شفا آنلاین>جامعه پزشکی>من عذرا رازاء، پزشک و سرطانشناس پاکستانی هستم که سالها پیش با خانواده به آمریکا مهاجرت کردم.
به گزارش
شفا آنلاین،
از کراچی جایی که من بزرگ شدم تا خانه جوبایدن،
معاون رئیس جمهور آمریکا در رصدخانه نیروی دریایی در واشنگتن دیسی راهی
بسیار طولانی است. با این حال، اینجا جایی است که دسامبر گذشته من و تعداد
معدودی از همکارانم برای ارائه دیدگاهمان درباره چشمانداز فعلی سرطان گرد
هم آمدیم. من معتقدم که این بینش من درباره علم پزشکی و به عنوان یک فرد
مهاجر بود که در نهایت من را به اینجا رساند.
در
ابتدای فعالیتم به عنوان یک انکولوژیست در موسسه سرطان راسول پارک نیویورک
مشغول به کار شدم و اولین بیمار من زنی بود که مبتلا به لوسمی حاد
میلوئیدی (AML) و در شرف مرگ بود. سرطان او در حال پیشرفت بود و من شاهد
مبارزه کردن وی با بیماری بودم. آن زن در بیمارستان نامهای به دختران دو
قلوی دو سالهاش نوشت تا وقتی که به ۱۲ سالگی میرسند آن را بخوانند. هرچند
او قبل از تولد ۱۳ سالگی دخترانش از دنیا رفت. این تجربه تلخ قلب من را
شکست و افق جدیدی را در هدفی که در پیش داشتم به روی من گشود. متوجه شدم که
ما به درک جامعتری از سرطان نیاز داریم. میخواستم بدانم که چگونه شرایط
پره لوسمیک اولیه به لوسمی تکامل پیدا میکند و چگونه درمان میشود. من که
آموزشهای لازم را در ایالات متحده گذرانده بودم شاید به طور غریزی به فکر
توسعه یک طرح کارآمد در مدلسازی سرطان در موش میافتادم، اما از آنجا که
در پاکستان تحصیل کرده بودم تصمیم به امتحان یک روش سادهتر گرفتم؛ آزمایش
روی سلولهای بیماران مبتلا به سندرم میلودیسپلاستیک (MDS)، یک نوع از
بیماری لوسمی که در مراحل اولیه قرار دارد. بنابراین شروع به جمعآوری
نمونههای خون و سلولهای مغز استخوان از بیماران MDS کردم و همه را تا
زمانی که شرایط بیماری وخیمتر شده و به لوسمی پیشرفت میکرد تحت نظر
داشتم. همچنین از سلولهای سالم بیماران به عنوان گروه شاهد سلولهای
ژرمینال استفاده میکردم. بنابراین شروع به ذخیرهسازی سلولهای بافتی
MDS-AML کردم. از سال ۱۹۸۴ تا کنون نزدیک به ۶۰ هزار نمونه از هزاران بیمار
جمعآوری و نگهداری شد که توسط یک بانک اطلاعاتی کامپیوتری پیشرفته
پشتیبانی میشود. میتوانم با اطمینان خاطر بگویم که فقط تعداد انگشتشماری
از بیماران سرطانی درخواست من را برای اهدای سلول رد کردند در حالیکه
بیشتر آنها با اشتیاق از این کار استقبال میکردند. این بانک سلولی به من و
همکارانم کمک کرد که بتوانیم نقاط عطف مولکولی و ژنتیکی که باید در عبور
سلولهای سرطانی از مرحله پره لوسمی به لوسمی پوشش داده شود مشخص کنیم. این
همچنین به ما کمک خواهد کرد تا اهداف درمانی بالقوهای را که میتواند از
پیشرفت بیماری جلوگیری کند مشخص کنیم. این کار به احتمال زیاد به شناخت
تکامل انواع دیگر سرطان نیز کمک خواهد کرد. گفته میشود سرطان در دهه آتی
به اولین عامل مرگ و میر در دنیا تبدیل خواهد شد و از هر دو مرد یک نفر و
از هر سه زن یک نفر را مبتلا خواهد کرد.
در
طول دهههای آینده شمار موارد جدید سرطان در ایالات متحده به ۴۲ درصد
افزایش خواهد یافت و آمار نجاتیافتگان از سرطان نیز از ۵/۱۵ میلیون نفر به
۳/۲۰میلیون نفر افزایش نشان خواهد داد. در عین حال تعداد متخصصین سرطان
تنها ۲۸ درصد افزایش خواهد داشت و اغلب آنها نیز پزشکان مهاجر خواهند بود.
سرپرست گروهی از پزشکان که در خانه جو بایدن گرد هم آمده بودند پزشک
مهاجری بود به نام پاتریک سون شیونگ. او یک جراح و انکولوژیست
چینی-آمریکایی و متولد آفریقای جنوبی بود که روش جدیدی را در پیوند
سلولهای لانگرهانس برای درمان دیابت نوع یک ابداع کرده بود و اولین پیوند
کپسولی انسان به انسان و خوک به انسان و همچنین اولین پیوند کامل پانکراس
در سواحل غرب آمریکا به دست او انجام شد. به لطف همت پزشکان مهاجر
نانوداروی آبراکسین (Abraxane) به عنوان اولین داروی شیمی درمانی تایید شده
توسط سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) با استفاده از فناوری نانو ساخته شد
و زندگی هزاران بیمار سرطان پستان، پانکراس و ریه را بهبود بخشید. بسیاری
از افراد مهاجر به آمریکا استعدادهای خود را نیز به با خود به ارمغان
آوردند و به عنوان درمانگر و محقق به مبارزه با سرطان میپردازند. بر اساس
مطالعه بنیاد ملی سیاست آمریکا در سال ۲۰۱۳، ۴۲ درصد از پژوهشگران هفت مرکز
برجسته تحقیقات سرطان آمریکا پزشکان مهاجر هستند. مطالعه دانشگاه جورج
میسون نیز نشان میدهد که مهاجران ۲۸ درصد از جمعیت پزشکان و جراحان آمریکا
را تشکیل میدهند. برادر بزرگتر من جراح قلب و خواهر بزرگترم اونکولوژیست
اطفال است. خواهر کوچکترم رادیولوژیست و متخصص ماموگرافی و برادر کوچکترم
نیز پروفسور و مهندس هوا فضا است. برادر دیگرم مهندس برق و خواهر دیگرم
دارای مدرک دکترای روابط بینالملل است. ما همه مهاجر و مسلمان هستیم. ما
زندگی مردم آمریکا را بهبود میبخشیم و جان آنها را نجات میدهیم. ما تنها
هفت نفر از مهاجران بیشماری هستیم که از سرزمینهای دیگر با فرهنگ و ادیان
مختلف پا به این کشور گذاشتهایم. مهاجران رکن اساسی قدرت و پیشرفت آمریکا
بوده و هستند.
ما
مردمانی سختکوش با ایدهها و رویاهای بزرگ هستیم و عقیده داریم که
میتوانیم این سرزمین را از آنچه هست بهتر کنیم. بستن درهای آمریکا روی
مهاجران (که اخیرا توسط یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا عنوان
میشود) هرگز پاسخ مناسبی به چالشهای در پیش رو نخواهد بود. درواقع،
آمریکا برای حل مشکلات و مسائل اساسی و بنیادین زمان ما بیش از گذشته به
بهترین و پربارترین مغزها احتیاج دارد.
Guardian