آقای دکتر اداره هیئت امنایی یک مجموعه در ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
پرواضح
است که هیئت امنا باید قابل بوده و از قدرت تصمیمسازی و تصمیمگیری،
بهرهمند باشد. نه اینکه فاقد اطلاعات بوده و امور از بالا به آن دیکته
شود. نام این ترکیب را دیگر نمیتوان هیئت امنا گذاشت، بلکه به نوعی
استفاده ابزاری از هیئت امنا برای سهولت پیشبرد اهداف اداری و مالی است.
اشکال عمده هیئت امناهای ما در حوزه بهداشت و درمان این است که تکنیکال و
فنی نیستند. یعنی افرادی نیستند که بتوانند بر سیاستهای کلی بهداشت، درمان
و آموزش پزشکی اثرگذار باشند.
اما ما قبلا طرح اداره هیئت امنایی را در مورد دانشگاههای علوم پزشکی تجربه کرده بودیم.
بله
و اتفاقا با انجام آن، تصمیمسازی و تصمیمگیری در همان دانشگاه انجام شده
و با عدم تمرکزی که رخ داد، مشکلات سریعتر حل شد. اما این را نیز نباید
فراموش کرد که دانشگاه یک محیط علمی است و بیشتر تصمیمات و مسائلی که مطرح
میشود در حوزههای آموزشی، پژوهشی، بهداشتی، درمانی و تا اندازهای هم
مسائل اداری است. البته آن دسته از مسائل اداری که از مسائل بهداشتی حمایت
میکند. امروز وقتی ستاد وزارتخانه قصد انجام کاری را دارد، معمولا بودجه
را به دانشگاهها میفرستد و در دانشگاهها از طریق هیئت امنا امور را پیش
میبرند. اگرچه هیئت امنایی شدن دانشگاهها محاسنی دارد که نظام ستادی
وزارتخانه از آن بیبهره است، اما در کل به نفع ستاد وزارت بهداشت است که
برای تصمیمسازی، تصمیمگیری و استفاده بهینه از منابع خود، هیئت امنایی
شود.
بالاخره شما موافق هیئت امنایی شدن ستاد وزارت بهداشت هستید یا مخالف آن؟
من
با هیئت امنایی شدن ستاد وزارت بهداشت موافق هستم چراکه کار را آسان
میکند. اما انتقاد من به کل هیئت امناها است. چه در ستاد و چه در دانشگاه.
به عقیده من هیئت امنایی شدن ستاد وزارتخانه باعث میشود که امور آسانتر و
سریعتر پیش برود و به خصوص پولها و منابع ماندگارتر باشد. اما اگر
کارکرد هیئت امنا به این مفهومی که امروز وجود دارد، باشد، دیگر فرقی
نمیکند که در دانشگاه مستقر باشد یا ستاد وزارتخانه. چراکه در هر دو مورد،
استفادهای که باید از هیئت امنا شود، نمیشود.
یکی از شاخصهای هیئت امنایی شدن دانشگاهها این است که وزارت بهداشت
همچنان چتر نظارتی خود را روی آنها دارد. امروز اگر ستاد وزارتخانه هیئت
امنایی شود، این نظارت از کجا اعمال میشود؟
خیر
اینطور نیست. دانشگاهها به طور کامل هیئت امنایی شدهاند و هیچگونه
وابستگی به وزارت بهداشت یا نظارتهای آن ندارند. مساله اینجاست که هیئت
امناهایی وجود دارند که آنطور که باید از اختیارات خود به شکل بهینه
استفاده نکرده و وزارت بهداشت را مجبور به مداخله میکنند.
منظور دقیق شما از استفاده بهینه از اختیارات چیست؟
هیئت
امنا از اعضایی تشکیل شده که با هم رایزنی میکنند و در این میان نظر جمع
مهم است. اما اغلب اوقات به دلیل وجود برخی ملاحظات یا به تعبیر دیگر
«بیاطلاعی»، نظری را که از طرف وزارتخانه میآید، باید تایید کنند. یعنی
اگرچه این نقیصه به یک رویه تبدیل شده، اما رویه تعریف شده در هیئت امنا
نیست.
چه تضمینی وجود دارد که این نقیصه، یک پله بالاتر و در مورد وزارت بهداشت تکرار نشود؟
اگر
ما در ساختار و فرایند هیئت امنا یک تجدید نظر کنیم نهتنها دانشگاهها
اصلاح میشوند بلکه وزارتخانه هم اصلاح میشود.
به تضارب آرا در هیئت امنا اشاره کردید. همین زیاد بودن نظرات اعضا، در تصمیمگیری اخلال ایجاد نمیکند؟
این
فرضها اشتباه است. فرض ما این است که اعضای هیئت امنای ما افرادی دارای
مهارت هستند که هیچ مسئولیت دیگری ندارند. این افراد انسانهایی باتجربه به
شمار میروند که اگر حرف درستی شنیدند، آن حرف را قبول میکنند و به آن
رای مثبت میدهند.
