شفا آنلاین>سلامت>كمبود پزشك در كشور واقعيت پنهاني است كه كمتر كسي به آن اشاره ميكند. اين در حالي است كه به گفته ايرج حريرچي، قائم مقام وزير بهداشت اكنون به ازاي هزار نفر جمعيت 0/89 نفر پزشك داريم و در اين زمينه در بين كشورهاي منطقه جزو رتبههاي آخر محسوب ميشويم.
به گزارش شفا آنلاین،اين در حالي است كه مطابق استانداردهاي
جهاني بايد به ازاي هر هزار نفر جمعيت 3/5 پزشك در كشور وجود داشته باشد.
به رغم اين آمار و با وجود مسكوت ماندن طرحهايي همچون پزشك خانواده به
دليل كمبود پزشك، عدهاي اصرار دارند پزشك زياد داريم و بر همين مبنا
سياستهاي آموزشي وزارت بهداشت هم بر تربيت تعداد محدودي پزشك متمركز شده
است؛ سياستي كه به باور برخي كارشناسان پاي برخي ذينفعان در ارتباط با آن
در ميان است. گويا ذينفعان نگرانند با افزايش آمار پزشكان مراجعه و
درآمدشان كاهش يابد. تناقض آمار در كشورمان چيز تازهاي نيست. يكي
از نمونههاي اين موضوع تناقض در آمار پزشكان و طرح كمبود يا نيروي مازاد
در اين حوزه است. برخي پزشكان و كارشناسان حوزه سلامت كه از بيكاري تا 20
هزار پزشك سخن ميگويند و آمار نشان ميدهد نسبت پزشك به جمعيت در ايران به
مراتب از ساير كشورهاي دنيا پايينتر است و به عبارت دقيقتر پزشك كم
داريم. براي پاسخ به اين تضاد ميتوان در مقايسهاي با ساير كشورهاي دنيا
دلايل منطقي كمبود يا زياد بودن پزشكان و چرايي احساس كمبود پزشك در كشور
را مورد بررسي قرار داد. سرانه پزشك به جمعيت در دنيامطابق
آمار سازمان بهداشت جهاني (WHO) نسبت تعداد پزشك در هزار نفر در كشور قطر
7/739، در كوبا ، 6/732، در اسپانيا 4/949، در آلمان 3/889، در
اوكراين 3/543، در گرجستان 4/272، در تركمنستان 4/179، در آذربايجان
3/402، در ارمنستان 2/698، در مصر 2/830، در امارات 2/533، در عمان
2/429، در تركيه 1/711، در ليبي 1/90 و در تاجيكستان 1/918 است، با چنين
آماري بهتر مي توان درك كرد آمار 0/89 پزشك به ازاي هر هزار نفر در ايران
چقدر با آمارهاي جهاني حتي كشورهاي نه چندان پيشرفته جهان فاصله دارد و در
جايگاه 92 دنيا قرار داريم. بر اين اساس ميتوان دريافت با سياستهاي اتخاذ
شده در بهداشت از سالي حدود 600 هزار نفري كه در كنكور پزشكي شركت
ميكنند، فقط حدود 3 هزار نفر براي ادامه تحصيل در رشته پزشكي وارد دانشگاه
ميشوند، آن هم در شرايطي كه جمعيت كشور هم هرچند با شيب ملايم اما به هر
حال رو به افزايش است. بحران كمبود پزشكبراساس
بندي در برنامه پنجم توسعه، آموزش و تربيت نيرو بايد مطابق نيازهاي كشور
باشد. پيش از اين، وزير بهداشت نيز با تأكيد بر اينكه وزارت بهداشت نسبت به
ايجاد شغل براي فارغالتحصيلان دانشگاههاي علوم پزشكي مسئوليت دارد،
خواستار آن شده بود كه پذيرش دانشجو در رشتههايي كه بازار كار ندارند،
متوقف شود. در دهه80 با همين نگاه و با تصور اينكه بازار كار در رشته پزشكي
اشباع شده و كشور با پديده پزشكان بيكار مواجه است، ظرفيت پذيرش رشتههاي
پزشكي كاهش يافت. با وجود هشداري كه برخي مسئولان در آن زمان دادند، سياست
كاهش ظرفيت آموزش پزشكي پي گرفته شد. سال87، عليعباسپور، رئيس كميسيون
آموزش مجلس هشدار داد كه با روندي كه طي اين سالها در زمينه تربيت پزشك در
پيش گرفته شده است، كشور بهزودي با بحران كمبود پزشك مواجه خواهد شد؛
بحراني كه امروز بيصدا با آن مواجه شدهايم. بيكاري پزشكان از واقعيت تا گمانآمار
و ارقام پزشكان و كمبود يا حتي مازاد آنها مانند بسياري ديگر از آمار و
ارقام در كشورمان بسيار متناقض است. نكته قابل تأمل اينجاست كه اين آمار
