نوشتههایی که با چوب نقد توانایی آن را داشته و دارند که از میان انبوه فعالیتها در چارچوب برنامههای تدوین و اجرا شده با انعکاس دیدگاههای کارشناسی، آینهای باشند برای ما و فعالیتهایمان؛ مانند مومنی که آینه برادر مومن خود است؛ به گونهای که تشخیص سره از ناسره برای مردم مشخص باشد یا نوشتههایی که تلخ خواهند بود و با چوب رفتار جناحی و حتی سازمانی و شخصی، هر فعالیت درستی را وارونهسازی خواهند کرد .
به هر ترتیب این گمانه زنی از سیاستگذاری عمومی وزارتخانه برای شفاف سازی در حوزه رسانه نشات می گرفت که هرچند تا تحقق آن هنوز راه زیادی داریم، ولی همه تلاشمان را کردیم تا به جای گله از برخی رسانه ها، زمینه های تخصصی شفاف سازی را در سیاست گذاری عمومی و نهادسازی برای آن بگنجانیم و از این طریق ره بر سوء تفاهم ها ببندیم.
ابتدا در سیاستگذاری عمومی بنا را بر آن گذاشتیم با توجه به محوریت نظام سلامت در برنامه دولت یازدهم، نظام بهداشت و درمان از قید و بند معادلات محدود رفتار جناحی ناشی از ساختار اجتماعی و سیاسی رها شود تا بتواند از همه توان فکری، برنامه ریزی و اقدام در حوزه های مختلف ماموریت مهم خود مانند کاهش پرداخت از جیب مردم در حوزه درمان برآید. به همین دلیل سیاستگذاری عمومی مان بر فهم مسئله و راه حل یابی برای آن استوار شد تا بتواند از عهده درک واقعیت مرتبط با شرایط برای بهبود اوضاع با توجه به ظرفیت ها، منابع و امکانات موجود برآید.
برای این منظور با تجهیز همه توانمان خود را برای رصد نقدهای شما طلایهداران جبهه آگاهی و چشمان بینا و زبانهای گویای مردم علاوه بر حوزه سیاستگذاری عمومی، در حوزه نهادسازی مهیا ساختیم. از این رو بود که در روز خبرنگار سال گذشته نهاد سخنگویی را در وزارتخانه برای ایجاد ارتباطی فعال با خبرنگاران تاسیس کردیم. چه می دانستیم هر برنامه بزرگی دردسرها و دشواری های خاص خود را داراست و ما متولیان امر سلامت خواهان آن بودیم به ایده های گرانقیمت رسانه ها به عنوان مشاوران دلسوز که با استدلال های علمی و اجتماعی خود به فربهسازی نظام سلامت و جامعه همت می گمارند دست یابیم، زیرا می دانیم که این فربگی بر خلاف آن ایده هایی که یا تنها به نفع نظام سلامت و بدون محتوای علمی و استدلالی تحریر میشوند یا آن دیگرانی که تنها ساز رسانه خود را در ضدیت صرف با آن کوک کردهاند، میتواند ضامن ایجاد مسئولیت و ارتقاء در نظام بهداشت و درمان و جامعه باشد.
هدف احیای مسئولیت ایجاب می کرد که نهاد سخنگویی برای تحقق دو
هدف خرد دیگر اقدام نماید: ابتدا مفاهیم، معضلات و مشکلات برنامه نظام
سلامت و مهمترین محورهای قابل توضیح برای مردم را در فرایند نظام گفت و
گویی و صمیمی قابل انتقال سازد و دیگر این که این تعامل علاوه بر اطلاع
رسانی، مقوم زمینه های ارتقاء فرهنگی آموزشی برای خبرنگاران و مردم نیز
باشد. با ایجاد چنین ساز و کاری بود که قید گله و شکوه از شایعه سازان و
... را در حوزه رسانه ای زدیم، چه می دانستیم تعصب، موریانه ای است که اگر
در "ساختار اجتماعی واقعیت" رسانه لانه کند، می تواند وظیفه نظارتی
مطبوعات، دروازه بانی خبر و ... را مخدوش کرده و مردم را وادار به واکنشی
کنند که کمترین ارتباطی با حوادث عینی نداشته باشد.
از نظر ما راه اول یعنی تقویت نظام تعامل و اطلاع رسانی بسیار ریشهایتر
میتواند به گرهگشایی از مشکلات افکار عمومی کمک کند، هرچند در کوتاه مدت و
گرفتاری مردم در پیچ و خم های مشکلات اقتصادی این امر میسر نباشد.
از این منظر معتقد بوده و هستم که با تعامل درست و به موقع می توانیم و خواهیم توانست در حوزه اطلاع رسانی اشکال قابل قبول زندگی در نظام سلامت را خارج از چارچوب صرفا دولتی و حاکمیتی، به گونه ای برای مردم بنمایانیم که با انتخاب هریک از الگوهای ارائه شده در نظام اطلاع رسانی، احساس شود که میتوانند به زندگی سالمتر و شادابتری رهنمون شوند. زیرا هر یک دارای فضایل متمایزی هستند که میتوانند با زنده نگاه داشتن امید و با پذیرش مردم و نمایندگان آنها در نظام انتخاباتی، توسعه پایدار در حوزه نظام سلامت را برای آنان رقم بزند.
این رویکرد اخلاقی میتواند با همه غلطهایی که در یک دیکته نانوشته مشاهده نمیشود، بهترین راه تعامل و گفتوگو برای اصلاح کژتابیهای مسئولان باشد و غیرقابل باور آن که هرچند کارنامه قابل قبولی در افکار عمومی باعمل خود در افکار عمومی کسب کردیم، ولی کم نبودند کسانی که از منظر فرهنگی، در سطوح سیاسی و اجتماعی دستان نیاز ما را برای کسب همکاری و تعامل که به سوی آنان دراز شده بود، پس زدند و در نهایت با انواع بیمهریها و دیدن نقاط ضعف کارنامهمان ما را از خود راندند.
با این همه همچون گذشته همه تلاشمان بر این است که با کمک شما بزرگواران در حوزه رسانه، ساختار نظام سلامت داخلی را نه تنها با توجه به حقوق بیمار در چارچوب حقوق شهروندی ملی، بلکه در چارچوب شهروند جهانی سامان بدهیم، تا مفری باشد برای اشتغال و ارتقای نظام سلامت ملی به نظام سلامت بینالمللی و در نهایت توسعه پایدار کشور.
در این گذار اعتقادمان بر این است، هر لحظه و هر روز که از
پنجره قلم و امروزه با صفحات کامپیوتر و موبایل خود، به ساختن جهان جدید در
حوزه سلامت می پردازید، همچون ققنوسی با مشغله مصالح ملت و کشور، شعلهور
میشوید و در تل خاکستر آتش عشق و تعهد، تولدی دیگر را با آگاهی بخشی و
توسعه میآغازید.
روزتان فرخنده و قلمتان پاینده.»