شفا آنلاین>اجتماعی> زندگی با بیمار مبتلا به اختلال شخصیت مرزی کار سادهای نیست. از طرفی بسیاری از والدین یا همسران این افراد نمیدانند چگونه برخورد کنند و اشتباهات آنان باعث بدتر شدن بیمار میشوند. در این مقاله تدوین شده از چند منبع معتبر و در ادامه مطالب شماره قبل، سعی داریم نکات مهم این روابط را آموزش دهیم.
به گزارش
شفا آنلاین،
مسئله برجسته راجع به موفقیت در علم و کار احساس استقلال است. اساسا این
افراد با مستقل شدن مشکل دارند. فرد مرزی اغلب به حالت عود بازگشت دارد و
ترجیح میدهد تحت مراقبت کسی قرار بگیرد.
مهمترین
وظیفه خانواده این است که سرعت رسیدن به اهداف را کندتر کنند. با کندتر
کردن سرعت از نوسانات شدید جلوگیری میکنند و از تجربه ناکامی میکاهند. در
این روش حتی با شکست نیز اعتماد به نفس فرد مرزی خیلی کم نمیشود.
با
کاهش انتظارات و برنامهریزی مرحله به مرحله، فرد مرزی و خانواده اش شانس
بیشتری برای موفقیت دارند، بدون اینکه علایم شخصیت مرزی عود کند. اهداف
باید واقعگرایانه باشند. به طور مثال، کسی که وسط ترم دانشگاه را ترک کرده
و به علت افسردگی شدید و اقدام به خودکشی بستری شده، نمیتواند پس از
بازگشت از بیمارستان به زودی به دانشگاه باز گردد و توقع موفقیت داشته
باشد. بهتر است این فرد در دوره زمانی مشخصی درس خاصی را بگذراند، حتی اگر
وضعیت او تثبیت شده است. نباید زود به دانشگاه تماموقت بازگردد.
اگر
احتمال آسیب زدن به خود وجود دارد، بهتر است فرد مرزی همیشه با خانوادهاش
زندگی کند. اگر وضعیت فرد ثابت شد و بهبود پیدا کرد باید در چند مرحله از
خانواده جدا شود، نه یکدفعه.
یکی
از نکات مهم در درمان این افراد آن است که هم خانواده و هم خود بیمار
بپذیرند که با یک دست نمیتوان چند هندوانه برداشت! به عبارتی نباید همزمان
چند هدف را دنبال کنند. مثلا اگر خانواده و فرد با شخصیت مرزی میخواهند
در طول یک دوره هم به مستقل شدن و هم رفتن به دانشگاه فکر کنند، اشتباه
است.
زمان بیابید برای صحبت کردن در مورد مسایلی غیر از بیماری و مشکلاتی که
درگیر آن هستید. موارد خنثیتری بیابید برای حرف زدن.
زمانی
که خانواده با یکدیگر در تعارض هستند و در خانواده درگیر مشکلات بیمار
مبتلا به اختلال مرزی هستند، فرصت کافی برای حرف زدن ندارند. باید تلاش
کنید تا فرصتی برای صحبت درباره موضوعاتی غیر از بیماری پیدا کنید. بحثهای
این چنین به چند علت مفید است:
فرد با شخصیت مرزی اکثر زمان خود را به بیماری، درمانگرهایش و موارد مرتبط
اختصاص میدهد، این بحثها باعث میشود که فرد فرصتهای مناسب را برای
بروز استعدادهایش از دست بدهد. عزت نفس او پایین است و اگر خانواده بر
مشکلات او تمرکز کنند عزت نفس او ضعیفتر میشود. وقتی خانواده درباره
موضوعات دیگر صحبت کنند، او را تشویق میکنند بر بخشهای سالمتر شخصیت خود
تمرکز کند و علایقش را گسترش دهد. این نوع بحثها تنش را کمتر میکند.
خانواده باید سعی کنند با شوخی کردن حواس آنها را پرت کنند.