متناقض از زبان مسئولان اين حوزه منتشر ميشود. با وجود اين، وزير بهداشت
يكي از نخستين افرادي بود كه بحث كمبود پزشك در كشور را مطرح كرد؛موضوعي
كه حتي خود وي نيز فكرش را نميكرده اما با قرار گرفتن در جايگاه وزارت
وقتي بنا ميشود برنامههايي همچون پزشك خانواده را اجرايي كنند، متوجه
كمبود جدي پزشك در كشور ميشود. وي در مورد بيكاري 20 هزار پزشك ميگويد:
در فراخوان ما تنها 2 هزار نفر جذب شدند. معتقديم عدهاي كه به ما اعتقاد
ندارند يا تمايل به انجام كاري غير از پزشكي دارند، 5 هزار نفر بيشتر
نميشود، پس عدد 20 هزار را قبول نداريم و اين اعدادي كه عنوان ميشود، حدس
و گمان است و درست نيست. به باور هاشمي كمبود پزشك يك مشكل عمومي در سراسر
كشور است. وزير بهداشت به شاخص تراكم پزشك هم اشاره ميكند؛ شاخصي كه به
گفته او حكايت از كمبود پزشك در مراكز درماني دارد و ميگويد«متأسفانه با
اين پيشفرض كه تعداد پزشكان زياد است، آموزش و پذيرش را در پزشك عمومي و
تخصص محدود كرديم.» محروميت بيماران براي درآمد بيشتر پزشكانتوزيع
نامناسب همين تعداد پزشك در نقاط مختلف كشور نيز باعث شده در مناطق
برخوردار با ازدياد و در مناطق محروم با كمبود پزشك مواجه باشيم. اين در
حالي است كه حدود نيمي از پزشكان متخصص در حوزههاي مختلف در تهران و به
طور دقيقتر در نواحي مركزي و شمالي پايتخت پراكنده شدهاند اما مناطق
محروم و استانهاي مرزي مانند سيستان و بلوچستان با كمبود شديد پزشك
مواجهند. حميد ايزدبخش، پژوهشگر پژوهشكده مطالعات راهبردي و
سياستپژوهي درباره كمبود پزشك در كشور ميگويد: برخي ذينفعان در نظام
سلامت مكرر ميگويند كه تعداد پزشك در ايران زياد است و به اين بهانه تربيت
پزشك را محدود كردهاند زيرا هنگامي كه تعداد پزشك در يك رشته تخصصي
فراوان باشد به طور حتم درآمد پزشكان در آن حوزه خاص كاهش خواهد يافت. از
سوي ديگر روند تربيت پزشك نيز حداقل از سال 2005 تا به امروز ثابت بوده
است. وي در پاسخ به اين سؤال كه چرا برخي مسئولان كبود قشر پزشك را كمتر
احساس ميكنند، ميگويد: اين مسئله به علت دوري و عدم توجه به مناطق محروم و
كمتر برخوردار است. بنا به تأكيد ايزدبخش در تهران و تا حدودي در برخي از
كلانشهرها كمبود پزشك ديده نميشود زيرا پزشكان در تهران درآمد بسيار
بيشتري كسب ميكنند و ميل بيشتري به كار و فعاليت در تهران و كلانشهرها
دارند. با تمام اينها به گفته ايرج حريرچي، قائم مقام وزير بهداشت
به دليل كمبود نيرو، پزشكان متخصص ما 1/7برابر نيروي تمام وقت كار ميكنند،
يعني 70 درصد بيشتر از يك نفر تمام وقت. پزشكان عمومي نيز 1/3 برابر نيروي
تمام وقت كار ميكنند؛موضوعي كه هرچند موجب افزايش درآمد آنها ميشود
اما ميتواند بيماران را با چالش مواجه كند و تشخيص و عملكرد پزشكان را به
دليل تراكم بيمار بيشتر با قصورات بيشتر پزشكي مواجه سازد؛ امري كه وزارت
بهداشت قرار است با تغيير در سياستهاي آموزشي برايش چارهاي بينديشد.
با توجه به این که بیمه به علت کمبود بودجه، با تاخیر و به طور ناقص حقوق پزشکان خانواده را پرداخت میکند، فقط مشکل تربیت تعداد بیشتر پزشکان نیست، وقتی دولت تصمیم گرفت هزینه از جیب مردم کاهش یابد که بسیار هدف قابل ستایشی هست، اما این مساوی است با افزایش هزینه های دولت، چون دولت باید حقوق بدهد.
بنابراین اگر میخواهیم پزشکان به خوبی به درمان و و مسائل بهداشتی مردم بپردازند باید بودجه کافی به وزارت بهداشت و بیمه اختصاص یابد تا شان پزشکان خانواده و مردم هم زمان ارتقا بیابد.
با تشکر.