برای بعضیها این سوال به وجود آمده که چرا بخش عمده حرفهای شما بهجای
اختصاص به مشکلات کلان کشور و حوزه سلامت مربوط به منافع صنفی پزشکان است.
من
اسمش را دفاع از منافع صنفی پزشکان نمیگذارم بلکه آن را تلاش برای حفظ
شان و جایگاه پزشکان میدانم. این هم یک وسیله است برای یک هدف و هدف نهایی
من پاسداری از سلامت مردم و تامین آن است. بارها گفتهام که اگر ما این
صنف را بشکنیم و کاری کنیم که اعتماد مردم به آنها از دست برود در نهایت
این مردم هستند که آسیبش را خواهند دید.
شما پدری را تصور کنید که پزشک به
او گفته بچهاش باید برای بررسیهای بیشتر بستری شود چون به وجود یک بیماری
خطرناک در او مشکوک است، این پدر اگر به جامعه پزشکی اعتماد نداشته باشد
با خودش میگوید این کارها همه برای گرفتن پول بیشتر است به این ترتیب
سلامتی فرزندش به خطر میافتد حتی اگر درمان را قبول کند دائما شک دارد که
آیا واقعاً این کارها لازم بود یا برایش کیسه دوختهاند؟ از آن طرف پزشکی
که میبیند اعتماد به او و کارش وجود ندارد دلسرد میشود. تا یک جایی تلاش
میکند و از آنجا به بعد از تلاش دست برمیدارد.
از قدیم گفتهاند اگر شما
یک انگ را دائم به یک نفر بزنید او خودش هم باور میکند و به سمت آن کار
میرود. ما نباید این برخورد را در مورد پزشکانمان انجام بدهیم. کاری که
الآن برخیها میکنند این است که فکر میکنند با تضعیف جایگاه پزشکان به
مردم خدمت میکنند اما درواقع دارند به آنها ظلم میکنند.
بنابراین اگر
میگویید من از این صنف دفاع میکنم باید بگویم که بله این کار را میکنم و
آن را وظیفه خودم میدانم چرا که پزشکان را وسیلهای میدانم برای رسیدن
به یک هدف مقدس و آن هدف حفظ مهمترین ودیعه خدا به مردم یعنی سلامتی
آنهاست.
یعنی مهمترین اولویتتان در مجلس را میتوان تمرکز بر همین وظیفه دانست؟
من
فکر میکنم مهمترین وظیفه ما در مجلس دهم اصلاح برخی امور است که طبعا در
حین این کار بسیاری از مشکلات پزشکان هم رفع خواهد شد. مانند تقویت طرح
تحول سلامت با ایجاد منابع پایدار برای آن و کم کردن مشکلاتی که بر سر راهش
قرار دارد. الآن اصلیترین مسئله نظام سلامت توجه به این طرح و تلاش برای
تقویت آن است، چراکه سرنوشت سلامت مردم به سرنوشت آن بستگی دارد.
بعضی از پزشکان معتقدند همین طرح باعث ظلم به آنها شده و راضی به ادامه
آن نیستند، آیا دو هدف تقویت طرح تحول سلامت و دفاع از منافع پزشکان در
تضاد با هم نیستند؟
نه
اتفاقا آنچه پزشکان را به زحمت انداخته و برخی مشکلات را برایشان ایجاد
کرده خود طرح نیست بلکه مشکلاتی ست که برای آن به وجود آمده اگر این مشکلات
برطرف شود قطعاً برای آنها هم بهتر خواهد بود. الآن مشکلی که ما داریم
پرداختهایی است که قرار بوده به این طرح اختصاص پیدا کند و نکرده. خود طرح
ایرادی ندارد بلکه ایراد از موانعی ست که بر سر راه رسیدن طرح به منابع
مالیاش وجود دارد به همین دلیل هم ما میگوییم باید برای طرح تحول سلامت
در نظر بگیریم تا دیگر چشم وزارت بهداشت برای بودجه طرح به دست این نهاد و
آن نهاد نباشد.
