کد خبر: ۹۴۷۳۱
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۰ - ۰۴ بهمن ۱۳۹۴ - 2016January 24
شفاآنلاین:جامعه> برخلاف تصور همه براي جوانان و نوجوانان دل كندن از زندگي و استقبال از مرگ بسيار آسان‌تر از آنهايي است كه عمر طولاني را در اين دنيا سپري كرده‌اند و به هر روز ديدن و برخاستن خورشيد عادت دارند.
هيچ قضاوتي درباره استقبال از مرگ يا عشق به حيات نداريم و اين گزارش نيز درصدد پاسخگويي و پرداختن به مسائلي از اين دست نيست، بلكه فقط هدف ما اين است كه نشان دهيم چرا برخي ميانسالان يعني آنهايي كه در سنين بين 50 تا 65 سال هستند، حاضر نيستند برخي واقعيت‌هاي زندگي‌شان مانند پيري و مرگ را بپذيرند؟ پرسش‌های مهمي مانند «دستاورد من از اين زندگي چه بوده است؟» در سنين بالاي 50 سال به سراغ همه افراد مي‌آيد و اگر كسي نتواند پاسخ درستي به اين پرسش‌های بنيادي خودش بدهد با بحراني به نام بحران ميانسالي روبه‌رو مي‌شود.
 

50 سالگي يعني نيمه عمر! همه آنهايي كه به نيمه عمرشان مي‌رسند مجبورند براي مدتي هرچند كوتاه (حتي براي چند دقيقه) به پشت سر نگاه كنند تا ببينند طي اين سال‌ها چه كرده‌اند؟ برخلاف دوران جواني و نوجواني كه اميد داشتن به آينده ناديده و حتي خيالي بسيار مهم است، در دوران ميانسالي ديگر آينده ناديده چندان اميدبخش نيست بلكه بيشترين عاملي كه براي فرد اميد و نشاط به همراه مي‌آورد، كيفيت زندگي‌ای است كه او از سر گذارنده و اينجاست كه اگر فرد از زندگي گذشته‌اش احساس رضايت كند، به خوبي مي‌تواند بر بحراني به نام بحران ميانسالي غلبه كند و اگر احساس شكست كند اين شكست كل زندگي او را تحت تاثير خود قرار مي‌دهد و حتي بر روند گذراندن زندگي او در دوران پيري هم تاثيرگذار است. به نظر مي‌رسد در كنار مولفه‌ای به نام اميد به زندگي كه بيانگر سطح رفاه جوامع است بايد مولفه‌ ديگري به نام رضايت از زندگي نيز مبناي توجه دولت‌ها در سنجش سطح رفاه جوامع باشد؛ مولفه‌ای كه نشان‌دهنده كيفيت زندگي فرد و رضايت از خويشتن است.

دوست ندارم پير به نظر برسم

با دقت موهاي سفيدي را كه از ريشه موهاي رنگ شده‌اش بيرون آمده، بررسي مي‌كند. اين موهاي بيرون زده يك دست سفيد هستند در حالي كه او با رنگ موي قهوه‌اي طبيعي سعي داشته آنها را يك دست قهوه‌اي نشان دهد. مي‌خندد و مي‌گويد بیشتر وقتم به رنگ کردن موهايم می‌گذرد! مي‌خندم و به او مي‌گويم: با موهاي سفيد هم جذاب هستيد. از اين تعريف من عصباني مي‌شود و مي‌گويد: نه جذابيتم كمتر مي‌شه! دوست ندارم پير به نظر برسم. پزشك است و در كارش بسيار موفق است. عكسي از دوران جواني‌اش روي ميز مطبش گذاشته كه واقعا خوش‌تيپ بوده، مي‌گويد: همه به من مي‌گفتند آلن دلون! وقتي چهره اين هنرپيشه را در ذهنم مجسم كردم ديدم پربيراه هم نمي‌گفتند! حالا 40 سال از آن روزها گذشته و آقاي دكتر اين روزهاي اما در 69 سالگي هيچ شباهتي به آن چهره جوان و زيبا ندارد. اصلا موضوع موهايش نيست بلكه كل گردن و بدنش پير و چروك شده و او حاضر نيست اين را بپذيرد. صورتش از بس آمپول بوتاكس به آن زده حالتي بدون ميمیك و مصنوعي پيدا كرده كه تا حدي هم زنانه شده است. آقاي دكتر پاتوقش دربند و دركه است و آن طور كه خودش مي‌گويد هر هفته با جوان‌ها در كوه مسابقه مي‌دهد. لباس‌هاي جوانانه و رنگارنگ مي‌پوشد. لباس‌هايي كه شايد جوانان هم از پوشيدن آن ابا داشته باشند و بي‌توجه به نگاه‌هاي تمسخرآميز اطرافيان با آن لباس‌ها همه جا مي‌رود و حتي تصور مي‌كند همه به دليل اينكه خيلي جذاب است نگاهش مي‌كنند. اينها را همسرش به من مي‌گويد. مي‌گويد آقاي دكتر بعد از اينكه به سن 50 سالگي رسيد ترس از پيري به طرز وحشتناكي به سراغش آمد و بعد از آن سعي دارد با هر روشي خودش را جوان نگاه دارد.

