شفا آنلاین>حوادث پزشکی> روشهای ویرایش ژنی که کمهزینهتر و کارآمدتر باشند، به محقق امکان میدهند ژنوم انسان را با دقت بیشتر و آسانتر تغییر دهند. چشم امید دانشمندان به CRISPR است.
به گزارش
شفا آنلاین، «امروز
ما در آستانه دستیابی به توانایی تغییر در وراثت انسان هستیم.» این سخنان
دیوید بالتیمور، برنده جایزه نوبل و ویرولوژیست، است در گردهمایی اصلاح ژن
که 10 آذرماه در شهر واشنگتن ایالات متحده برگزار شد. ویرایش ژنها یا
ایجاد پیچش در
نقشه ژنوم انسان با انجام حذف و اضافه و تغییر در آن، با
پیشرفت تکنولوژی هر روز امکانپذیرتر از پیش میشود. بالتیموراین سوال را
درادامه جمله بالا مطرح میکند که «چه زمانی ما میتوانیم بگوییم استفاده
از ویرایش ژنها برای «بهترکردن» انسان توجیهپذیر است؟»
بخشی
از مشکلی که دانشمندان، پزشکان ومعلمین اخلاق با آن روبرو هستند، ارائه
تعریف مشخص از «بهترکردن» است و اینکه آیا اینکارآنطور که ادعا میشود،
حقیقتا در جهت مصالح انسان است یا خیر؟ آیا این عبارت تنها شامل موزون و
زیباترکردن ماهیچههای انسان است یا فراتر از آن میرود و سلامتی او را
تضمین میکند و از ابتلا به بیماریها پیشگیری میکند؟
گروهی
از دانشمندان با این نظر که اصلاح ژنتیکی برای کمک به بیماران سودمند است،
بهشدت مخالفند. یک پژوهشگر برجسته ورود فناوری را به این عرصه غیرضروری
ارزیابی میکند و دیگری بر لزوم بکارگیری آن اصرار میورزد. گردهمایی
بینالمللی ویرایش ژن که توسط انجمن سلطنتی بریتانیا، آکادمی علوم چین و
آکادمی ملی ایالات متحده حمایت شد، با پرسشهای کوبندهای روبرو بود وطی سه
روز برگزاری آتش مباحثات شعلهور باقی ماند.
بالتیمور
که ریاست نشست را برعهده داشت، میگوید: «اگر بخواهیم حد و مرزی برای
«بهترکردن» ترسیم کنیم، خط مرزی بین انتخابی بودن یا درمانی بودن آن قرار
میگیرد. از نظر من این امر کاملا انتخابی است زیرا ما یک امر حیاتی را حل و
فصل نمیکنیم.»
برای
مثال، تغیر در ژن PCSK9 از خطر ابتلا به بیماریهای قلبی میکاهد. برای
فردی با LDL بالا مسئله مرگ و زندگی در میان است، پس در این مورد تغیر
ژنتیکی جنبه درمانی دارد. حال ژن DEC2 را در نظر بگیرید. دستکاری در آن
کارآمدی فرد مورد آزمایش را مشابه افرادی میسازد که بطور مادرزاد توانایی
دارند تنها با ساعات کم خواب شبانه تمام روز را با انرژی فراوان فعالیت
کنند. این تغییر برای هیچکس لزومی ندارد، مگر اینکه به درد سربازانی بخورد
که به میدان نبرد اعزام میشوند.
«نهایتا
«بهتر کردن» ژنها در آینده در بیشتر موارد اجتنابناپذیر است.» این
اظهارنظر فیودور اورنوف، دانشمند شرکت سانگامو بیوساینس است که در ارتباط
با تغییر ژنها فعالیت میکند.
این تکنولوژی توانمندی است که از طریق جایگزینی یا ترمیم چندین دسته
ژن در سلول جانوری یا گیاهی یا انسانی، آن را ویرایش میکند. این روش جرقه
مناقشات جدیدی را در زمینه اخلاقی بودن آن زده است. سال گذشته دانشمندان
چینی اعلام کردند این روش را برای تغییر ژنوم جنین انسان به کار بردهاند.
