شفا آنلاین>سلامت> چندی پیش در همایش معرفی فرصتهای سرمایهگذاری که در هتل اسپیناسپلاس برگزار شد، حجم بالای پروژههایی که به اشکال مختلف به سرمایهگذاران داخلی و خارجی معرفی میشد، آگاهان و ناظران را نگران میکند که با وجود نیاز شدید کشور به زیرساختهای تشخیصی درمانی، امکان اجرای این پروژهها تا چه حد مورد مطالعه و دقتنظر قرار گرفته است و صرف جذب سرمایه خارجی، مشکلات نظام سلامت را حل میکند یا گرهی بر گرههای کور وزارتخانه اضافه میکند؟
دو پاسخ متفاوت ازجانب وزیر و معاون وزیر به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید وقتی از وزیر بهداشت سوال شد که وضع پیوستهای اجتماعی این طرحها
چیست، او تنها به ذکر این جمله بسنده کرد: «واگذاری این پروژهها به بخش
خصوصی، خودش یک طرح اجتماعی است. مگر میشود پیوست اجتماعی نداشته باشد؟»
اما چند دقیقه بعد و چند متر آنسوتر، معاون اجتماعیاش پاسخی داد که
قاطعیت گفته آقای وزیر را زیر سوال برد. پاسخ صریح سیدمحمدهادی ایازی این
بود: «اینکه پروژهها بر مبنای نیاز شناسایی شده و در این همایش معرفی
شدهاند، قطعی و مسجل است؛ ولی اینکه بگوییم تمام این پروژهها پیوست
اجتماعی دارند، باید بگویم که نه. اینچنین نیست.» از ایازی پرسیدم: «اگر
پروژهای ساخته و سپس مشخص شد که تبعات اجتماعی و فرهنگی آن قابل کنترل
نیست، چه باید کرد؟» و او هم با لبخند امیدوارانهای که بر لب داشت، گفت:
«انشالله که اینطور نباشد.»
مطالعه وظیفه کیست؟ معاون
اجتماعی وزارت بهداشت البته راه دیگری هم پیشنهاد داد و آن درگیرشدن خود
سرمایهگذاران در چنین مطالعاتی است. وی گفت: «سرمایهگذاری که میخواهد در
پروژهای سرمایهگذاری کند، حتما این موضوع را مورد توجه قرار میدهد و
مشکلات به مرور زمان حل خواهد شد.»
اما
وقتی نظر برخی از صاحبان سرمایه و شرکتهای سرمایهگذاری حاضر در جلسه را
پرسیدم، پاسخ متفاوتی از آنچه ایازی انتظار داشت شنیدم. به عنوان مثال
عبداله یونسی عضو هیئت مدیره هولدینگ سلامت آریا گفت: «پروژهای که
مطالعات دقیقی نداشته باشد و تکلیف مسائل اجتماعی و فرهنگی آن روشن نباشد،
یک پروژه دردسر ساز است و پروژههای نظام سلامت هم معمولا از این دسته
پروژهها هستند. لذا کسانی که پول و سرمایه در اختیار دارند، علاقهای به
ورود در اقتصاد سلامت ندارند و کسانی هم که تخصص و علاقهمندی به این حوزه
دارند، از پول و سرمایه لازم برخوردار نیستند.»
معاونت درمان صلاحیت ندارد چند
روز بعد فرصتی پیش آمد تا در گفتوگو با رئیس ستاد محیطزیست و توسعه
پایدار شهر تهران، الزامات قانونی وجود پیوستهای اجتماعی برای پروژههای
عمرانی را مرور کنیم. محمدمهدی گلمکانی اظهار داشت: «لزوم بهرهگیری از
پیوستهای اجتماعی در بعضی از اسناد آمده است. مثلا در سیاستهای ابلاغی
مقام معظم رهبری اشاره شده که بعضی از کارها حتما باید دارای پیوست اجتماعی
باشد. ولی من اطلاع دقیقی ندارم که آیا به قانون تبدیل شده یا نه.»
