شفا آنلاین>سلامت> دانشگاههــای بینالمــــلل و مسئلـــه بینالمللــیشدن دانشگاههــای داخلــی، موضوعاتی است که در چند سال گذشته ذهن بسیاری از مسئولین و روسای دانشگاههای علوم پزشکی زیادی را درگیر کرده است.
به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید در این مدت هم
دانشگاههای علوم پزشکی در تلاش بودهاند تا برای پیشی گرفتن از رقبای
آکادمیک خود، بیش از گذشته دانشجویان خارجی و بینالملل را جذب دانشگاه خود
کنند.
تعداد این دانشجویان هر سال بیشتر و بیشتر میشود و به همین علت
دیدگاهها و نظرات جالب و متفاوتی در این دو زمینه وجود دارد. از سویی
دانشجویان موافق و مخالف وجود دارند و در طرف دیگر هم اساتید نظرات مختلفی
نسبت به این موضوع دارند. در این گزارش تلاش شده است تا با منعکس کردن
نظرات هر دو طرف نگاهی جامع نسبت به مسئله بینالمللی شدن دانشگاهها به
دست آورد.
ظرفیت دانشگاه زیاد شده، اما ظرفیت بازار کار نه
دانشگاه
تهران تاکنون نسبت به سایر
دانشگاههای علوم پزشکی تعداد دانشجویان خارجی
بیشتری دارد. امیرعلی، دانشجوی پزشکی سال سوم که خواست نام کامل او گفته
نشود گفت: «اینکه تعداد زیادی دانشجوی خارجی در کلاس
درس در کنار ما هستند، میتواند از جهاتی خوب باشد. شاید آنها بتوانند ما
را به بیشتر دانستن تشویق کنند و ما دائم در حال مقایسه خود با سطح جهانی
هستیم.
اما مسئله اینجا است که ما نگران آینده شغلی خود نیز هستیم؛ ظرفیت
دانشگاهها افزایش پیدا کرده و هر سال تعداد زیادی از داوطلبان کنکورها
وارد دانشکدههای علوم پزشکی میشوند. علاوه بر آن دانشجویان خارجی نیز در
این دانشگاهها هستند که باعث میشود ما از خود بپرسیم بعد از
فارغالتحصیلی چه آیندهای در انتظار ماست؟»
محمدحسین
نکوفر، سرپرست معاونت اداری و مالی دانشگاه علوم پزشکی تهران، پاسخ به این
نگرانی را اینگونه عنوان کرد: «پیش از هرچیزی باید در نظر داشته باشیم،
دانشگاه وظیفه ندارد برای دانشجویان خود کار پیدا کند. هیچ دانشگاهی در هیچ
کجای دنیا چنین وظیفهای نداشته است و یک دانشجو تنها میتواند از دانشگاه
کیفیت آموزشی بالا را خواستار باشد.
این در حالی است که اگر کیفیت آموزشی
یک دانشگاه، خوب و مطرح و سرآمد باشد، دانشجویان آن دانشگاه هیچگاه با
مشکل کار و شغل مواجه نخواهند بود؛ بنابراین اگر یک دانشگاه بخواهد این
نگرانی را برای دانشجویان خود برطرف کند، بهتر است سطح کیفی آموزشی خودش را
بالا ببرد تا دانشجو بتواند صرف حضور و تحصیل در یک دانشگاه به راحتی وارد
بازار کار شود. بنابراین وظیفه اصلی یک دانشگاهی در وهله اول تولید بیشتر
است. ما باید بتوانیم سالانه تجهیزات و امکانات آموزشی خود را افزایش دهیم
تا بتوانیم ظرفیتهای بیشتری در دانشگاه داشته باشیم.»
نکوفر در پاسخ به
این پرسش که هماهنگی بین بازار کار و بخش آموزش دانشگاهی وجود
دارد یا نه، گفت: «اگر در این زمینه هماهنگی مشخصی نیست، نمیتوان نهاد
دانشگاه را مقصر دانست. بازار کار باید این مجرا و مسیر را برای همکاری و
هماهنگی دو طرفه بیشتر باز کند.
