از سوی دیگر حوادث اتفاق افتاده در چند هفته اخیر از جمله
واقعه خمینیشهر و میدان فاطمی و... همه و همه نشاندهنده وجود علت ریشهای
در شکلگیری این وقایع است و آن علت ریشهای رایگان نبودن درمان مصدومان
غیرترافیکی در هنگام بروز حادثه است که بیمار و خانوادهاش هیچگونه آمادگی
قبلی برای پرداخت هزینه در آن زمان را ندارند.
از طرف دیگر وضعیت چندسال اخیر بیمهها هم نشانگر آن است که نمیتوان پرداخت هزینههای درمان مصدومان ترافیکی و غیرترافیکی را به بیمهها سپرد. بلکه دولت باید این منابع را مستقیما در اختیار بیمارستانها قرار دهد و تامین سلامت اتباع ایرانی را در آن شرایط بحرانی حوادث ترافیکی و غیرترافیکی راسا به عهده بگیرد. اتفاقی که در مورد مصدومان حوادث ترافیکی در 10سال اخیر افتاد و آثار بسیار مبارکی در درمان مصدومان حوادث ترافیکی بهجا گذاشت.
رئیس سازمان نظام پزشکی این بار نسبت به سکوت اغلب نهادها در مورد حملات به مراکز درمانی گلایه دارد و تأمین امنیت بیمارستانها را امری ملی میداند و میگوید لازم است دولت منابع درمان رایگان مصدومان حوادث غیرترافیکی را تامین و در اختیار بیمارستانها قرار دهد.
از دید شما چه انتقاداتی به روایتهای مطرحشده از وقایع اخیر در مراکز درمانی وارد است؟
بررسی مسائل اخیر نیاز به واکاوی چندوجهی دارد. ما
باید دور از نگاه احساسات و هیجانی با نگاهی عمیق و علمی، واکاوی مبتنی بر
شواهد و با بهره جستن از افراد متعهد و آکادمیک و نگاه غیر بخشی در این
زمینه عمل کنیم و بهجای آنکه بهصورت مصداقی به این موضوعات بپردازیم،
جنبههای اقتصادی، جامعهشناختی و روانشناختی که در این زمینه وجود دارد،
بررسی کنیم و با نگاه فرایندمحور و تدابیر راهبردی برای پیشگیری از بروز
چنین اتفاقاتی اقدامات اساسی انجام دهیم.
اما اگر بنا باشد در فضای احساسی و هیجانی اقدامات تسکینی که پشتوانه علمی و تأثیرگذار ندارد، انجام شود اثربخشی بسیار محدودی خواهد داشت. بنابراین این دست اتفاقات هم مثل هر پدیده اجتماعی دیگری باید با واکاوی و استفاده از شواهد متقن و نگاه تحلیلی مناسبی بررسی شود. به نظر میرسد جای خالی چنین رویکردی در اتفاقات اخیر احساس میشود و لازم است یکبار برای همیشه با اتخاذ چنین راهبردی بهصورت فرایندمحور برای پیشگیری از بروز این حوادث در آینده مسئله را حل کنیم.
اغلب اتفاقات ناگواری که اخیرا در حوزه سلامت پیش آمد، در بیمارستانها و بهخصوص اورژانسها رخ داد. فکر میکنید تأمین امنیت مراکز درمانی تا چه حد جدی گرفته میشود؟
اگر فرض کنیم همین اتفاقاتی که در چند ماه اخیر در
برخی از بیمارستانها برای پزشکان و کارکنان نظام سلامت نظیر ضرب و شتم
پزشک و کارکنان بیمارستان یا حمله به بیمارستان رخ داد برای یک نهاد دیگر
در همان شهرستان رخ میداد، بازهم همین رفتار منفعلانه صورت میگرفت؟
فرض کنید چند نفر به دلیل برخی دلایل که برای خودشان موجه است، به سمت فرمانداری یک استان بروند و به این نهاد یا یکی از دستگاههای دولتی حمله کنند. آیا همین برخوردی که با برهم زنندگان نظم مراکز درمانی و تهدیدکنندگان امنیت کارکنان سلامت میشود با این افراد هم خواهد شد؟ قطعا اینطور نیست.
ما در سالهای اخیر شاهد این نکته بودیم، درمواردی که امنیت جامعه پزشکی به خطر افتاده هیچ برخورد مؤثری انجامنشده و این موجب شده که نگرانی جامعه پزشکی افزایش یابد. مسلما اگر این اتفاق برای هر نهاد اجرایی دیگری بهغیراز بهداشت و درمان رخ دهد، دستگاههای مختلف امنیتی و انتظامی به شکل متفاوتی ورود میکنند اما این برخوردها نیز شاهد این است که جامعه پزشکی چقدر بیپناه است.
متأسفانه علیرغم آنکه بیمارستان امنترین محل ارائه خدمات اجتماعی در کشورهای توسعهیافته است، بیمارستانها و مطبهای ما در اوج ناامنی به سر میبرند و هیچ اراده و عزم جدی و محکمی برای فراهم کردن امنیت این مراکز وجود ندارد.
در طول دو سال گذشته سازمان نظام پزشکی در گفتگوهای خود بهصورت جدی بحث امنیت جامعه پزشکی و بهطور خاص ارائهدهندگان خدمات در نظام سلامت را مطرح کرده است. طی همین بازه زمانی هرروز شاهد اخبار تلخ همراه با موجی از نگرانی و به خطر افتادن امنیت ارائهکنندگان خدمات نظام سلامت کشور بودیم که تقریبا در شهرهای دور با شدت بیشتری رخ داد.
