شفا آنلاین>سلامت> پیروزی «محمد مشکین»، ساکن کالیفورنیا، در یک پرونده حقوقی در سال گذشته، باعث شد دخترش تحت دستگاههای حفظ حیات باقی بماند و درنهایت جراحیِ نجاتبخشی را که شدیدا به آن احتیاج داشت، دریافت کند.
به گزارش
شفا آنلاین، طبق اظهارات مشکین، تشخیص «مرگ
مغزی» عمدا برای دختر وی مطرح شده بود، تا توجیهی برای عدم ارایه خدمات
مناسب پزشکی به او وجود داشته باشد. مشکین اعتقاد راسخ دارد که اینگونه
رفتارها بسیار رایج و همهگیر است. اما سوالی که از منظر علمی به موضوع
وارد میشود، آن است که واقعا مرز بین اغما و مرگ مغزی تا چه اندازه شفاف
است؟
طبق
گزارش مجله People، آناهیتا مشکین، 29 ساله، از سال 2007 و بعد از آن که
در مسیر مبارزه با بیماری آنورکسیا دچار حمله تشنجی شد و در اغما به سر
میبرد، سال قبل به دلیل عفونتی که در محل شکستگی لگنش ایجاد شده بود، به
انجام جراحی احتیاج پیدا کرد، اما پزشکان با استدلال بر اینکه چنین عملی
روی بیمار مرگ مغزی از نظر اخلاقی صحیح نیست، از انجام آن جراحی امتناع
کردند.
با
پیگیری وکیل استخدامی پدر آناهیتا، موقتا بیمارستان از امتناع از انجام
جراحی منع شد و قرار شد تا دو متخصص اعصاب مستقل آناهیتا را معاینه کنند.
بعد از آن که حرکت سر و آرنج آناهیتا در بررسیهای بعدی گزارش شد، تشخیص
مرگ مغزی برای او رد شد. مشکین معتقد است که پزشکان بیمارستان عمدا تشخیص
مرگ مغزی را عجولانه دادهاند تا بتوانند از ارائه خدمات بیشتر به وی
خودداری کنند.
مشکین
به People گفت: «کار آنها خالی کردن تختها و کار ما مقاومت در برابر
آنهاست. تا زمانی که دخترم مبارزه میکند من هم ادامه میدهم و زمانی کوتاه
میآیم که او هم دست از مبارزه برداشته باشد. اما من هنوز امیدوار هستم که
دخترم به زندگی برگردد.»
کریس
دولان، وکیل مشکین معتقد است گذاشتن تشخیص مرگ مغزی روی بیمارانی که امید
زیادی به بازگشت آنها نیست، برای توجیه امتناع از ارایه خدمات درمانی
بیشتر، امری رایج بین پزشکان است. وی در گفت و گو با Mercury news اظهار
کرد: «باور پزشکان به وجود سود بیشتر در پیوند زدن اعضای بیماران مرگ مغزی
به سایر بیماران نیز به این واقعه دامن میزند. خانواده همه این بیماران به
آنها وابستگی دارند. مگر ما در چه جایگاهی هستیم که در مورد کم یا زیاد
بودن این علاقه و وابستگی تصمیم بگیریم؟!»
تفاوتهای
زیادی بین اغما و مرگ مغزی وجود دارد، اما در مورد امکان پیوند زدن و
اهدای اعضای بیمار به دیگر بیماران، بیش از بقیه این تفاوتها بحث شده است.
طبق
گزارش Atlantic، بیمارانی که در اغما به سر میبرند، هوشیار نیستند و هیچ
گونه آگاهی از خود یا محیط اطراف خود ندارند. این بیماران معمولا آسیب مغزی
شدیدی دارند، اما با وجود آن هنوز توانایی انجام اعمال ابتدایی نظیر تنفس
بدون نیاز به دستگاه و پاسخ به محرک دردناک در آنها وجود دارد. این بیماران
معمولا برای اهدای عضو انتخاب نمیشوند. از طرف دیگر، در بیماران مرگ مغزی
آسیب غیر قابل بازگشت وارده به مغز به حدی است که حتی توانایی انجام هیچ
یک از اعمال ضروری، ازجمله تنفس مستقل، در آنها وجود ندارد. از دید بسیاری
از پزشکان، بیماران مرگ مغزی از لحاظ قانونی مرده محسوب میشوند و به همین
علت است که نامزد مناسبی برای پیوند اعضا قلمداد میشوند. برای آنکه تصادفا
بیماری که دچار مرگ مغزی نشده ولی در اغما به سر می برد، برای اهدای اعضا
گزینش نشود، دستورالعملهای سفت و سختی برای تعیین امکان یا
عدم امکان اهدای عضو یک بیمار تعیین شده است.
هم
اکنون محققان هندی روی طرحی پژوهش میکنند، که اصطلاحا به دستگاه عصبی
مرکزی بیماران دچار مرگ مغزی «حیات دوباره» میبخشد. اما حتی در صورت به
ثمر رسیدن این طرح، بیمار مدنظر هوشیاری خود را باز نخواهد یافت. نتایج این
پژوهش صرفا کمک میکند تا از چگونگی تداوم حیات، حتی بعد از مرگ مغزی، درک
بهتری داشته باشیم.سپید
Medica- Daily