اما این رویکرد، بیش
از این که در عمل خود را نشان دهد، زبانی و شعاری است. چند روز پیش سید
محمد بطحایی، معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزشوپرورش، درباره
سهم آموزشوپرورش از بودجه کشور در طول سالهای گذشته، از آمار مهم و
بامعنایی سخن گفت که گواهی است روشن بر همین رویکرد زبانی و نه عملی و
واقعی: «در کشور به دلیل ساختار سیاسی و نظام متمرکزی که هست فعلا تنها محل
افزایش درآمد [آموزشوپرورش]، بودجه عمومی دولت است یعنی باید سهم خود را
افزایش دهیم. امروز دولت نزدیک ٨٠ درصد از درآمدش را صرف حقوق و مزایای
کارکنان رسمی، شاغل و بازنشستهاش میکند یعنی ٢٠ درصد فقط صرف کارهای
عمرانی و زیرساختها میشود که زنگ خطر بسیار مهمی برای دولتمردان است.
سهمی که آموزشوپرورش از دولت در سالهای گذشته گرفته نوسان داشته است و از
سال ٨٢ به بعد طی یک بررسی، بیشترین سهمی که دولت به آموزشوپرورش داده
مربوط به سال ٨٥ و برابر ١٥,٢ درصد بوده است. این میزان در سال ٨٢ برابر ١٣
درصد و در سال ٨٤ به میزان ١٥ درصد بوده است. از سال ٨٥ متأسفانه سال به
سال این میزان کاهش یافته و در سال ٨٧ به ١٢.٤ درصد رسیده است. در سال ٨٨
به ١٢.٩ درصد و در سال ٩٢ به کمترین میزان یعنی ٩ درصد رسیده است. از سال
٩٢ این درصد سیر صعودی داشته و در سال ٩٤ به حدود ١١.٥ درصد رسیده است».
کسانی که در چهار سال دولت دهم و ریاست حاجیبابایی بر وزات خانه
آموزشوپرورش، خبرهای آموزشی را دنبال میکردند نیک به یاد دارند که آن
سالها، اوج تعریف و تمجیدهای وزیر آموزشوپرورش از فرهنگیان بود. به جرئت
میتوان گفت در آن چهار سال، هفتهای نبود که وزیر آموزشوپرورش از
فرهنگیان و مقام شامخ آنان سخن نگوید.
اما متأسفانه در همان زمان که
بهویژه درآمدهای نفتی کشور در بالاترین میزان خود بود، سهم آموزشوپرورش
از بودجه، سال به سال کاهش و حقوق فرهنگیان، درست برخلاف قانون خدمات
کشوری، زیر تورم رسمی، افزایش سالانه مییافت. البته این فرایند کاهشی
همواره مورد اعتراض فرهنگیان قرار گرفت اما هیچگاه پاسخ درستی به انتقادها
و اعتراضها داده نشد.
بارها و بارها بحث تولید ناخالص داخلی و سهم آموزشوپرورش از آن به میان آمد که هیچگاه به آن توجه نشد. جا دارد که هماکنون باز تکرار کنیم که در سطح جهان، بودجه آموزشوپرورش را با تولید ناخالص داخلی (GDP) کشور میسنجند. میانگین این سهم در کشورهای توسعهیافته پیرامون پنج درصد است. در سطح منطقه نیز این سهم در دو کشور ترکیه و عربستان پیرامون چهار درصد است. اما در ایران در حدود یک و نیم درصد است. درخور درنگ این که سهم یک درصدی آموزشوپرورش از تولید ناخالص داخلی، به فقیرترین کشورهای جهان تعلق دارد. در آغاز هفته معلم هستیم. شایسته است که کارگزاران و فرادستان کشور، بیش از اندیشه به صفتهای زیبا در وصف آموزگاران، در اندیشه بزرگداشت راستین جایگاه اجتماعی و ضروریات آنان باشند.شرق