به نظر میرسد اگر این اتفاق بیفتد انگیزه وزارت بهداشت برای کاهش
هزینهها کم میشود، همین حالا هم کارشناسان میگویند تا وقتی سیستم به
همین شکل باشد هرچقدر هم بودجه در طرح تحول ریخته شود کم خواهد آمد.
بله
قبول دارم که با ادامه روند فعلی طرح با مشکل جدی منابع روبهرو خواهد بود
اما بدانید اینطور نبوده که وعدههای بودجهای که به وزارت بهداشت
دادهشده بود تحقق پیداکرده و بعد این وزارت خانه باز هم کم آورده است.
مسئله این است که وقتی آقایان تصمیم گرفتند این طرح را حمایت کنند
وعدههایی دادند، به خیلی از این وعدهها عمل نشد. وظایفی بر دوش برخی
نهادها گذاشته شد و خود نهادها هم آنها را پذیرفتند اما در میانه راه یا در
اجرای وظایفشان تاخیرهای ضربه زننده داشتند و یا اصلا به آنها عمل نکردند
بعد خیلی از همانها گفتند که هرچقدر هم اعتبار بدهیم و پول بریزیم در این
طرح باز کم است. باید گفت شما همان مقدار که وعده کرده بودید بدهید و اگر
باز مطالبهای بود این حرفها را بزنید.
خب برخی از انتقادها به همین موضوع است، اینکه طرح تحول چنان شتابزده
اجرا شد که جوانب برخی امور سنجیده نشد. مثلا به خود بیمهها هم این انتقاد
وارد میشود که شما وقتی توان اجرای تعهدی را نداشتید چرا تعهد دادید.
ببینید
وقتی یک نفر دارد از جایی سقوط میکند و شما او را نجات میدهید خیلی
بیانصافی است که بقیه بگویند چرا لباسش را کثیف کردی یا چرا دستش درد گرفت
و... در واقع آنقدر در آن لحظه خاص نجات آن فرد فوری بوده که توجه به
جنبههای دیگر را به حاشیه برده. وقتیکه دولت یازدهم به روی کارآمد وضعیت
بهداشتی و درمانی مردم به حدی بد بود که میتوان آن را به سقوط و طرح تحول
سلامت را نجات از سقوط تلقی کرد. ما شاهد گروگان گرفته شدن جسد مردم در
بیمارستانها بودیم.
قبول دارم که برخی نکات در طرح تحول لحاظ نشد اما من این را به حساب حسن نیت وزارت بهداشت میگذارم که میخواسته هرچه سریعتر مردم را نجات بدهد. خانوادههایی که به زیر خط فقر میرفتند و فشاری که داشت به مردم میآمد وقتی برای توجه به همه جزئیات نمیداد و باید هرچه سریعتر اتفاقی میافتاد و جلوی ادامه این روند اسفبار گرفته میشد اما قبول دارم که حالا وقت اصلاح این طرح است.
باید کاری کنیم که خرجمان کم و دخلمان زیاد و پایدار بشود. راهنماییهای بالینی با دقت عملیاتی شوند و نظام ارجاع و سطحبندی خدمات طبق استانداردهای واقعی در سراسر کشور اجرا شوند. باید کاری کنیم که هرکس به هر نحوی که خواست نتواند باری را به سیستم بیدروپیکر سلامت تحمیل کند. مثلا دلیلی ندارد که متمولان هم به اندازه مردم بیبضاعت زیر مجموعه تمام خدمات دولتی قرار بگیرند بلکه باید از آنها در زمان سلامت گرفته شود و هنگام بیماری برایشان هزینه شود.
تمام این کارها با قوانین موجود شدنی هستند یا باید قوانین جدید هم توسط مجلس تصویب شود.
به
نظرم به اندازه کافی قانون روی قانون تصویب کردهایم و بیشتر از اینکه
نیاز به تصویب قانون داشته باشیم نیاز داریم که قوانین فعلی به درستی اجرا
شود. در واقع نیاز به مدیریت صحیح و نظارت داریم و چندان خلا قانونی
نداریم.