وجود نداشتن رابطه خطی میان طلاق و فقر در ایران، تأثیر زیاد استرسهای
اجتماعی بر افزایش طلاق و وضع زنان سرپرست خانوار و کودکان طلاق از
موضوعاتی بود که در این نشست مطرح شد.
«علی ربیعی»، وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی یکی از حاضران در این نشست
بود.
او گفت که درحال حاضر هرجا سخن از آسیبهای اجتماعی میشود، مسائلی درباره حاشیهنشینی، فقر، درگیری، اعتیاد و خشونت مطرح میشود: «براساس مطالعهای که اخیرا انجام شده، شیوع اعتیاد در میان افراد دارای شغل خیلی بیشتر است و اعتیاد در طبقه متوسط، اعتیاد روزبهروز درحال افزایش است. به هرحال نباید از گزارشهایی دراینباره و درباره طلاق، سرسری بگذریم، مثلا اگر میبینیم شیوع طلاق در مکانهایی برخوردار است، باید سبک زندگی آنها را هم بررسی کنیم.». ربیعی گفت: «نیاز به جامعهای پرنشاط داریم. رد پای بیماری استرس را نهتنها در بیماریهای فیزیکی بلکه در بروز آسیبهای اجتماعی میتوان به وضوح مشاهده کرد.»
«احمد میدری»، معاون امور اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی یکی از سخنرانان این نشست بود. او ابتدا گفت: «شورایعالی رفاه یکی از مهمترین شوراهای کشور است و در رأس آن شخص رئیسجمهوری است. این شورا دایره مسئولیتهای زیادی دارد اما با وجود اینکه ١٢سال از آغاز به کار این شورا میگذرد، چندان فعالیتی نداشته و احیای این شورا درحوزه اجتماعی اهمیت زیادی دارد.» او در ادامه گفت: یکی از موضوعاتی که درحوزه فقر مطرح میشود، طلاق است: «طلاق در خانوادههای زن سرپرست دچار فقر میشوند و یکی از مهمترین دلایلی که باید برای کاهش طلاق تلاش کرد، همین موضوع است.»
میدری در ادامه سخنانش نتایج گزارشی را که توسط وزارت کار درباره طلاق انجام شده، اعلام کرد: «این گزارش رابطه طلاق و میزان فقر درکشور را بررسی کرده و سوال مطرح شده در آن، این بوده است که آیا افزایش فقر به افزایش طلاق منجر میشود یا رابطه خطی بین دو وجود ندارد؟ نتایج این گزارش درنهایت نشان داد که رابطه خطی بین این دو وجود ندارد و لزوما افزایش فقر منجر به طلاق نمیشود و در استانهایی که درآمد بالایی دارند، طلاق بیشتر است.»
به گفته معاون امور اجتماعی وزیر کار «در سال ٩٣، نسبت طلاق به ازدواج، منفی ٤٠/٠درصد بوده است. از طرف دیگر نسبت طلاق در خانوادههای تکفرزندی بسیار بیشتر از چندفرزندی است، بهطوری که براساس نتایج تحقیقات ما ٧٠درصد استانهایی که تکفرزندی در آنها غالب است، طلاق بیشتری دارند.»
«روزبه کردونی»، رئیس دبیرخانه شورایعالی رفاه و تأمین اجتماعی و مدیرکل دفتر امور آسیبهای اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی دومین سخنران این نشست بود. او در ادامه سخنان معاون امور اجتماعی وزیر کار گفت که مطالعات ما نشان دادهاند که علل بروز طلاق را نمیشود به فقر تقلیل داد: «استانهایی که بالاترین نرخ طلاق را دارند، فقر زیادی ندارند. از طرف دیگر بررسی روند رشد تکفرزندی نشان میدهد که تقریبا همه استانهای کشور نرخ بالای ١٤درصد را تجربه میکنند و استانهایی که بالاترین نرخ تکفرزندی را دارند، بالاترین طلاق را هم دارند. این موضوع، این احتمال را تقویت میکند که باید تغییرات پارادایمی، نگرشی و سبک زندگی را در طلاق درنظر بگیریم.»