اینکه بازار کار کساد است یا جذب مشاغل در
کشور پایین آمده است، دلیل بر این نمیشود که دانشگاه هم کار خودش را تعطیل
کند و ظرفیتهای خود را افزایش ندهد. در ثانی، همکاریهای بین دانشگاههای
علوم پزشکی و بیمارستانهای آموزشی نیز تا جایی میتواند ادامه داشته
باشد. اگر یک بیمارستان آموزشی دانشجوهای خودش را استخدام کند، این
بیمارستان سطح بالا نخواهد بود. چرا که هم خودش به دانشجویان آموزش میدهد،
هم آنها را جذب میکند و هم خودش را اعتباربخشی میکند که روندی بیهوده
است.»
مازاد ظرفیت به دانشجویان خارجی تعلق دارد
نکوفر
در رابطه با این موضوع که دانشجویان بینالملل چه نقشی در این میان دارند،
گفت: «اگر بخواهیم به صورت عملیاتی به موضوع نگاه کنیم، شاید به این نتیجه
برسیم که واقعا بخش درمان کشور به اندازه کافی نیرو دارد و نیاز به افزایش
ظرفیتهای دانشگاه نیست.
اما این موضع وظیفه دانشگاه نیست که ظرفیتهای
خود را کم کند. از سویی، فردی که آرزوی ورود به دانشگاه را در سر دارد،
باید این پرسش را پیش از کنکور از خود بپرسد که در کجا میخواهد مشغول به
کار شود و چه آیندهای خواهد داشت. چرا که دانشگاه پاسخ این سوال را به او
نخواهد داد؛ اما دانشگاه چه باید بکند؟ دانشگاه قصد پیشرفت دارد و میخواهد
بخش آموزشی خود را گسترش دهد، اما بخش بازار کار هنوز آمادگی این گسترش را
ندارد. در نتیجه دانشگاه از بخش بینالملل استفاده میکند. دانشجویان
بینالملل سرمایههایی هستند که برای دانشگاه درآمدزایی میکنند و باعث
میشود دانشگاه بتواند پیشرفت سریعتری داشته باشد. این دانشجویان همچنین
باعث میشوند ما دائم خود را با کشورهای دیگر مقایسه کنیم و هر لحظه تلاش
داشته باشیم تا سطح علمی خود را افزایش دهیم.»
زهرا،
دانشجوی سال دوم دانشگاه علوم پزشکی ایران، نظر دیگری داشت. وی گفت: «تعداد دانشجویان خارجی هر سال بیشتر و بیشتر میشود. ما
نگران هستیم شاید تا چند سال آینده در دانشگاههای علوم پزشکی ایران جایی
برای ایرانیها نباشد.
خصوصا که در گفتوگوهایی که با این دانشجویان داریم،
فهمیدیم بیشتر آنها علاقه دارند در ایران بمانند و طبابت کنند.» نکوفر در
پاسخ به این سوال گفت: «در رابطه با این موضوع جای نگرانی وجود ندارد.
دانشگاه به همان اندازه که ظرفیتهای خودش را افزایش داده، دانشجوی خارجی
قبول میکند. از سوی دیگر، این دانشجویان پاسپورت غیرایرانی دارند. به این
معنی که پس از مدت مقرر به محض اینکه فارغالتحصیل شدند باید کشور را ترک
کنند. اگر واقعاً قصد طبابت در ایران را دارند، میتوانند به وزارت کار
مراجعه کنند، ولی با سختگیری و سیاستگذاریهای این وزارتخانه گرفتن اقامت
در ایران برای طبابت غیرممکن به نظر میآید. به همین علت نمیتوان درمورد
این موضوع نگران بود.»
