شفا آنلاین>اجتماعی>سلامت> دانشجویان بسیاری از رشتهها مدتی از تحصیل خود را به کارآموزی میگذرانند، اما این موضوع در مورد دانشجویان پزشکی تا حد زیادی متفاوت است.
به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید همین تفاوت باعث
میشود که بیمارستانهای آموزشی جزو پیچیدهترین نهادهای آموزشی باشند.
نهادهایی که در آنها دانشجو در عین حال که آموزش میبیند مسئولیت سنگین
درمان را هم بر عهده دارد. این موضوع بیشتر در مورد دستیارها صدق میکند که
برخی از آنها به صورت مستقیم با زندگی بیمار سر و کار دارند، مانند
دستیارهای بخش جراحی که حتی در حساسترین جراحیها وظایف گاه مهمی را بر
عهده دارند.
این اتفاق، اجتنابناپذیر است چرا که از سالهای بسیار دور رسم
آموزش پزشکی این بوده که دانشجو هم در فرآیند درمان نقش کلیدی ایفا کند تا
زمانی که در این مسیر تنها بود مجبور نباشد به آموزههای تئوریاش اتکا
کند. دولتها هم در اغلب کشورها از این ویژگی آموزش پزشکی استفاده کردهاند
و اغلب بیمارستانهای دولتی جهان محلی برای آموزش دانشجویان هستند اما
دانشجویان پزشکی و برخی از کارشناسان اعتقاد دارند که یک پای این ماجرا در
سیستم آموزشی و درمانی ایران میلنگد، آنجا که حقوق کم و استفاده بیشتر از
انتظار از دستیارها هم فرآیند درمان را مختل میکند و هم بر خروجی سیستم
آموزشی کشور تاثیر میگذارد.
بهرهوری یا بهرهکشی محمد
دستیار جراحی عمومی یکی از دانشگاههای علوم پزشکی دولتی است. او درباره
وضعیت آموزشی دستیارها و تاثیرش بر سیستم درمانی کشور میگوید: «آموزش
رزیدنتها در ایران بیشتر به یک آش شله قلمکار شبیه است تا نظامی مدون. ما
نمیدانیم که به عنوان یک دستیار دقیقا چه وظیفهای داریم و چه حقوقی بابت
این وظایف دریافت میکنیم.
البته ما خودمان وظایفمان را میدانیم اما
متاسفانه آنچه که در عمل انجام میدهیم محدود به وظایف تعیین شده نمیشود.
ما در بسیاری از مواقع به جای اساتید و اعضای هیئت علمی کار میکنیم،
کارهایی که چندان ربطی به آموزشمان ندارد اما حقوقی که در ازای این کار
دریافت میکنیم هیچ سنخیتی با آن ندارد.»
او
حقوق دستیارها را تنها محدود به مسائل مالی نمیداند و میگوید: «اگرچه
بسیاری از ما با گذشتن از مرز سی سالگی هنوز نتوانستهایم تشکیل خانواده
بدهیم و یا اگر اقدام کردهایم در تامین معیشتمان مشکلات جدی داریم اما
وقتی از حقوق صحبت میکنیم منظورمان دریافتی ریالیمان به عنوان رزیدنت
نیست بلکه به مسائل دیگر مانند نحوه آموزش هم اعتراض داریم. تعداد زیادی از
اساتید در زمانی که باید، در بیمارستان حاضر نیستند، بسیار دیر می آیند و
خیلی زود هم می روند چون باید به بیماران مطبشان رسیدگی کنند. خب بماند که
وظایف آنها در زمانی که باید حضور داشته باشند و ندارند بر دوش ماست، ما از
دریافت آموزش کافی هم محروم هستیم.»
محمد
ادامه میدهد: «خیلی وقتها با خودمان فکر میکنیم که ما یک دانشجو نیستیم
بلکه فارغالتحصیلی هستیم که مانند فارغالتحصیلان رشتههای دیگر برای
گذراندن دوره سربازی امریه گرفتهایم و محل خدمتمان هم بیمارستان تعیین
شده. همه اینها نه تنها از ما عدهای نا امید، خسته، بی انگیزه و...
میسازد و در نهایت دودش به چشم نظام سلامت خواهد رفت. چرا که دستیاری که
دوره تحصیلش را بد گذرانده باشد به عنوان خروجی نظام آموزشی نمیتواند
عملکرد خوبی در آینده درمان کشور ارئه کند.»