«حبیبالله مسعودیفرید»، معاون امور اجتماعی بهزیستی یکی دیگر از سخنرانان
این نشست بود. او گفت که آسیبهای اجتماعی مثل خیلی از موضوعات دیگر چند
عاملیاند و تقلیلگرایی در آنها رویکرد نادرستی است: «ما در بهزیستی برای
بررسی بهتر آسیبهای اجتماعی و برای تدوین سیاستهای اجتماعی، بهزیستی
سیاستهای حمایت از زنان و کودکان را تدوین کردهایم.
بیمه خدمات مشاورهای
و مددکاری جزو مصوبات شورایعالی انقلاب فرهنگی است و اجراشدنش ضروری است.
ما در بهزیستی و برای کمکردن آسیبهای اجتماعی، در سه سطح، پیشگیری داریم
که پیشگیری سطح دو به مرکز فوریتهای اجتماعی مربوط میشود که در ١٩٠ شهر
ایران فعالیت میکند. براساس آمارهای ما، از ٦٠٠هزار تماسی که در سال
گذشته داشتهایم، بیشترین تماسها مربوط به مسائل خانوادگی بوده است.» او
گفت: «ما در پیشگیری سطح سه، کودکان بدسرپرست و بیسرپرست را بررسی
میکنیم. براساس آمارها ما، درحال حاضر ٢٤هزار کودک بدسرپرست و بیسرپرست
تحت پوشش مراکز بهزیستیاند که از این ٨هزار کودک بدسرپرست هستند. از طرف
دیگر آمارهای ما نشان میدهد که ١٨هزار خانوار تحت پوشش ما، زن
پرسرپرستاند و پایگاههای خدمات اجتماعی در مناطق اجتماعی، یکمیلیون
و٦٠٠هزار نفر را تحت پوشش دارند.»
فرید ادامه داد: «درحال حاضر ما ١٥ خانه
امن درکشور داریم که زنان خشونت دیده یا درمعرض خشونت میتوانند به آنها
مراجعه کنند. براساس آمارهای ما سههزار زن در معرض آسیب و آسیبدیده تحت
پوشش بهزیستیاند و سرپرست حدود ٣٠درصد خانوارهای تحت پوشش بهزیستی،
زنانیاند که از همسرانشان جدا شدهاند. براساس آمار سال ٩٠، ١١درصد
خانوارها به دلیل طلاق، زن سرپرستاند و دلیل بقیه، فوت همسر است.» معاون
امور اجتماعی بهزیستی گفت: «ما باید برای تحکیم بنیان خانواده از
دبیرستانها شروع کنیم و به بچهها یاد بدهیم که چطور خوب زندگی کنند و از
خشونت دوری کنند.»
«علی محمدی»، معاون دادگستری استان چهارمحالوبختیاری، یکی از کسانی بود که
به نشست تخصصی سیاستگذاری درحوزه کنترل و کاهش طلاق آمده بود تا از
تجربههای موفق این استان در پایین آوردن میزان طلاق بگوید. او گفت که در
سال ٨٩، ٨٨٥ طلاق در این استان ثبت شده و در سالهای ٩١ و ٩٢، در مرکز
استان ٢٠٢ پرونده درخواست طلاق به سازش رسیده است که درصد طلاق را در مرکز
استان ٧درصد و در کل استان ١٥درصد کاهش داد.» او ادامه داد: «در سال
٩٤، نسبت به سال ٩٣، طلاقها را ٤درصد کاهش دادیم، اما در کل دلایل
افزایش طلاق درکشور را باید ریشهیابی کرد؛ واقعیت این است که درحال حاضر
٧٠درصد اختلافات خانوادگی بهطور مستقیم و غیرمستقیم به مسائل جنسی مربوط
است. من سالها در دادگاه خانواده بودهام و میبینم که زوجین به دادگاه
میآیند، دلیل مراجعهشان هم مسائل جنسی است ولی رویشان نمیشود دراینباره
حرف بزنند. آموزشهای قبل از ازدواج بهطور مدام و در مدارس بسیار مهم
است. اگر از سن مدرسه آموزش دادن دراینباره را شروع کنیم، طلاقها به
میزان زیادی پایین میآید.»
