تعبیر «زنانه شدن آسیبها» کلی گویی است و من نسبت به آن مطمئن نیستم، اما قبول دارم که روز به روز به آسیبهای اجتماعی در زنان، مردان و عموما در حوزه جوانان افزوده میشود. آسیبهای اجتماعی مسائل پیچیده ای هستند که عنایت و توجه خاص جامعه شناسان را میطلبد. آمار اسفناک خودکشی در میان جوانان به صورت عجیبی بالا رفته است و این مساله بیشتر در پسران و مردان جوان دیده میشود. در مورد اعتیاد هم وضعیت بحرانی است. سن اعتیاد پایین آمده و نوجوانان و جوانان بسیاری آلوده به انواع مواد مخدر شده اند، گرچه در حوزه ایدز، اعتیاد و برخی معضلات اجتماعی آمار زنان بیشتر از پیش است، اما در این زمینه «چه باید کرد؟»ها مهم است. جنسیت چندان مهم نیست. باید علت را جویا شویم که چرا جرایم، مفاسد، بیماریها، ناهنجاریها و مسائلی از این قبیل در میان زنان بیشتر شده است؟ به نظر میآید این مسائل به عوامل زیاد و پیچیده ای مربوطند. من گمان میکنم برخی علتها به بی توجهی به مسائل دختران و روشهای تحقیر کننده و سرکوب کننده بر میگردد. در واقع نوعی تربیت چندگانه در این زمینه از طرف مدارس، خانوادهها و جامعه وجود دارد و با دختران به انواع گوناگونی به ویژه در سنین کودکی و نوجوانی برخورد میشود. بالاخره دختران باید بدانند که حرف درست کدام است. از طرف دیگر شبکههای مجازی نیز به این قضیه دامن زده و جوانان و نوجوانان ما به مسائل مختلف از طریق کانالها دسترسی پیدا میکنند. به نظر میرسد شبکههایی در داخل و خارج از ایران برای از خود بیگانه کردن جوانان ما به ویژه زنان سرمایهگذاری میکنند. بنابراین به جای اینکه چنین روندی را محکوم کنیم یا شگفت زده شویم، باید مسائل از طریق متخصصان امر، جدی، سریع و با همه توان علتیابی شوند تا راهحل را پیدا کنیم و قبل از درمان هم باید به پیشگیری بپردازیم. به هر حال مادران و دختران محورهای خانواده و جوامع هستند و اگر مسائل مختلف دامنگیر دختران و زنان ما شود، درمان و اصلاح جامعه با مشکل روبهرو خواهد شد.
نقش نهادهای اجتماعی در پیشگیری از جرایم زنان
در سالهای بعد از پیروزی انقلاب به ویژه در چند دهه اخیر زنان و دختران ما نشان دادند که در زمینههای مختلف میتوانند به شکوفایی برسند و استعدادهای بسیار فراوان خود را به نمایش گذاشتند. برای مثال ورود دختران به دانشگاهها بیش از پسران است و در بعضی رشتههای دانشگاهی نیز در چند سال متوالی دختران حضور پر رنگ داشته اند. حتی در المپیادها و مسابقات مختلف علمی، ادبی، ورزشی و... دختران توانمندیهای خود را نشان داده اند. اخیرا توانمندیهای بالای دختران در عرصههای ورزشی و در سطح بینالمللی دیده شده که این مساله قابل ستایش است. این مساله تلنگری برای مسئولان ذیربط بود و نوعی شگفتی به بار آورد، چرا که نشان داد دختران و زنان ما به آن مرحله رسیده اند که در همه زمینهها با مردان جامعه قابل مقایسه باشند، گرچه حتی در برخی زمینهها نیز برتریهای خود را نشان دادهاند. بر این اساس دولتها بهتر است بدانند که فارغ از تبعیضها باید بیشتر به مسائل زنان توجه کنند تا کمبودها در این زمینه زنان را به ناهنجاریها نکشاند.
