مدارس بر این باورند که استفاده از زبان اشاره مانع ارتباط
گیری صحیح آنها با افراد سالم میشود در صورتی که تعریف زبان اشاره همراه
با لب خوانی است و در کنار لب خوانی معنا مییابد و باعث میشود فرد ناشنوا
درک مطلب داشته باشد زیرا چنانچه فرد همه تمرکز خود را بر لب خوانی بگذارد
درک مطلب وی به شدت کاهش خواهد یافت.
مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران افزود: در واقع در مدارس باغچهبان
استفاده از زبان اشاره بدون هیچ اقدام کارشناسی و به صورت کاملا سلیقهای
ممنوع شده است و حتی اگر همین الان با مسئولان این مدارس مصاحبه کنید پاسخ
آنها به این ادعا منفی است زیرا قانون مکتوبی در این خصوص وجود ندارد و این اقدام رسمی نیست اما مدیران و معلمان نسبت به استفاده از زبان اشاره منع شدهاند.
نمیتوان زبان اشاره را با زور و اجبار از ناشنوایان گرفت
سلیمی همچنین ادعا کرد: حتی اگر به مدارس باغچهبان مراجعه کنید خواهید دید که کودکان میترسند با زبان اشاره با شما صحبت کنند در حالیکه این افراد خودشان با خودشان از این طریق صحبت میکنند و نمیتوان این زبان را با زور و اجبار از آنها گرفت.
«کاشت حلزون» باعث شنوایی کودک نمیشود
وی در ادامه به مسئله «کاشت حلزون» اشاره کرد و ضمن بیان آنکه پدر و مادر
کودک ناشنوا بیش ازهر چیز خواستار شنوا شدن کودک خود هستند و برای رسیدن به
این خواسته خود نیز پیش از هر اقدامی به پزشک مراجعه میکنند گفت: به محض
مراجعه خانواده کودک ناشنوا به پزشک به آنها توصیه میشود که از زبان
اشاره استفاده نکنید و آنها را تشویق به کاشت حلزون میکنند.
مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران در ادامه تاکید کرد: کاشت حلزون به
هیچ عنوان باعث شنوا شدن کودک ناشنوا نمیشود بلکه مانند یک سمعک داخل گوش
عمل میکند و به شنوایی فرد کمک میکند.
کاشت حلزون تبدیل به بنگاه اقتصادی پزشکان شده است
سلیمی ادامه داد: متاسفانه در ایران به هر کودک ناشنوایی به بهانه شنوایی
توصیه کاشت حلزون میشود در حالیکه این طور نیست و کاشت حلزون برای کسانی
است که دارای ناشنوایی بسیار شدید و عمیق هستند.
وی در ادامه تاکید کرد: در واقع باید ابتدا سمعک را برای کودک تجویز و سنجید که چقدر برای وی قابلیت استفاده دارد و در صورتی که شنوایی کودک آنقدر پایین و ناشنوایی آنقدر عمیق باشد که اصلا سمعک برای وی جوابگو نباشد آن زمان با انجام آزمایشهای متعدد و در صورت نیاز، کاشت حلزون انجام شود، در حالیکه درحال حاضر این مراحل در ایران انجام نمی شود.
مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران در ادامه تاکید کرد: علت آنکه تاکید می شود کاشت حلزون باید برای آن دسته از افرادی که شنوایی بسیار پایینی دارند انجام شود نیز آنست که اگر کاشت بهروی فرد ناشنوا انجام شود و جواب ندهد کودک حتی همان مقدارکم شنوایی خود را نیز از دست داده و ناشنوای مطلق میشود در حالیکه ناشنوایان، ناشنوایی مطلق ندارند و میتوانند تا چند دسی بل صدا را بشنوند اما آواها را تشخیص نمیدهند.
سلیمی ادامه داد: بسیاری از این کودکان میتوانند از سمعک استفاده کنند و اصلا نیازی به کاشت حلزون نیست،این در حالیست که حتی در صورت مثبت بودن نتیجه کاشت حلزون هم کودک به شدت محدود میشود، به طوریکه پس از کاشت نمیتواند ورزش کند، بدود، با سایر بچهها خیلی بازی کند زیرا در صورت بروز ضربه ممکن است الکترون در گوش وی جا به جا و برنامه آن مختل شود و نیاز به جراحی مجدد باشد.