اینکه افرادی با مهارت هستند، الزاما به این معنا نیست که نظر مشترکی هم داشته باشند.
ایرادی
ندارد. یک موضوع به بحث گذاشته میشود، آراء مختلف اخذ میشود و زمانی که
نظرات به خوبی بیان و توصیف شد، رایگیری میشود. اگر مساله به خوبی و از
ابعاد مختلف شکافته شد و رای آورد، به هرحال رای اکثریت است. اما اکثریتی
که آگاهانه انتخاب شدهاند و هیچکس هیچ ارجحیتی بر دیگری ندارد. نه اینکه
بگویند چون این فرد نماینده وزارت بهداشت است، حق وتو دارد.
یکی از انتقاداتی که نسبت به عملکرد هیئت امناها میشود، این است که صرفا
برای حل نیازهای اداری و مالی تشکیل جلسه میدهند. این انتقاد را قبول
دارید؟
بله.
دقیقا به همین شکل است. متاسفانه هر زمان که فصل بودجه میشود یا مشکلی
پیش میآید، از هیئت امناها دعوت به اظهار نظر میکنند. در حالی که آنها
باید یک دبیرخانه مستمر داشته باشند و ضمن تشکیل جلسات، به صورت مرتب به
برنامهریزی، ارزشیابی و نظارت مشغول باشند. درواقع باید انسانهایی باشند
که انگیزه لازم برای انجام این کار را داشته باشند و اگر لازم است تعهد
دهند که هفتهای یک یا دو روز حضور پیدا کنند. حتی اگر لازم است به این
افراد حقوق پرداخت شود تا هیئت امناها از این حالت صرفا تشریفاتی و ابزاری
کنونی خارج شوند. هیئت امنا نباید ابزاری باشند، بلکه باید از میان افراد
توانمندی انتخاب شوند که بتوانند برای دانشگاهها تصمیمسازی و تصمیمگیری
داشته باشند.
یکی دیگر از انتقاداتی که به ترکیب اعضای منتخب هیئت امناها وارد است،
این است که متولیان با پیشکسوتان حوزه پزشکی و سلامت رودربایستی دارند و به
نوعی مجبور میشوند علیرغم علم بر عدم توانمندی، از برخی از آنها استفاده
کنند.
شاید
بهتر باشد بگوییم اشکال کار اینجاست که ترکیب هیئت امنا را سیاسی میکنند.
در انتخاب اعضای هیئت امنا، آن حداقل تعهدهایی که افراد باید نسبت به
نظام داشته باشند، بحث دیگری است، اما شرط اصلی این است که فرد به مسائلی
که در هیئت امنا مطرح میشود تسلط داشته و آزاد اندیش باشد که خوشبختانه از
این دست افراد، به خصوص در میان اعضای هیئت علمی زیاد هستند. افرادی که
ضمن دارا بودن حداقلهای لازم برای کشور، توانمندیهایی نیز در حوزههای
مختلف دارند. ما باید به دور از جنجالهای سیاسی و اینکه افراد متعلق به
کدام حزب سیاسی هستند، انسانهایی را که دارای توانمندی لازم هستند، وارد
هیئت امنا کنیم.
مثلا در هیئت امناها عدهای از افراد حقوقی هستند. برای
بنده غیر قابل فهم است که چرا باید در ترکیب هیئت امنا از افراد حقوقی
استفاده شود؟ درحالی که افراد حقیقی دارای توانمندی برای هیئت امنا کافی
هستند. ما گاهی در جلسات افرادی را دعوت میکنیم که میگوییم صاحب
اختیاراتی هستند. مثلا منابع دست آنهاست. پس این افراد باشند تا منابع به
راحتی به ما تعلق گیرد. این خود یک اعوجاج است. اگر قرار است شرح وظیفه
هیئت امنا این باشد که تصمیمسازی و تصمیمگیری برای سیستم اجرایی کند،
افراد مسئول باید آن را انجام دهند نه اینکه ما به خاطر اینکه انجام شود
این افراد را در هیئت امنا قرار دهیم.
اگر بخواهید یک پیشنهاد برای بهبود سازوکار انتخاب افراد هیئت امنا دهید، چیست؟
به
نظر من باید یک هیئت وجود داشته باشد که کار آن بررسی افراد و تعیین برخی
ضوابط برای انتخاب هیئت امناها و معرفی آنها به رئیس جمهور باشد. یعنی باید
افراد دارای صلاحیت در قالب یک واحد مستقل از دولت، براساس برخی شواهد و
ضوابط اجازه دهند که اشخاص به صورت آزادانه بتوانند مشارکت کنند و انتخاب
شوند.