حذف قوانین تبعیضآمیز
برخی اقشار واپسگرا و اقتدارگرا در مورد زنان نه تنها هیچ دیدگاه روشنی ندارند، بلکه دیدگاههایشان آنچنان کهنه است که از رویکردهای دین اسلام، مرام پیامبر اکرم و دیدگاه بزرگان انقلاب مثل حضرت امام خمینی (ره) به دور است. این اقشار هنوز زن را جنس دوم میبینند و در قبال اکثریت جامعه اقلیت بسیار ضعیفی هستند. امروزه از متولیان امر و مسئولان به ویژه در دولت و مجلس انتظار میرود که سریعا کلیه قوانین و مقررات تبعیض آمیر علیه زنان را برطرف کنند. این قوانین قبلا در مجلس سوم شناسایی و رصد شده اند، حتی قوانین جایگزین نیز برای آنها تهیه شده و در اسناد و مدارک مرکز پژوهشهای مجلس نیز وجود دارند. بنابراین نمایندگان مجلس دهم به ویژه فراکسیون زنان باید به آنها دست یابند و این قوانین و مقررات را به روز رسانی کنند تا دوباره در مجلس مطرح و تصویب شود. خانم مولاوردی، معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور کاملا در این زمینه اشراف دارند و روی مسائل زنان در حوزههای اجتماعی، فرهنگی و همچنین ارتقای جایگاه زنان از لحاظ موقعیت شغلی و پستهای بالای اجتماعی کار میکنند تا بلکه از این طریق مشکلات زنان حل شود. امیدواریم با تعاملی که فراکسیون زنان در مجلس در حوزه معاونت حوزه زنان و امور خانواده خواهند داشت، خیلی سریع و بدون وقفه توجه به مسائل زنان به صورت طرح و لوایح با پشتیبانی و فرهنگسازی لازم به جریان بیفتد تا سریعا در صحن علنی مجلس تصویب شود. برخی مسائل زنان نیاز به قانون دارد که با تعامل میتوان این موارد را در مجلس به تصویب رساند. برخی مسائل دیگر هم بیشتر به نهادهای دولتی مربوط میشود که باید دستگاهها موظف شوند مسائل مربوط به زنان از جمله بیمه زنان خانه دار، اشتغال و... را سر و سامان دهند تا زنان با شرایط خاص بتوانند با کار کردن امورات خود و خانوادههایشان را مدیریت کنند. پاسخگویی بخشهای دولتی و خصوصی در این زمینه میتواند کارساز باشد. مشاغل زنان یکی از کارهای بسیار مهم و قابل توجه است، گرچه در استخدام دولتی برخی حوزهها زنان کنار گذاشته شده بودند، اما خانم مولاوردی با آن برخورد بسیار درست و اصولی داشتند که خوشبختانه این مساله اصلاح شد.
ریشه طلاق در تعارض زنان
مساله طلاق بیشتر در حوزه فرهنگی است تا حوزه اجتماعی، گرچه مسائل اقتصادی هم به پدیده طلاق دامن میزنند، اما طلاق بیشتر حاصل گذر جامعه از دوران سنت به مدرنیته است. امروزه زنان در زندگی مشترک توقع احترام متقابل دارند. باید رفتار زوجها درست و اصولی باشد. وقتی زنان پاسخ لازم را در خانواده از طرف همسران خود نمیبینند دچار تعارض میشوند، چون قرنهای متوالی این رفتار یک طرفه بود که در جای خود بسیار آسیب زاست، بنابراین اگر زندگی مشترک مبتنی بر اصول و ضوابط نباشد و تحمل تنها یک طرفه باشد، زنان، فرزندان و جامعه لطمه میبینند. این مسائل پیچیده هستند و باید در این زمینه افرادی که مسئولیت دارند، علت یابی کنند و تنها در این صورت میتوان امیدوار به حل مشکلات بود.
فاطمه راکعی / عضو اسبق فراکسیون زنان مجلس