نيازهايي كه تا ابد بي‌پاسخ مي‌ماند

در واقع پيري و كهنسالي فرايندي از زندگي است كه براي هر كسي رخ مي‌دهد و اگر كسي بخواهد در مقابل اين مساله مقاومت كند اين باعث نمي‌شود پيري در مورد او به تاخير بيفتد يا اصلا رخ ندهد. شايد اين تصور وجود داشته باشد كه به هر اندازه‌اي كه فرد در دوران جواني بتواند در كار و زندگي موفقيت كسب كند و به پول و موقعيت بيشتر و بهتري دست يابد در دوران ميانسالي و زمان مواجهه با بحراني به نام بحران ميانسالي راحت‌تر مي‌تواند از پس اين مرحله از زندگي برآيد، اما نحوه مواجهه با بحران ميانسالي و رضايت از زندگي ريشه در موفقيت افراد ندارد. برخلاف تصور همه بررسي‌هاي روانشناسان آمريكايي نشان مي‌دهد رضايت از زندگي در دوران جواني و گذراندن آن به شكلي كه فرد با نشاط و سرخوشي و بدون حس ندامت زندگي كرده باشد در اين احساس بسيار موثر است. كساني كه در جواني فرصتي براي شادي و تخليه هيجان نداشته و با آرامش زندگي نمي‌كنند، صرف نظر از اينكه موفق باشند يا خير، در ميانسالي نياز به شادي و آرامش در درونشان قوت مي‌گيرد اما نمي‌توان انتظار داشت پاسخ درستي به نياز به شادي و سرخوشي كه از دوران جواني سربرآورده و سركوب شده در سن ميانسالي داده شود. بنابراين بايد گفت اين نياز تا ابد در وجود اين افراد بي‌پاسخ مي‌ماند.

اين افراد با اين كارها جوان نمي‌شوند

صرف‌نظر از جوانان و رقابتي كه براي زيباتر شدن دارند، بخش زيادي از مشتري‌هاي جراحي‌هاي زيبايي و پوست، زنان و حتي مردان بالاي 40 سالي هستند كه دوست دارند از راه‌هاي مختلف جوان‌تر ديده شوند. از كشيدن پوست گرفته تا تزريق ژل و بوتاكس و از بين بردن خط خنده و اخم، در شهرهاي بزرگ رجوع به دكتر و انجام عمل‌هاي زيبايي باعث مي‌شود افراد ميانسالي كه دوست ندارند پير ديده شوند، با اين عمل‌ها احساس جواني كنند در حالي كه در شهرهاي كوچك و دورتر شايد چنين امكاني وجود نداشته باشد. با اين وجود حتي در حالتي كه نتيجه اين عمل‌ها بسيار هم مثبت باشد و موفق شود فرد را در ظاهر ساليان سال جوان كند، در اصل اين افراد با اين كارها جوان نمي‌شوند.

به اندازه پول درمان بيماري هم پس‌انداز ندارد

مي گويد اگر بخواهم لحظه‌اي تصور كنم در 56 سالگي شبيه الان مادرم باشم ترجيح مي‌دهم همين الان خودم را بكشم. دختر جوان اين را به منشي آرايشگاهي كه مادرش در آن كار مي‌كند مي‌گويد. دختر منشي در پاسخ او مي‌گويد: به نظر من مادر تو مشكلي ندارد و زندگي خوب و خوشي دارد اما دختر جوان اعتراض مي‌كند و مي‌گويد: نه او هيچي ندارد! بعد از اينكه 10 سال پيش از پدرم جدا شد همه‌چيزش حتي همان چند قطعه طلا و وسايل با ارزشش را هم گذاشت و بقيه را هم در اين سال‌ها خرج تحصيل و زندگي من كرد. او اگر اين روزها مشكل يا بيماري پيدا كند حتي به اندازه پول درمان بيماري هم پس‌انداز ندارد و همه پول‌هايش را هم خرج ظاهرش مي‌كند. نگاهي به مادر دختر جوان مي‌اندازم كه با شادي و نشاط موهاي زني را كه كوتاه كرده در آينه به او نشان مي‌دهد و بلند بلند با آن زن حرف مي‌زند. وقتي زن كه مشخص است از موهايش خيلي راضي است او را دعا مي‌كند و مي‌گويد ناهيد خانم خوشبخت بشي! ناهيد خانم با صداي بلند مثل دخترهاي جوان مي‌خندد و مي‌گويد: خدا از دهنت بشنوه! دخترش كه شاهد اين صحنه است رو به منشي مي‌گويد: مي‌بيني؟ هميشه همين جوريه! آبرو نداريم از دستش! تو كوچه و خيابون بلند بلند حرف مي‌زنه و اصلا توجهي به اين نداره كه سن و سالي ازش گذشته! دختر با تلخي مي‌خندد و ادامه مي‌دهد: روزي نيست كه جايي از صورتش را عمل نكند و دنبال يك راه جديد براي زيباتر شدن نباشد در حالي كه اين كارها نه تنها او را جوان‌تر نكرده بلكه باعث شده مصنوعي و غيرطبيعي جلوه كند. من كه سال‌هاست با مادرم بيرون نمي‌روم! در اين لحظه ناهيد خانم به طرف ما مي‌آيد. وقتي نزديك مي‌شود از ظاهري كه او براي خودش ساخته تعجب مي‌كنم. انواع و اقسام النگو و وسايل تزييني را به خودش وصل كرده و با موهايي رنگارنگ و آرايشي غليظ، به زحمت مي‌توان از روي اين همه عمل جراحي و نقاب رنگي سن واقعي او را تشخيص داد. برخي از اتفاقات زندگي مانند پيري و از دست دادن نزديكان قابل تغيير نيستند و بنابراين فقط بايد تسليم آنها شد. توقف كردن و به پشت سر نگاه كردن در صورتي كه همه وقت‌ها را به غفلت گذرانده باشيم اتفاقي دردآور است. پس بهتر است از جواني كاري كنيم كه در آزموني به نام بحران ميانسالي حداقل در مقابل خودمان سرافكنده نشويم.آرمان

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: