به گزارش سلامت آنلاین اما پس از این انگار این مصوبه به حال خود رها شده باشد؛ نبود یک قانون مدون، نبود مرجعی قانونی برای رسیدگی به وضعیت متقاضیان و مشکلاتی که بعد از آن دامنگیرشان میشود و عدم اطلاعرسانی درست، تا حد زیادی باعث شد که استفاده از رحم جایگزین در کشورمان همچنان مهجور باقی بماند.
اینجا آخر خط است. بعد از ivf، میکرواینجکشن و دیگر روشهای درمان ناباروری، نوبت به استفاده از رحم جایگزین میرسد. رحم جایگزین، روشی است که در آن بانوی صاحب رحم، جنینِ فرد دیگری را در رحم خود حمل کرده و پرورش میدهد و بر اساس توافقی که از قبل صورت گرفته، تعهد میدهد که پس از طی دوران بارداری و زایمان، نوزاد حاصل را به زوجین نابارور تحویل دهد. لقاح در محیط آزمایشگاه انجام میشود و نطفه نهایی در رحم مادر «جانشین» گذاشته میشود.
چند ساعتی است در کلینیک ابن سینا نشستهام که متوجه زنی میشوم که در ۲۹ سالگی به خاطر افتادگی دهانه رحم و عدم توان تحمل وزن جنین، امکان بارداری ندارد. میگوید «نمیخواهم از اطرافیانم کسی بویی ببرد. از طرفی هم آدم چطور میتواند به غریبهها اعتماد کند و فرزندش را دستشان بسپارد.» پرستارهای کلینیک ابن سینا اما میگویند اگرچه اینجا عمل جایگزین کردن رحم انجام میشود اما لیستی از افراد دهنده و گیرنده ندارند که در اختیار ما یا هر کس دیگری بگذارند و کسانی که تصمیم به استفاده ازین روش میگیرند خود موظف به پیدا کردن مورد مناسبند. پرستار دیگری میگوید «سال ۸۲ که استفاده ازین روش قانونی شد، تعداد زیادی از مردم به مراکز ناباوری هجوم آوردند؛ چه کسانی که به نظر خودشان بهترین راه کسب درآمد را پیدا کرده بودند، چه کسانی که به هر علتی مثل افتادگی شکم علاقهای به باردار شدن نداشتند. حالا اما با افزایش محدودیتها، استفاده از رحم جایگزین یا اهداء تخمک کار هرکسی نیست. پژوهشکده رویان اما، تنها مرکزی است که در پیدا کردن مورد مناسب هم به زوجها کمک میکند. جالب اینجاست که وقتی به بیمارستان فوق تخصصی صارم میروم متوجه میشوم این بیمارستان اصلا عمل ترانسفر یا بارداری به شیوه رحم جایگزین را به بهانه نداشتن امکانات کافی، انجام نمیدهد.
پای صحبت زنانی که راه مادر شدنشان از رحم جایگزین میگذرد
مراکز ناباروری عمل جایگزین کردن رحم را برای هر کسی انجام نمیدهند. زنانی که ناباروریشان ناشی از مشکلات رحمی است تنها گروهی هستند که میتوانند روی این درمان برای مادر شدن حساب کنند. در چند ساعتی که در کلینیک فوق تخصصی صارم نشستهام، موارد زیادی میبینم که یکی از این آنان میگوید به خاطر افتادگی دهانه رحم، امکان نگه داشتن جنین برایش وجود ندارد. مورد دیگر هم زنی است که به طور مادر زاد فاقد رحم است. از طرفی کسانی که رحمهای بسیار کوچکی دارند یا باردار شدن برای سلامتیشان خطرناک است هم گروه دیگری هستند که امکان استفاده از رحم جایگزین برایشان فراهم است. همچنین زنانی که به هر علتی دچار عارضه چسبندگی رحم باشند یا آنهایی که بعد از چند دوره درمان آی وی اف(IVF) هم باردار نشدهاند، آخرین گزینههای واجد شرایط به شمار میروند.