وی
افزود: «قبل از آغاز پروژهها یکسری مطالعات امکانسنجی انجام میشود که
مباحث مربوط به تبعات اجتماعی انجام یک پروژه هم در مطالعات آنها وجود دارد
ولی لازم است که یک دستگاهی به عنوان دستگاه متولی و ناظر، اینها را تایید
کند.» عضو شورای عالی نظامپزشکی در ادامه خاطرنشان کرد: «مدتی قبل معاونت
درمان وزارت بهداشت مطالعاتی انجام داد و سرانه تخت بیمارستانی را محاسبه
کرد. براساس چنین مطالعاتی است که مشخص میشود مثلا در بعضی از شهرها،
نیازی به ساخت تخت بیمارستانی وجود ندارد یا اینکه در بعضی از شهرهای کوچک
مجوز ساخت بعضی بیمارستانها داده نمیشود یا گفته میشود که در فلان شهر
گنجایش بیمارستانهای هزارتختخوابی وجود ندارد. مثلا یک زمانی گفته میشد
که در پهنه شرق تهران مجوز ساخت بیمارستان داده نمیشود. این مجوزها بر
اساس نظر کارشناسی معاونت درمان صادر میشود.
البته این طبیعی است که
معاونت درمان صلاحیت لازم در این موضوع را نداشته و اینجا یک کار کارشناسی
لازم است.» از گلمکانی پرسیدم: «آیا شهرداری و شورای اسلای شهر به عنوان
مدیر شهر تهران، از تکتک این پروژهها که با مشوقهای بسیار قوی به تدریج
به سرمایهگذاران خارجی واگذار میشوند، اطلاع دارد که در کجا و با چه
شرایطی قرار است ساخته شوند؟» وی تصریح کرد: «من اطلاع دارم که
تفاهمنامهای بین شهرداری و وزارت بهداشت به امضا رسیده است. بنابراین
میدانم که شهرداری درباره کلیات این طرح با وزارت بهداشت تفاهم دارد. اما
درباره تکتک این پروژهها بههرحال سرمایهگذار باید خودش مطالعه کند و
سرمایه خودش را تنظیم کند.»
به محدودیتهای خودمان معترفیم نوبت
به سخنگوی وزارت بهداشت رسید تا دیدگاههای خود را برای ما تشریح کند.
ایرج حریرچی درعینحال که به لزوم انجام مطالعات دقیق و وجود پیوستهای
اجتماعی برای پروژهها باور دارد، اما بیشتر بر شرایط غیرقابل تغییری تاکید
داشت که به نظام سلامت تحمیل میشود. وی اظهار داشت: «این مطالعات، درمورد
پروژههای بزرگ ما حتما لازم است که انجام شود. برای بعضی از آنها انجام
شده و بعضی از آنها هم چون تکلیف سرمایهگذار برای آن مشخص نشده، هنوز
مشاوری هم برای آن انتخاب نشده است.» سخنگوی وزارت بهداشت تصریح کرد: «ما
به بعضی از محدودیتهای خودمان اعتراف میکنیم.» وی افزود: «وقتی که
پروژهها مکانیابی میشوند، یک مطالعه بزرگ در سطح شهر انجام میشود و
آینده تختهای بیمارستانی در این شهر مشخص می شود.
ما نتیجه این مطالعات
درمورد شهر تهران را 2 سال پیش در جلسهای به آقای دکتر قالیباف هم ارائه
کردیم که مورد تایید کلی شهرداری هم قرار گرفته است.» حریرچی ادامه داد:
«ما به محدودیتهای خودمان واقفیم ولی باید این مسائل را هم درنظر بگیریم
که به عنوان مثال در تهران در حوزه دسترس مردم، زمین مناسب برای احداث
بیمارستان نیست. بالاخره باید این محدودیتها را درنظر بگیریم و با مصلحت
کل شهر و کل نظام بهداشتی درمانی شهر، استان و کشور تصمیم بگیریم.»
وی
اضافه کرد: «ما در عالم تئوری زندگی نمیکنیم. ما در کشوری هستیم که صدهزار
تخت بیمارستانی کم دارد. میزان متوسط بستری در بیماستانهای دولتی 8/2 است
و اشغال تخت هم بالای 70 – 80 درصد است. یعنی در نقطه بحران هستیم. از این
صدهزار تختی که کمبود داریم، اگر مثلا 80 هزار تخت احداث شده بود، آنوقت
میشد درمورد 10 یا 20 هزار تخت باقیمانده گفت که مثلا جای خوبی برای آنها
درنظر گرفته نشده است. ولی درمورد پروژههایی که در دستور کار قرار دارند،
ما اطمینان داریم در هر نقطه از این شهر احداث شوند، یک بیمارستان کارا
خواهند بود.