برخی خانوادهها در هیچ موردی با هم صحبت نمیکنند و اعضای خانواده به
خوبی ارتباط موثر با یکدیگر ندارند. لازم است که اعضای خانواده با یکدیگر
رابطه موثر داشته باشند. اعضای خانواده میتوانند برنامهریزی کنند که مثلا
در تاریخ و زمان مشخصی با یکدیگر صحبت کنند و برگهای روی یخچال بزنند تا
سایر اعضای خانواده یادشان نرود. مثلا جمعه شبها پس از شام فرصتی برای حرف
زدن لحاظ بشود. باید این نوع گفتوگوها به صورت عادت درآیند زیرا به حل
شدن تعارضات کمک میکنند.
مدیریت بحران
پیشنهاداتی برای مدیریت بحران به افراد با شخصیت مرزی و افرادی که با آنان در ارتباط هستند:
در برابر انتقاد حالت دفاعی نگیرید. حتی اگر انتقادی عادلانه نیست،
نجنگید. قبول کنید بخشهایی از انتقادها درست است.
وقتی
افراد یکدیگر را خیلی دوست دارند، همان قدر هم از هم خشمگین میشوند. در
افراد با شخصیت مرزی خشمها با مقدار زیاد بروز داده میشوند. وقتی از آنها
انتقاد شود آنها تصور میکنند که این انتقادات ناعادلانه است و حجم زیادی
از خشم را متحمل میشوند.
فردی
که خیلی عصبانی است، نمیتواند منطقی فکر کند و ابعاد دیگر را در نظر
بگیرد. وقتی افراد خشمشان را در قالب گفتار بیان میکنند و با دلیل و منطق
حرف میزنند، هم موثر است و هم مخرب نیست. بهتر است در این مواقع شخصیت
مرزی سعی کند تا بشنود، استدلال کند و سپس خشم خود را بروز دهد. بروز تلطیف
شده خشم یکی از روشهای مناسب برای کنترل خشم است. ابتدا باید سعی کنیم
حرف دیگران را بشنویم، حتی اگر حالت انتقادی دارد. سپس به آن فکر کرده و
تجزیه و تحلیل کنیم. وقتی به مفهوم جملات دقت نکنیم و صرفا بگوییم از من
انتقاد شده، برایمان دشوار است زیرا سخت است که از جانب کسی که دوستش
داریم، مورد انتقاد قرار گیریم.
گاهی
انتقاد باعث ناراحتی ما میشود زیرا صراحتا دروغ و ناعادلانه است. گاهی
انتقادها بخشی از واقعیت را بیان میکنند که شنیدن آنها هم باعث ناراحتی
میشود. وقتی متوجه میشوید انتقادی که از شما شده، حقیقت دارد، بنابراین
برای آن انتقاد تشکر کنید. یادتان باشد که خشم زیاد یکی از خصوصیات
شخصیتهای مرزی است. گویی آنها با طبیعتی پرخاشگر به دنیا آمدهاند. ممکن
است در عرض چند دقیقه او از این رو به آن رو شود. مثلا عاشق کسی بوده یا با
او صمیمی بوده و حالا خشمی فراوان نسبت به او پیدا میکند.
اگر شخصیت مرزی دارید، حتما به رفتار مخرب خود توجه کنید. اصلا آن را
نادیده نگیرید. سعی کنید درباره آن با خانواده حتما حرف بزنید و کمک
حرفهای بگیرید.
موارد
زیادی از مشکلات وجود دارد که شخصیت مرزی و خانوادهاش با آن مواجه هستند.
تهدید به خودکشی شامل انواع رفتارهای تحریکآمیز میشود، مثلا ممکن است
شخصیت مرزی درباره این که میخواهد خودش را بکشد حرف بزند. در این مورد او
باید تحت مراقبت قرار بگیرد. ممکن است او به خودش آسیب بزند. ممکن است برخی
خانوادهها خودزنی فرزندشان را روی دستهایشان دیده باشند و بیشک این
صحنهها رنجآور است. ممکن است فرد با شخصیت مرزی رفتارهای بیپروا در
خوردن، نوشیدن و ... نشان دهند.
ادامه دارد...
محسن حافظی
روانپزشک، رواندرمانگر