وی در ادامه ضمن بیان آنکه پس از کاشت حلزون افراد حتی قادر به انجام MRI و
عکس برداری ساده نیز نیستند گفت: وقتی میبینیم که پزشکان در چنین شرایطی
به بهانه شنوا شدن کودک ناشنوا به خانوادههای آنان پیشنهاد کاشت حلزون را
میدهند میتوان گفت این مسئله تبدیل به بنگاه اقتصادی برای پزشکان شده
است.
قدرت جامعه پزشکی در کاشت حلزون
مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران در خصوص چرایی عدم مداخله بهزیستی به این مسئله نیز اظهار کرد: معتقدم که مسئولان بهزیستی با وجود آنکه کاملا در جریان معضلات کاشت حلزون در ایران هستند اما تمایلی برای ورود به مسائل پزشکی این مسئله ندارند و به علت درگیر نشدن و جلوگیری از بروز مشکل با وزارت بهداشت و عدم مقابله با جامعه پزشکی وارد موضوع نمیشوند.
سلیمی ادامه داد: معتقدم بهزیستی در جریان شرایط موجود است این در
حالیست که مبلغ زیادی هم به عنوان کمک هزینه کاشت حلزون پرداخت نمیکند و
آن هم در صورت نیازمند بودن خانواده پرداخت میشود و سایر هزینه ها
از طریق وزارت بهداشت و خانواده تامین میشود.
وی خاطرنشان کرد: آخرین جلسه ای که در رابطه با
کاشت حلزون با مسئولان بهزیستی داشتیم عنوان کردند که در جلساتی که با
پزشکان داشتند آنها مدعی شدند که خانواده در صورت مراجعه به پزشک
کاملا درجریان عواقب کاشت قرار می گیرد در حالیکه اصلا این طور نیست و
من به طور مداوم با خانوادهها در ارتباط هستم و آنها به مرور زمان پس از
انجام کاشت در جریان عواقب آن قرار میگیرند.
مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران ادامه داد: در جلسات، سمینارها و رسانهها همواره از خانوادههایی دعوت میشود که کاشت حلزون برای کودک آنها خوب جواب داده و تنها آمار آنها اعلام میشود؛ به این ترتیب نتیجه گیری میشود که کاشت حلزون بسیار خوب است این در حالیست که تاکید میکنم به هیچ عنوان کودک ناشنوا با کاشت حلزون شنوا نمیشود.
سلیمی تصریح کرد: به هر حال کاشت حلزون یک پروتز است که در گوش فرد قرار گرفته و کودک از طریق آن تنها قدرت تشخیص آواها را پیدا میکند در حالیکه تمام ناشنواها قدرت تشخیص صدا دارند و این پروتز نیز کاملا مانند سمعک است اما از سمعک قوی تر بوده اما به ریسک آن نمیارزد.
وی در ادامه به وضعیت وسایل کمک توانبخشی ناشنوایان نیز اشاره کرد و گفت: لوازم توانبخشی ناشنوایان سمعک و باتری است که باید در اختیار آنها قرار گیرد و در حال حاضر خیلیها پشت نوبت دریافت هستند، در حالیکه در قانون آمده است که «هر ناشنوا هر سه سال یک بار باید سمعک رایگان دریافت کند» اما این اتفاق نمیافتد چون بودجه بهزیستی محدود است و برای توزیع این وسایل اولویتبندی می کنند.
تنها 10 درصد ناشنوایان سمعک رایگان دریافت کردهاند
مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران ادامه داد: تاکنون تنها 10 درصد ناشنوایان سمعک رایگان دریافت کردهاند و در این میان معمولا دانش آموزان در اولویت دریافت قرار دارند، این درحالیست که سمعکها تقریبا هر 10 روز یک بار نیاز به تعویض باتری دارند و تامین هزینه آن برای ناشنوایان سنگین است و باید برای تامین آن نیز فکری شود؛ در حال حاضر دانش آموزان در اولویت دریافت باتری هستند.