او
اعتقاد دارد که اگر دستیاران باید خیلی از کارها را بدون حضور اساتید
انجام بدهند حداقل این کارها به صورت روشن در شرح وظایفشان بیاید تا آنها
بتوانند بر اساس آنها به دنبال مطالبه حقوقشان باشد. میگوید: «ممکن است
وقتی ما از حقوق کم شکایت میکنیم عدهای بگویند شما دانشجو هستید و تا
زمانی که در این کسوت فعالیت میکنید همین کمک هزینهای هم که به شما داده
میشود زیاد است و این مبلغ به بقیه دانشجوهای کشور تعلق نمیگیرد. در حالی
که اگر آن کاری را که واقعا ما انجام میدهیم در شرح وظایفمان بیاید
میتوانیم محکم تر به دنبال حقوقمان باشیم. هر کدام از ما سهم بسیار زیادی
در حقوقی که اساتید و متخصصان میگیرند داریم، سهمی که هیچ وقت رنگ آن را
نمیبینیم و حتی در مقابلش از حضور کامل اساتید هم برخوردار نیستیم.»
رحمتالله
توکل، قائممقام سازمان بیمه سلامت ایران هم انجام آن دسته از خدمات
درمانی را که بر عهده اساتید است، توسط دستیارها تایید میکند و میگوید:
«این مسئله وجود دارد و از چند بعد میتواند به نظام سلامت آسیب وارد کند.
اولا اینکه در بیمارستانها پرداختهای تعرفهای بر اساس حضور اساتید صورت
میگیرد اما بخش زیادی از کار توسط دستیارها انجام میشود و در بسیاری از
مواقع هم استاد اصلا حضور ندارد که این موضوع هم از نظر شرعی و هم قانونی
اشکال دارد.» او ادامه میدهد: «از طرفی این موضوع باعث ابهام در محاسبهها
میشود، یعنی در این شرایط ما دقیقا نمیفهمیم که کار را چه کسی انجام
میدهد و هزینههایی که انجام میشود دقیقا برای چقدر کار است.»
توجه به معیشت رزیدنتها شاهین
آخوندزاده که حالا معاون پژوهشی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
است و سالهای زیادی را در فضای آموزش پزشکی گذرانده درباره لزوم توجه به
وضعیت دستیاران و تاثیر آن بر آینده درمان کشور میگوید: «وقتی آقای وزیر
می خواست طرح تحول سلامت را اجرا کند من دو پیشنهاد برای ایشان داشتم که
بالا بردن کیفیت خدمات آینده طرح تحول سلامت را تضمین میکرد: یکی توجه به
معیشت و آموزش دستیاران بود و دیگری توجه به پرستاران. هنوز هم عقیده دارم
که توجه به معاش این دو گروه میتواند کیفیت درمان را در نظام درمانی کشور
متحول کند.»
او
درباره دستیاران میگوید: «وقتی یک دستیار دغدغه معاش نداشته باشد
میتواند به خوبی آموزش ببیند و در عین حال در امر درمان هم موثر واقع شود.
در حال حاضر به اندازه یک عضو هیئت علمی از دستیار کار میکشند و او موظف
است که کارش را به خوبی انجام بدهد در این شرایط حتی اگر وجدان هم داشته
باشد نمیتواند با یک و نیم میلیون تومان در تهران زندگی کند پس مجبور است
شبها کشیک اضافه بدهد و روز بعد چون خسته و ضعیف است نمیتواند وظایفش را
به خوبی انجام بدهد.»
آخوندزاده
معتقد است که یک دستیار باید در حد کف حقوق یک استادیار دریافتی داشته
باشد و می گوید: «البته در مقاطعی برای افزایش دریافت دستیاران اقداماتی
صورت گرفت اما نتیجه این شد که مثلا هفتصد، هشتصد هزار تومان تبدیل شد به
یک و نیم میلیون یا دو میلیون تومان در حالی که این رقم باید تا چهار
میلیون تومان افزایش پیدا کند.»
با وجود اینکه خیلیها ارزش اقتصادی
فعالیتهای یک دستیار را بالا میدانند. آخوندزاده خیلی موافق نگاه مادی به
اقدامات دستیاران نیست. او میگوید: «به هر حال دستیار دارد کار یاد
میگیرد و نباید به این فکر کرد که کار او چقدر ارزش مادی دارد و هزینه آن
باید به چه کسی تعلق بگیرد. ما هم اگر روی دریافتی دستیاران و حقوقشان
تاکید داریم به این دلیل است که معتقدیم فارغ از کاری که آنها انجام
میدهند باید زندگیشان تامین شود تا بتوانند به خوبی وظایفشان را انجام
بدهند.»سپید