«محمدرضا واعظمهدوی»، معاون توسعه امور علمی و فرهنگی سازمان مدیریت و
برنامهریزی کشور یکی دیگر از سخنرانان این نشست بود. او گفت که در قانون
ناظم جامع رفاه و تأمین اجتماعی، رکنی وجود دارد که آثار اجتماعی
سیاستهای اقتصادی را احصا کند و جلوی آن را بگیرد: «من همیشه وقتی حرف از
طلاق میشود، یاد یک موضوع میافتم و میگویم خداراشکر که ما ژاپنی نیستیم.
جایی میخواندم که یک دانشجوی ژاپنی در مقالهاش اشتباهی کرده بود و
استادش خودکشی کرد. با اینکه هیچ نقشی در آن مقاله نداشت، حالا سوال من
است که اگر ما ژاپنی بودیم، درمقابل این فجایع میخواستیم چه کار کنیم؟ از
نظر من این مسأله ناشی از آثار اقدامات و انعکاسی از شرایط اجتماعی است.
فکر میکنم که ما برای بررسی طلاق درکشور باید تحلیلی از وضع طلاق داشته
باشیم و ببینیم عوامل و مسائل آن چیست.» او ادامه داد: «مهمترین مسأله در
بررسی عوامل طلاق، استرسهای اجتماعی است. درحال حاضر، شرایط اقتصادی در
ایران استرس ایجاد میکند؛ فقر و اجارهنشینی، استرسهای اجتماعی ایجاد
میکند که دلیل بخش بزرگی از اختلالات رفتاری است. ما باید جامعه را با
آرامش اداره کنیم و بعد هم اقدامات دیگر. باید عامل استرسزای اجتماعی را
شناسایی کنیم.»
«سعید معیدفر»، جامعهشناس هم در این نشست حضور داشت.
او گفت: «ما همیشه کلیت آسیبها را در دستورکار قرار میدهیم، آسیبهایی مانند طلاق، اعتیاد و... درحالی که این آسیبها همواره وجود داشتهاند، ما باید دقیقتر در ارتباط با این موضوعها صحبت کنیم، اگر درباره طلاق صحبت میکنیم، باید ببینیم چه چیز طلاق و کدام بخش آن برای ما اهمیت دارد یا اگر درباره اعتیاد حرف میزنیم، کدام وجه اعتیاد برای ما مهم است.»
معیدفر ادامه داد: «ما یک
جامعه ایدئولوژیک هستیم، میخواهیم جامعه ما منزه باشد، اما نمیشود. طلاق
به خودی خود، آسیب اجتماعی نیست، ممکن است عواقب آن آسیبزا باشد، اما
بهطورکلی طلاق به دوبخش طبیعی و مرضی تقسیم میشود، مشکلی که ما الان
داریم در استقلال جوانان است، آنها دیر به استقلال میرسند و وابسته
والدینشان هستند، رشد فردیشان دچار مشکل است، ما معضل دیگری که با آن
مواجه هستیم، تنها شدن خانواده است، فقط اینها نیست، ما گرفتاریهای
اجتماعی و سیاسی دیگری هم داریم که باید اضافه کنیم.»
به اعتقاد این جامعهشناس، خانواده در ایران تنهاست، هیچ نهادی هم از آن حمایت نمیکند: «خیلی طبیعی است که این خانواده مشکل پیدا کند، الان خانواده تنها، از کجا حمایت میشود؟ دولت باید فشارها را از خانوادهها بردارد.» او، معتقد است که نقش زنان درجامعه تغییر کرده است: «نقش زنان تغییر کرده اما ما همچنان مانند گذشته به زنان نگاه میکنیم، طبیعی است که بیشترین طلاق از طرف زنان صورت میگیرد، میان نوع نگاه جامعه به زنان و آموزشها و جسارت دادن به زنان، تعارض وجود دارد، بین آموزشها و نقش واقعی زنان اختلافاتی دیده میشود.»شهروند