عرصهای که دغدغه اغلب دلسوزانش، بهرهمندی آحاد جامعه از خدمات تایید شده و بی خطر طب سنتی و قدم برداشتن با گامهایی حساب شده در مسیری است که برای آن برگزیدهایم.
طبیعتا هر قدمی در هر مسیری، حساسیت برخی از افراد را بر میانگیزد و مخالفان و موافقانی به همراه دارد و گویا هر چه گام منطقیتر و بزرگ تر باشد، مخالفان آن بیشتر است. در این مورد هم شنیده شد که برخی گفتند من مخالف گسترش طب ایرانی هستم؛ به طب ایرانی ایمان ندارم؛ مخالف بند 12 سیاست های کلی سلامت گام بر می دارم و...
اگر چه این تعریضات برای من که خود علقه خانوادگی به حکمت ایرانی دارم، گاه بسیار سنگین مینمود، اما خوب است این دوستان بدانند که پیش از انتخاب به وزارت، در برنامههای اعلامی به مجلس محترم، احیا و ساماندهی طب سنتی در فهرست اقدامات پیش رو و برنامههای اینجانب بود. پس از انتخاب نیز به رغم فشارهای فراوان برای تعطیلی ساز و کارهای این حوزه، حمایت از آن ادامه یافت.
اکنون نیز به مدد همت اساتید، دستیاران و فارغ التحصیلان طب سنتی و رشتههای مرتبط، روند باز آرایی روشمند و محققانه این حوزه در کنار استفاده از دستاوردهای نوین بشری آهسته و پیوسته در دانشکدههای طب سنتی و مراکز تحقیقاتی مربوطه ادامه دارد. راهی که اگر رازی و جرجانی و شیخ الرئیس هم بودند با نگاه ژرف اندیش خود بیتردید بدان سو میرفتند. مسیری که اهرمی قدرتمند در پدافند غیر عامل نظام سلامت است و آیندهای درخشان را برای سلامت ایرانیان و فعالان دانشگاهی و غیر دانشگاهی این حیطه رقم میزند.
در ادامه این نامه آمده است:
"اما هم اکنون، آیین نامه داروخانههای گیاهی که آرزوی دیرین اینجانب و بسیاری از همکارانم بوده برای اجرا ابلاغ شده است. آیین نامه محدوده عملکرد پزشکان عمومی و متخصصان این حیطه به تصویب رسیده و آیین نامه ساماندهی عطاران و حتی خبرگان بدون مدرک، نهایی شده است.
با افتتاح 20 سلامتکده طب ایرانی در سرتاسر کشور، به زودی طیف وسیعی از جامعه از خدمات گسترده طب سنتی بهره مند خواهند شد.به غیر از گسترش خدمات طب ایرانی، آنچه مدنظر است گسترش ادبیات و اخلاقیات حکمای این مرز و بوم است. حکیمانی که عاشقانه، پناهگاه دردمندان بی پناه میشوند و تمام فکرشان حل مشکلات سلامت جسم و جان بیماران با اقل مخارج است.