شفا آنلاین>سلامت> بیماری خودایمن وضعیتی بسیار پیچیده است.
به گزارش
شفا آنلاین،در بسیاری از متون علمی، به عوامل در هم تنیده متعددی اشاره شده که ممکن است بر خطر ابتلا به این نوع بیماریها تاثیر بگذارند: ژنها، عفونتها، عوامل محیطی (مانند رژیم غذایی، مواجهه با آفتاب و استفاده از دخانیات)، سلامت دستگاه گوارش و رودهها (که شامل باکتریهای زنده و ساکن در رودهها و چگونگی فعالیت آنها میشود)
محیط اگر
جزء مهم ژنتیک و عفونت نقش مهمی در بیماریهای اتوایمیون داشته باشند، آیا
بیماریهای خود ایمنی اساسا فقط «شانسی از قرعه کشی» طبیعت برای بیمار
هستند؟ پاسخ این سوال «خیر» است. کاملا واضح است که عفونت و ژنتیک تمامی
مسئله نیستند و دیگر مواجهات محیطی هم بر بروز این دسته از بیماریها تاثیر
دارند.
نرخ
بیماری اماس در سراسر جهان بهطور گستردهای متفاوت است. اگر به شما گفته
شود، هرچه جمعیت از خط استوا دورتر میشود، نرخ بیماری ام اس هم افزایش
مییابد، شما چه حسی پیدا میکنید؟ یا اگر به شما گفته شود اگر در زمستان
به دنیا آمدهاید، نسبت به حالت شانس، احتمال ابتلا به اماس در شما کمی
کمتر و اگر در تابستان متولد شده باشید، احتمال بروز این بیماری در شما کمی
بیشتر خواهد بود، چه خواهید گفت؟ واقعا ارتباط اینها با هم چه هستند؟ آیا
آب و هوای سرد یا دیگر عوامل فصلی تا حدی در بروز آن دخیل هستند؟ از سوی
دیگر، میدانیم اگر از مناطق با خطر بیشتر به مناطق با خطر کمتر مهاجرت
کنید، شانس ابتلای شما به بیماری کمتر از جمعیت مبدا خواهد شد.
با
این تفاسیر، ما باید چیزی بیشتر از ژنها و ویروسها را در نظر بگیریم. در
این میان بعضی مواجهههای محیطی دیگر هم هستند که اهمیت دارند. منظور از
محیط، تماس با غذا، ورزش، دخانیات، آب و هوا، مواد شیمیایی محیطی، اشعه
ایکس یا اساس هر چیزی که با آن مواجهه داشتهاید. در معمای اینکه چرا اماس
در مناطق دورتر از خط استوا شایعتر است، میتوانیم پاسخ خود را در
ویتامین D بدانیم. محققان به این نتیجه رسیدهاند که سطوح کمتر ویتامین D
با نرخ بیشتر اماس در ارتباط است. اگر به بیماری هم مبتلا باشید، کمبود
این ویتامین شدت علایم را افزایش میدهد. افرادی که از خط استوا دورتر
زندگی میکنند، سطوح کمتری از ویتامین D را در خون خود دارند و نوزادانی که
در فصل زمستان نیمکره شمالی در مقایسه با فصل تابستان به دنیا میآیند،
زمانی در رحم مادر خود آرمیده بودهاند که به احتمال زیاد مادرشان وضعیت
بهتری از ویتامین D داشتهاست.
از
سوی دیگر میدانیم که ویتامین D در عملکرد سیستم ایمنی نقش مهمی دارد؛
البته ذکر این نکته مهم است که مصرف مکملهای ویتامین D نشان ندادهاند که
کمکی به بهبود بیماران اماس میکنند. شما نمیتوانید مکمل یک ماده مغذی را
مصرف کنید و همان نتیجه را در بیماریهای مزمن به دست آوردید. این اصلی
است که به دفعات مختلف در بسیاری از مطالعات نشان داده شده است.
اما در مورد مواد مغذی چه؟ به
نظر میرسد ارتباط قویای میان مصرف شیر در جمعیت عمومی و میزان بروز
اماس وجود دارد. به عبارت دیگر، هرچه مصرف شیر گاو بیشتر، بیماری اماس
بیشتر.