جنینهای مورد آزمایش غیرقابل زنده ماندن و تبدیل به بچه بودند. آنها اعلام
کردند که این روش را تاکنون نتوانستهاند روی جنین سالم امتحان کنند زیرا
این روش در دیگر ژنها هم جهش به وجود میآورد.
بحث
مهمی که مطرح است، چگونگی و زمان به کار بردن ویرایش جهت تحقیق یا درمان
کلینیکی است. اصلاح ژنتیکی در یک مورد میتواند با هدف درمان سرطان خون
انجام شود و در فرد دیگری با هدف زیبایی. مناقشه هنگامی بالا میگیرد که
تغییر ژنتیک از فرد به فرزندان و نوادگانش منتقل شود، بدون اینکه از عواقب
آن مطلع باشیم.
دانشمندان
حاضر در گردهمایی متفقا مشتاق بودند که از ویرایش ژنتیکی برای درمان افراد
بهره جویند، ولی با دستکاری ژنتیکی تخمک، اسپرم و جنین انسان مخالف بودند،
چون همانطور که گفته شد، تغییرات به نسلهای بعد منتقل میشود. پیش از
این، هدف اصلاح ژنتیکی برای از کار انداختن گیرندههای ویروس HIV بود که
سلولهای خون را به ویروس مقاوم میکرد. این هدف با این موضوع که ژنهای
والدین حامل ژنهای بیماری هانتینگتون را به نوعی دستکاری کنیم تا فرزندشان
سالم و غیرحامل پا به عرصه وجود بگذارند، متفاوت است.
اریک
لاندر، نماینده انستیتیو براد، در سخنرانی خود گفت که به لطف وجود روشهای
گوناگون باروری، ویرایش ژنتیک نطفه لزومی ندارد. مسئله پراهمیتتری که
لازم است روی آن تمرکز کنیم، انجام آزمایشات ژنتیک برای تشخیص وجود ژنهای
بیماریزا است. باید بیندیشیم که بسیاری از افراد بدون آنکه بدانند، حامل
ژنهای بیماریزا هستند. از سوی دیگر، از نظر بالینی ایجاد تغییرژنتیکی در
نطفه امکانپذیرتر و لازمتر بهنظر میرسد.
جورج
دیلی، از دانشکده پزشکی هاروارد، در مورد بیمارانی صحبت کرد که دچار
سندرم Nemo هستند. این افراد که تعدادشان هم قابلملاحظه است، دچار نقص
ژنتیکی وراثتی هستند که سبب ضعف سیستم ایمنی میشود وآنان را در برابر
عفونتهای شدید بسیار آسیبپذیر میکند. برای کمک به این بیماران، به
والدین کودک مبتلا توصیه میشود فرزند دومی داشته باشند و با استفاده از
پیوند مغز استخوان کودک دوم، فرزند بزرگتر را درمان کنند. اینجا استفاده
از روش CRISPR حین انجام عمل IVF توجیه اخلاقی مییابد.
عقاید
مطرح شده در گردهمایی یاد شده از تنوع و تضاد زیادی برخوردار بودند و لزوم
وجود برنامه هدایت کننده به شدت احساس میشود. ولی راهنمایی وهدایت، قانون
نیست که لازمالاجرا باشد. بالتیمور اظهار میدارد که وجود برنامه
هدایتگر سودمندتر است زیرا به دانشمندان امکان میدهد علیرغم تضاد عقیدتی
در کنار هم کار کنند ولی قانون توسط کسانی وضع میشود که شناختی از زمینه
کار و مشکلات آن ندارند. این وظیفه جامعه علمی بینالمللی است که چهارچوب
ویرایش ژن را تبیین کرده و وضع جزییات قانونی را به دولتهای محلی واگذار
کند.سپید
Scientific American