از کجا شروع کنیم؟
اولین موضوعی که قبل از هرچیز مطرح میشود، اثبات ناباوری است. عدم توانایی باردار شدن زنانی که دنبال رحم جایگزین هستند، باید به مراکزی که در آن ثبت نام میکنند با گواهی پزشک ثابت شود. یکی از پرستارهای کلینیک فوق تخصصی ابن سینا میگوید نمیتوانند هیچ اطلاعاتی در اختیار ما بگذارند و تمامی اطلاعات این بخش محرمانه است. اصرار که میکنم میگوید قبل از هر چیزی زوجین از شرایط و تبعات اجتماعی، درمانی، مالی و ... استفاده از رحم جایگزین آگاه میشوند. در جریان باشید که این کلینیک برای افراد، رحم اجارهای پیدا نمیکند و کمترین دخالتی در یافتن و تایید موارد ندارد. بعد از آن از زن و مرد، تست سلامت گرفته میشود تا از مشکلهای احتمالی برای گیرنده و دهنده جلوگیری شود.
حالا انگار به سختترین جای داستان رسیدهایم؛ «پیدا کردن مورد مناسب و قابل اعتماد». اگرچه پژوهشکده رویان، تنها جایی است که در ایران، بانکی از شمارههای از افراد متقاضی دارد اما هنوز زوجهای بسیاری ترجیح میدهند خودشان دست به کار شوند. به شمارههایی که اینجا و آنجا پیدا کردهام زنگ میزنم. تقریبا همه خطهایی که چند ماه قبل اعلام آمادگی برای اجاره رحم در سایتها و بیمارستانها و ... کردهاند خاموشاند یا واگذار شدهاند. آخرین شمارهای که میگیرم میگوید: «هنوز هم آمادهام اما چون سابقه یک حاملگی ناموفق در کارنامهام دارم با نصف قیمت هم کارم راه میافتد.»
پرستار کلینیک ابن سینا میگوید: یک تست سلامت کلی از شخصی که زوجین معرفی میکنند گرفته میشود. زنی که رحم خود را در اختیار میگذارد بهتر است مطلقه یا بیوه باشد و در غیر این صورت رضایت کتبی شوهر را به همراه داشته باشد. به گفته این پرستار، فرآیند انتقال جنین بین ۴۵ روز تا دو ماه طول میکشد و قبل از شروع این فرآیند باید همزمان قاعدگی هر دو طرف، با آمپولهای تحریک کننده اتفاق بیفتد. بعد از این تزریقها که گاهی ممکن است چند تزریق حتی در یک روز باشد، دو طرف در فواصل زمانی کوتاه سونوگرافی میشوند تا به محض آزاد شدن تخمک از تخمدان مادر، فرآیند انتقال آغاز شود. بهم خوردن نظم بدنی، اختلالات هورمونی، ایجاد مشکلات عصبی و در برخی موارد مشکل لب شکری از عوارض جانبی این تزریقات متعدد هستند. گفتنی است در برخی موارد بعد از شروع بارداری موفق، برای مادر جانشین، نوعی داروهای روانی تجویز میشود تا وابستگی احتمالی او به جنین را از بین ببرد.
مشکلاتی که رحم جایگزین را مهجور کرد
قانون نیمهکارهای که میتوانست بیشتر از ۲۰ درصد زنان نابارور را خوشحال کند، حرفی از شناسنامه نوزادِ به دنیا آمده به سبک درمانیِ رحمِ جایگزین نزده است؛ شاید این مهمترین جای کار است که میلنگد. ثبت احوال، نام زنی را که نوزاد را به دنیا میآورد به عنوان مادر ثبت میکند. زوجها و بیمارستانها هم، دست به دست هم میدهند و در اقدامی غیر قانونی، مادر جانشین را با شناسنامه مادر واقعی بستری میکنند و این تنها یکی از مشکلاتی است که طرفین درگیر ماجرا با آن روبرو میشوند. کمی قبلتر از این حرفها، اگرچه قرارداد بین زوجین و مادر جانشین، در محضر ثبت رسمی و امضا میشود اما این قانون نیمه کاره باز هم کار دستشان میدهد. به طور مثال هیچ تضمینی وجود ندارد که مادر جانشین فرزند سالمی به شما تحویل دهد. با همه امضاها و قردادها، هنوز هم هستند خانوادههایی که از میانه راه به دلایل مختلف جا میزنند و مادر جانشین میماند و حوضش. سندروم جنین و دعواهای بین زوج پس از بارداری شایعترین دلایل این جا زدنها هستند. یکی دیگر از مشکلات، ممنوعیت برقراری ارتباط جنسی برای مادر جایگزین به مدت ۹ ماه است. مشکل بعدی هم لزوم مَحرمشدن مرد به مادر جانشین است؛ اتفاقی که برای خیلیها چندان خوشایند نیست. مساله بعدی امکان شکستخوردن بارداری، سقط ناخواسته جنین و مشکلات احتمالی دیگر است که یکی از طرفین را مجبور به پرداخت غرامت میکند و در نهایت هم هر دو به نوعی آسیب میبینند.