پردیسها، جایی برای دانشجویان رتبه بالا
موضوع
دیگر مورد بحث، مسئله دانشکدهها و پردیسهای بینالملل بود. محمد،
دانشجوی سال دوم داروسازی از دانشگاه تهران گفت: «پردیسهای
دانشگاههای مسئله جدیدی است. ما برای اینکه به دانشگاه خاصی مانند تهران
وارد شویم، تلاش زیادی کردیم. شاید از دهها هزار داوطلب تنها 50 نفر
توانستند وارد این دانشگاه بشوند. اما اکنون میبینیم کسانی که در تمام
انتخابهای خود در دانشگاه قبول نشدهاند به راحتی وارد پردیسهای دانشگاهی
میشوند و توسط همین اساتید آموزش میبینند. این موضوع کمی نگرانکننده
است. به این خاطر که به نظر نمیآید عدالت رعایت شده باشد.»
جلیل
عربخردمند، معاون بینالملل دانشگاه علوم پزشکی تهران در پاسخ به این
موضوع گفت: «یکی از نکاتی که در ابتدا باید به آن توجه داشته باشیم، زمینه
برای بینالمللی سازی است. دانشگاهی که هنوز زمینه را برای ورود دانشجویان
خارجی فراهم ندیده است، بهتر است در پذیرش دانشجویان خارجی دست نگه دارد.
پردیسهای بینالملل دقیقاً زمینهای برای ورود این دانشجویان هستند تا در
سالهای آتی بتوان از آنها به عنوان یک دانشگاه تمام بینالمللی استفاده
شود. اگر دانشجویان ایرانی با رتبههای بالای کنکور در این دانشگاه پذیرفته
شدهاند، شاید ایراد از دانشگاه یا حتی سازمان سنجش باشد که باید پیگری
کرد. به هر حال نقص در هر سیستمی پیدا میشود.»
نژادپرستی در دانشگاههای علوم پزشکی
سهیلا،
دانشجوی سال سوم پزشکی دانشگاه شهیدبهشتی، در رابطه با دانشجویان خارجی
گفت: «وقتی ما میگوییم دانشجویان خارجی به دانشگاه آمدهاند، همه در ابتدا
تصور میکنند، دانشجویان کشورهای غربی و توسعه یافته اینجا هستند.
این در
حالی است که کشورهایی که پیشرفت علم در آنها از ایران عقبتر است دانشجویان
خود را به اینجا میفرستند. در حالی که هدف اصلی از بینالمللیسازی این
بود که ما با کشورهای دیگر رابطه بیشتری داشته باشیم و بتوانیم از علم آنها
استفاده کنیم.
کشورهایی که در علم از ما بسیار عقبتر هستند و حتی برای
پیشرفت به کمک ما احتیاج دارند، چطور میتوانند سطح علمی دانشجویان را
افزایش دهند؟ باید پرسید آیا دعوت از کشورهای فقیر آسیایی و آفریقایی برای
حضور در بهترین دانشگاههای علوم پزشکی کشور کار درستی است؟ آن هم در
شرایطی که خود دانشجویان داخلی برای حضور در این دانشگاهها چندین سال سختی
میکشند.»
نکوفر،
در این باره گفت: «ما در دانشگاههای خود با مسئله
نژادپرستی مواجه هستیم. دانشجویان ما دید منفی و اشتباهی نسبت به دانشجویان
مهمان دارند و نمیتوانند افرادی با نژادهای مختلف را در کنار خود داشته
باشند. این مسئله تا اندازهای قابل درک است.
کشور ما سالها درهای خود را
به روی دنیا بسته بود و به همین دلیل باز کردن این درها مخالفتهایی را در
بردارد. اما این به این دلیل نیست که ما باید تنها به نژادهایی که فکر
میکنیم از ما برتر هستند روی خوش نشان دهیم و نژادهایی را که تصور میکنیم
از ما پایینتر هستند نادیده بگیریم. »