بزرگترین ضعف کشور در مواجه با ناشنوایان، عدم فرهنگ سازی است
مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران بزرگترین ضعف کشور در مواجه با معلولان را عدم فرهنگ سازی دانست و گفت: وقتی حتی معلم آموزش و پرورش استثنایی مدعی است که ناشنوایان از لحاظ ذهنی مشکل دارند در حالیکه اصلا اینطور نیست و آنها تنها قدرت شنیدن و به تبع آن تکلم را ندارند، چه انتظاری میتوان داشت؟.
سلیمی ادامه داد: معمولا در تصمیمگیری ها ناشنوایان نادیده گرفته میشوند زیرا نمیتوانند از حق خود به درستی دفاع و نیازهای خود را بیان کنند به طوریکه قانون جامع حمایت از حقوق معلمان نوشته شد بدون آنکه از ناشنوایان بپرسند مشکل شما چیست؟ در حالیکه برای تدوین این قانون با سایر معلولان جلساتی برگزار شد.
وی همچنین بر اهمیت تربیت «رابط ناشنوا» در کشور نیز تاکید کرد و گفت: جای خالی رابط ناشنوا در کشور بسیار احساس می شود که در سال جاری پس از برگزاری جلسات متعدد با مسوولان بهزیستی اقدام به تربیت رابط کردند.
مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران افزود: باید سازمان بهزیستی کشور به عنوان متولی امور معلولان به این امر آگاه باشد که بزرگترین نیاز فرد ناشنوا «رابط» بوده زیرا پل ارتباطی وی با سایرین است، به همین دلیل نیاز است برنامههای جدیتری را در این حوزه پیگیری کرد.
مشکل زنان ناشنوای سرپرست خانوار
سلیمی همچنین به مشکلات زنان ناشنوا سرپرست خانوار اشاره کرد و گفت: با وجود آنکه معمولا سازمانهای مختلف کشور برای زنان سرپرست خانوار حمایت هایی را در نظر می گیرند اما زنان سرپرست خانوار ناشنوا کمتر مورد توجه قرار گرفته به طوریکه معمولا با مراجعه به سازمانهای مربوطه جوابی نمیگیرند زیرا در صورت مراجعه به کمیته امداد و سایر نهاد ها به آنها گفته می شود که دچار معلولیت بوده و عضو بهزیستی هستید اما این افراد به علت معلولیت و نه به علت سرپرست خانوار بودنشان تحت پوشش بهزیستی هستند.
وی همچنین به ورزش ناشنوایان نیز اشاره کرد و گفت: در پارالمپیک تمام معلولیتها حضور دارند اما المپیک ناشنوایان در سراسر دنیا جداگانه برگزار می شود و با وجود آنکه همواره ناشنوایان ایران در این مسابقات مدالآور بوده و خوش درخشیدند اما نادیده گرفته میشوند در حالیکه معلولان حاضر در پارالمپیک امکانات خاصی را دریافت میکنند و ناشنوایان حتی نیمی از آن را هم دریافت نمیکنند.
ناشنوایان معلولان فراموش شده هستند
مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران درخصوص عدم وجود برنامههای تلویزیونی ویژه ناشنوایان در صداوسیما نیز اظهار کرد: متاسفانه صداوسیما برنامه خاصی به جز خبر هفتگی شبکه دو سیما که آن هم در ساعات متغیر پخش میشود، برنامهای برای ناشنوایان ندارد و نیاز است حتی در صورت عدم تامین راهنما برای برنامه های تلویزیونی، حداقل نسبت به درج زیرنویس برای استفاده این قشر از برنامههای تلویزیونی استفاده شود.
سلیمی در پایان گفت: ناشنوایان معلولان فراموش شده هستند و همواره نادیده گرفته می شوند، امیدواریم در روزهای دیگر سال جزء روز جهانی ناشنوایان نیز به آنها توجه شود.