جایابی این پروژهها موضوع بعدی است.» قائممقام وزیر بهداشت
با انتقاد از کسانیکه درمورد جزئیات طرحها تذکر میدهند، گفت: «بعضیها
موضوعاتی مانند این را مطرح میکنند و احساس میکنند که به نقطه خیلی کلیدی
هم توجه کردهاند درحالیکه نمیدانند ما هم به این نکات کلیدی توجه
داریم. ما در کشوری هستیم که صدهزار تخت بیمارستانی کم دارد و درهمین زمان
در مشکلدارترین جاها هم مذاکراتی برای احداث 13 هزار تخت در جریان است.
برای انتخاب زمین برای این پروژهها هم معمولا بیشتر از یکی دو گزینه، پیش
روی ما قرار ندارد.» وی درپایان تاکید کرد: «بعضی ملاحظات وجود دارد که اگر
همهچیز ایدهآل بود، میشد بهای بیشتری به آنها داد.»
پیوست اجتماعی چیست؟ در
دهههای گذشته که زندگی شهری پیچیدگیهای امروز را نداشت، طرحها و
پروژههای توسعه، غالبا از دیدگاه اقتصادی ارزیابی میشدند و این اعتقاد
وجود داشت که تولید ثروت میتواند همه مشکلات و تبعات احتمالی منفی آن
پروژه را تحتالشعاع خود قرار داده یا حتی آن را حل کند. در این دیدگاه
توجه به اجتماع محلی و نظام همسایگی در حداقل ممکن بود. لذا به شبکههای
اجتماعی که پایههای اصلی تامینکننده حمایت برای مردم در مقابل سختیها و
استرسها بود، توجهی صورت نمیگرفت. از اواخر دهه 1960، ارزیابی اثرات زیست
محیطی در پروژهها رایج گشته و اخیرا برنامهریزان و تصمیمگیران به این
نتیجه رسیدهاند که لازم است به درک بهتری از پیامدهای اجتماعی پروژههای
توسعه دست یافت.
از حدود شش سال پیش شورای شهر تهران مصوبهای را به تصویب
رساند که بر اساس آن پروژههای عمرانی شهرداری، ملزم به داشتن پیوستهای
اجتماعی و فرهنگی هستند. از همان زمان برخی از کارشناسان، درعینحال که از
چنین مصوبهای استقبال میکردند، اطلاق نام «پیوست» را بر این مطالعات
نمیپسندیدند و معتقد بودند که این نام تا حدودی از ارزش این کار میکاهد.
لذا عبارت «گزارش مشاور اجتماعی» را پیشنهاد دادند که هنوز هم مورد استفاده
است. از سویی کارشناسان مباحث توسعهای نام «پیوستهای توسعه پایدار» را
بیشتر میپسندند. به هرحال همه متفقالقول هستند که تصمیمات بزرگ، تبعات
بزرگی هم خواهد داشت و با متراکم شدن زندگی اجتماعی انسانها، این تاثیرات
عمیقتر خواهد شد. ایجاد یک پروژه عمرانی در شکل مرکز تجاری، تفریحی،
مدرسه، بزرگراه و بیمارستان بر محیط اطرافش تاثیرات شگرفی خواهد گذاشت.
این
طرحها و پروژهها به شکل بالقوه با مهاجرت مثبت یا منفی از آن محل، باعث
«تغییرات جمعیتی» خواهد شد، در «الگوی اشتغال» ساکنین آن محل تاثیر خواهد
گذاشت، «نظام همسایگی» را با اخلال مواجه خواهد کرد. به یاد داریم در همین
ماههای گذشته وقتی که وزیر بهداشت به همراه تعداد دیگری از مسئولین
شهرداری و سازمان اوقاف و... برای کلنگزنی پروژه احداث بیمارستان سوختگی
موقوفه «مرحوم عمیدی نوری» به محل احداث این پروژه رفتند، آنچنان با
گلایهها و نارضایتی اهالی محل مواجه شدند که مراسم کلنگزنی کاملا تحت
تاثیر قرار گرفت.
شاید داشتن تعهد بیشتر نسبت به مطالعات عمیقتر،
بررسیهای کارشناسانهتر و دقتنظرهایی که تحت عناوین گزارش مشاور جتماعی،
پیوست اجتماعی، پیوست توسعه پایدار یا هر اسم دیگری شناخته میشوند،
بتواند از تبعات تصمیمات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی ما بکاهد.