تقلید
مولکولی ممکن است در این میان نقش عمدهای داشته باشد. بیماری اماس،
بیماری است که به غلاف رشتههای عصبی آسیب میرساند. به نظر میرسد
پروتئینی در شیر گاو وجود دارد که شبیه پروتئین موجود در غلاف این رشتهها
هستند. سیستم ایمنی ما به هردوی این پروتئینها واکنش نشان میدهد.
ارتباط
میان مصرف لبنیات و بیماری اتوایمیون و تقلید مولکولی با بیماری اماس
متوقف نمیشود. دیابت نوع 1 نیز با مصرف لبنیات مرتبط دانسته شده است.
ارتباط قابل توجهای میان مصرف بالای لبنیات در جمعیت عمومی و میزان بالای
دیابت نوع 1 وجود دارد. افراد بیمار همچنین پاسخ ایمنی قویای به
پروتئینهای موجود در شیر نشان میدهند که شبیه اجزای پانکراس هستند. اما
واقعا چرا سیستم ایمنی به پروتئینهای شیر گاو که شبیه اجزای پانکراس
هستتند و خود پانکراس حمله میکند؟ آیا مواجهه با پروتئینهای شیر کلید
پروسه اتوایمیون را میزند؟ این فرضیهای است که باید به آن پرداخته شود.
شاید
زمان مواجهه با شیر هم در این میان نقش مهمی داشته باشد. زمانی که یک
نوزاد شروع به مصرف غذاهای سفت میکند هم بر این خطر تاثیر میگذارد. شیر
مادر به نظر میرسد در این میان نقش محافظتی داشته باشد. یک فرضیه این است
که اگر کودکی را خیلی زود با پروتئینهای شیر آشنا کنند، پروتئینها از
دیواره روده گذشته و سپس در آغاز پروسه ایمنی نقش مهمی ایفا خواهند کرد.
مطالعات
حیوانی از این ایده حمایت میکنند. نوعی موش وجود دارد که از نظر ژنتیکی
احتمال بیشتری برای ابتلا به دیابت نوع 1 دارد. زمانی که شیر مادر این
موشها قطع و تغذیه آنها با شیر گاو آغاز میشود، بهطور قابل توجهی با
افزایش بروز دیابت نوع 1 مواجه خواهند شد. از پروتئین شیر دوری کنید تا از
بسیاری از دیابتها دور بمانید.
البته
موضوع از این هم پیچیدهتر است و همه چیز در شیر گاو خلاصه نمیشود. به
نظر میرسد بروز دیابت نوع 1 در این مدل حیوانی با گلوتن (پروتئین یافت شده
در گندم، جو و چاودار) هم تحریک شود. اگر محققان در زمان از شیر گرفتن این
موشها، گلوتن را از آنها دریغ کنند، میتوانند بهطور قابل توجهی از
ابتلای آنها به دیابت پیشگیری کنند.
گلوتن
البته ارتباط زیادی هم با بیماری سلیاک دارد. در حقیقت، بدون گلوتن،
بیماری سلیاک هم نخواهد بود. زمانی که گلوتن وارد بدن میشود، سیستم ایمنی
دیواره روده را هدف قرار داده و در اثر التهاب ایجاد شده، سطح یکدست روده
دچار اختلال میشود. بیماری با حذف گلوتن از رژیم غذایی کاملا بهبود
مییابد. در شرایط وابسته، میدانیم که گلوتن میتواند وضعیتی را به نام
«آتاکسی گلوتن» ایجاد کند، یک بیماری بسیار ناتوان کننده که در آن هماهنگی
عملکرد عضله از بین میرود و راشهای پوستی ایجاد میشود؛ البته این وضعیت،
نادر است.
بهطور
حتم، این فقط پروتئین شیر و گلوتن نیستند که در بیماریهای خودایمنی نقشی
از خود نشان دادهاند. ما میدانیم که خطر اختلالات التهابی روده، کولیت
کرون و کولیت اولسراتیو نیز با نحوه تغذیه کودک در دوران نوزادی (شیر مادر
یا شیر گاو)، مصرف شیر گاو، مصرف کم فیبر و سبزیجات، و افزایش مصرف گوشت و
چربی افزوده شده در رژیم غذایی در ارتباط هستند. بیماریهای تیروئید با
میزان دریافت ید مرتبط است. هم کمبود دریافت و هم افزایش دریافت آن باعث
بروز بیماریهای تیروئیدی میشوند.nutritionstudies.org