شفا آنلاین>اجتماعی>گاهی تعداد تختهایشان در پاویون کم است و برای برخی جای خواب پیدا نمیشود، گاهی غذا به آنها نمیرسد.
به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید هر وقت هم کسی کار اضافهای داشته باشد، انجام
آن را بر دوش دستیار و انترن میاندازد. این روایت مشترک دانشجویانی است که
با هزار آرزو پایشان را در دانشگاههای علومپزشکی گذاشتند و نمیدانستند
قرار است یک شب هنگام خستگی سپری کردن چند شب کشیک، از انتخاب رشته خود
پشیمان شوند.
روز
گذشته در حاشیه همایش شهید مطهری جمعی از دانشجویان دانشگاههای
علومپزشکی به طرح دغدغههای خود درباره
معضلات کارورزی پرداختند. نوید
مقدم، نماینده دستیارها در این نشست با اشاره به تاریخچه دوره اینترنی
اظهار کرد: «قبلا این دوره به شکل یک امتیاز بودهاست. در دهه ۳۰ یا ۴۰
اعتصابی از سوی دانشجویان پزشکی برای برگزاری این دوره شکل گرفتهبود.
این
حق اما بعد از مدتی به تکلیف تبدیل شد.» به گفته مقدم، وضعیت فعلی اینترنی،
وضعیتی بین تحصیل و کار است. «از این نظر تحصیل است چرا که باید واحدهایی
تحصیلی گرفته شود و از این نظر کار است چون وظایفی بر دوشمان است و
کمکهزینهای دریافت می کنیم.»
راه حل معضل خرید و فروش کشیک چیست؟ او
با اشاره به معضلاتی که کارورزان را آزار می دهد اظهار کرد: « بحث اول
خریدوفروش کشیکها در دوره اینترنی است. معمولا افرادی که موقعیتهای مالی
بهتری دارند فروشندهاند و دیگران خریداران این کشیکها هستند.
در این
داستان همیشه انگشت اتهام به جامعه اینترنی نشانه رفته و همواره تنها راهی
که به ذهنمان رسیده دعوت به اخلاق مداری بودهاست اما وقتی در ساختاری
قرارداریم که آدمها همدیگر را نمیشناسند، تاکید صرف بر اخلاقمداری ناقص
است. فرض کنید که نظام پرداخت اینترنی به شکل دیگری باشد و مبلغ اضافهتری
به کشیک بیشتر داده شود. از این طریق می توان این مشکل را حل کرد. این روش
در کشورهای اروپایی هم استفاده میشود.»
اینترنها صدا ندارند اردوان
محمدآقایی، نماینده اینترنها، سخنران بعدی این نشست بود که توضیح داد:«
اول هر ماه وارد بخشی میشوید که ساختاری از قبل داشتهاست. پرسنل و اساتید
آن برای چندین سال ولی اینترنها تنها برای یک سال یا چند ماه آنجا
میمانند. آنجا هر کسی نمایندهای دارد اما اینترن هیچ صدایی ندارد. گویی
یک زنجیره قدرت است و شما پایین ترین مرحله این قدرت هستید.
نداشتن راهی
برای رایزنی و گفتن مشکلات باعث شده که برای آنها مشکلات ابتدایی ایجاد
شود. مشکلاتی که بعضی از آنها واقعا ابتدایی است.» این دانشجو با اشاره به
برخی از این مشکلات گفت:
«پاویونهای
ما کم است. تعداد اینترنها گاهی بیشتر از تختهاست یا مثلا به اینترنها
غذا نمیرسد. برای ما مشخص نیست که شاغل هستیم یا دانشجو. اگر دانشجوییم پس
چرا امور آموزشی به ما دادهمیشود و اگر شاغلیم چرا از حداقل حقوق
برخوردار نیستیم؟»
اینترن یا حرف نمیزند یا اعتصاب میکند کمبود
آموزش کافی، مسئله دیگری بود که آقایی به آن اشاره کرد و درباره مشکلات
دیگر گفت: « اگر قرار باشد چیزی با فشار کاری بالای درمانی بیمارستان فدا
شود، آن آموزش است. از سوی دیگر معمولا سیستم انتخاب اساتید طوری است که
آموزش را مد نظر ندارد.» «مشخص نبودن وظایف اینترنها منجر میشود که قدرت
رایزنی نداشتهباشیم. برای همین وقتی کسی نخواهد کاری را انجام دهد به دوش
ما میاندازد.»
این، گلایه دیگری است که دانشجویان پزشکی نسبت به آن اعتراض
دارند. او در ادامه با اشاره به اینکه « اینترن ها یا حرف نمیزنند یا
اعتصاب میکنند.» علت این موضوع را نداشتن حوزه عمومی برای حرف زدن آنها
دانست.
آموزش فدای طرح تحول سلامت شد بهار
الهوردی، عضو گروه کودکان دانشگاه علومپزشکان تهران با اشاره به خاطرات
دوران اینترنی خود محیط آموزشی و بیمارستانی امروز را وابسته به دستیار و
فلوشیپ دانست. او گفت: « اگر دانشگاه مادر و تیپهای دیگر را مقایسه کنید
بسیاری از وقتها پزشکی که فارغالتحصیل میشود، خیلی توانایی درمان ندارد.
برای مثال بعد از طرح تحول که اورژانسها شلوغ شد، نیروی درمانی هم نبود
چه برسد به اینکه به آموزش توجه شود. برای همین نمیتوانیم انتظار
داشتهباشیم فرد فارغالتحصیل در سیستمی که آنقدر به دستیار و فلوشیپ
وابسته شده توانایی بالایی برای درمان داشته باشد.»
بهاره یغمایی، عضو دیگر
هیات علمی گروه کودکان علومپزشکی تهران با اشاره به اینکه اینترنها جدا
از تیم درمان نیستند گفت:« من همیشه آرزو میکردم که تختهای اینترن و
دستیار جدا تقسیم شود و اینترن زیر نظر اتند باشد. با این اتفاق اینترنها
هم اعتماد بهنفس پیدا میکردند.» دکتر پاسالار، استاد دیگر دانشگاه تهران
با اشاره به اینکه دغدغه و ناراحتیهای گروهی از دانشجویان، آرزوی گروهی
دیگر از آنها است افزود:« دانشجوهای دانشگاههای شلوغ از تعداد زیاد مریض
می نالند و دانشجویانی که در شهرهای کوچک درس میخوانند تلاش میکنند
مریضها را از هم بدزدند.»