هزینههای سرسام آور
دردسرها یکی دو تا نیست؛ همه مراحل را هم که با موفقیت پشت سر گذاشته باشید، اگر بودجه ۵۰ میلیون تومانی ندارید، صاحب «گلدن بیبی» یا «فرزند طلایی» نخواهید شد. بیقانونی، اینجا هم کار دست زوجین داده است. قیمتها کاملا توافقی است و هیچ نرخ مشخصی ندارد. روی یکی از دیوارهای پشتی بیمارستان صارم، برگه کوچکی توجهام را جلب میکند: «رحم سالم، فقط و فقط ۱۲ میلیون». با صاحب آگهی که تماس میگیرم بعد از کلی به این راه و آن راهزدن میگوید به خاطر بدهکاریهایش میخواسته بدون اطلاع شوهرش رحمش را اجاره دهد. واقعیت اما این است که یک قرارداد رسمی اجارهکردن رحم برایتان بین ۲۰ تا ۴۰ میلیون تومان آب میخورد. نحوه پرداخت توافقی است. هزینههای زایمان، خورد و خوارک ۹ ماه دوره بارداری و حتی در برخی موارد هزینه روزانه پرستاری که از مادر جانشین مراقبت میکند هم پای زوج متقاضی است. از طرفی حق دلالی دلالانی که خیلی وقتها، به صورت تضمینی برای متقاضیان مورد پیدا میکنند، کمتر از ۲۰ درصد نیست. یکی از این دلالها میگوید: قیمت رحم پیر و جوان فرق میکند. همچنین قیمت رحم کسی که سابقه بارداری موفق داشته با کسی که بی سابقه یا تجربه یک بارداری ناموفق داشته است، زمین تا آسمان متفاوت است. لیلی میگوید برای اجاره کردن یک رحم، ۲۰ میلیون تومان نقد در ابتدا پرداخته است و ماهیانه ۵۰۰ تا۶۰۰ هزار تومان هم خرج خورد و خوراک و ویزیت پزشک به حساب حامل فرزندش واریز کرده است. در نهایت هم یک شیرینی سلامت بچه و هزینه عمل سزارین بر عهده او و شوهرش بوده است.
پرونده مختومه مسائل شرعی رحم جایگزین
همان سال ابتدایی تصویب این قانون، مراجع قانونی آن را بلامانع اعلام کردند و فقها می گویند این کار فینفسه، اگر تنها به قصد بچهدار شدن اتفاق بیفتد، اشکال شرعی ندارد. بنابراین
اما و اگرهای قانونی
قبل از هر چیز رضایت کتبی شوهر زنی که قرار است حامل نوزاد مردی باشد ضروری است. اگر میخواهید همه مراحل را قانونی پشت سر بگذارید دنبال زنی باشید که دست کم یک سابقه بارداری در کارنامه خود دارد. قردادهای مربوط به جایگزین کردن رحم، دو نوع هستند که نوع اول معوض یا تجاری و نوع دوم غیر معوض یا غیر تجاری نام دارد. پای نوع اول را که امضا کنید، یعنی مسئولیت پرداخت تمام هزینهها و مبلغ کلی حقالزحمه را پذیرفتهاید. نوع دوم اما برای کسانی است که صرفا انگیزههای انسان دوستانه دارند و از زوج متقاضی پولی درخواست نمیکنند. متن قرار داد هم توسط خود افراد یا دفترهای حقوقی تنظیم میشود و با شرایط توافقی به امضای هر دو گروه میرسد.