اتفاقاتی که ما را با این واقعیت روبرو کرد که جامعه پزشکی در نظام سلامت کشور جامعه بیدفاعی محسوب میشود و از حداقل مکانیزم های دفاعی و حفاظتهای لازم برخوردار نیست. از سوی دیگر وقوع برخی رخدادها در مناطق محروم طی چند ماه گذشته نگرانیها را نسبت به ماندگاری پزشکان در مناطق محروم و مهاجرت آنها بیشتر کرد بنابراین در چنین شرایطی بدون اینکه زمینه امنیت خاطر روانی و فیزیکی جامعه پزشکی را فراهم کنیم اینکه خدمات مطلوب ارائه دهند انتظار زیادی است.
راهکار شما چیست؟ آیا برای حساس کردن ساختار نسبت به امنیت مراکز درمانی فکری کردهاید؟
پیشنهاد سازمان نظام پزشکی طرح موضوع در شورای امنیت
ملی است. ما حاضریم راهبردها و راهحلهای منطقی برای پیشگیری از بروز چنین
رخدادهایی را در اختیار این سازمان بگذاریم و همراه با وزارت بهداشت این
طرح را در کنار اقدامات فرهنگی دیگری که باید انجام شود به بحث و تبادلنظر
بگذاریم تا یک پروتکل ملی برای تأمین امنیت مراکز درمانی کشور تدوین شود.
قطعا مردم اولین برندگان این طرح هستند.
از سرفصلهای این طرح میتوان به پوشش انتظامی مورد لزوم، حضور بهموقع نیروهای انتظامی، استفاده از افراد پیشکسوت و بزرگان اقوام در تأمین امنیت مناطقی که گرایشهای قومی بسیار پررنگ است استفاده کنیم.
همچنین بهرهگیری از ظرفیت شوراهای شهر و اظهارنظر شوراهای اداری هر شهر در این طرح نیز بسیار مهم است. چراکه نمیتوان برای تأمین امنیت مراکز درمانی در تمام استانها یک راهکار را در پیش گرفت و ازآنجاکه شوراهای شهر و شوراهای اداری هر استان بر منطقه مسلط است میتوانند بهتر عمل کنند.
تابهحال سازمان نظام پزشکی تحقیقاتی در زمینه رخدادهای اخیر انجام داده
تا مشخص شود سهم پزشکان در بروز این رخدادها چقدر بوده و سهم دیگر عوامل
نظیر قوانین بیمارستان و پوشش بیمهای چقدر است؟
بخش مهمی از اتفاقاتی که در اورژانسها رخ میدهد گره
پیچیدهای با مسائل مادی دارد، بنابراین یکی از مهمترین موضوعاتی که برای
کاهش این خشونتها باید به آن پرداخت مسائل مادی و مالی است.
اما جالب اینجاست زمانی که همراهان یک بیمار او را به بیمارستان میآورند و به دلیل ناتوانی اقتصادی از پس پرداخت هزینه خدمات درمانی برنمیآیند؛ با نگاهی غیرمنصفانه پزشک را مقصر میدانند درحالیکه ایراد را باید در جای دیگری جستجو کرد. حالا که در حال تدوین قانون توسعه ششم و تدوین بودجه سال آینده هستیم میتوانیم از تجربه موفقی که در زمینه اورژانسها رخ داد، برای تأمین امنیت جامعه پزشکی استفاده کنیم.
سال گذشته 650 هزار نفر براثر تصادف به مراکز درمانی خصوصی و
دولتی مراجعه کردند و بدون نارضایتی خدمات را در موقع مناسب دریافت کردند.
بنابراین باید شبیه همین اقدامات را برای مصدومان غیر ترافیکی هم به جریان
بیندازیم و از منابع عمومی و از راهکارهایی شبیه همان چیزی که در حوزه
بیمه شخص ثالث در تصادفات انجام دادیم؛ استفاده کنیم و مدلهای شبیه این را
مجلس و دولت یکبار برای همیشه تعریف کنند تا بدون اینکه بار مالی به دوش
مردم انداخته شود؛ مصدومان غیر ترافیکی هم مورد پوشش بیمهای قرار بگیرند.
فرد در لحظه هیجانی که حادثهای رخداده، امکان پرداخت هزینه ندارد، بنابراین درخواست پرداخت هزینه درمانی در شرایطی که او نگران است باعث میشود که به کادر درمانی حمله میکند درحالیکه کادر درمانی مقصر نیست.
در حادثه خمینیشهر هرکس سناریوی متفاوتی را مطرح کرد اما اگر فرض کنیم که یک مصدوم به بیمارستان مراجعه میکرد و بدون دغدغه مالی درمان میشد، همچنین اگر سیستم بیمهای قاطع و حمایتی به معنای واقعی کلمه داشتیم این اتفاق رخ نمیداد و موجب حمله غیرمنصفانه به جامعه پزشکی نمیشد. من فکر میکنم ریشه حوادثی نظیر خمینیشهر را باید در این موضوعات جستجو کرد.
فکر میکنید با وضعیت فعلی بیمارستانهای دولتی و خصوصی امکان پرداخت هزینههای درمانی مصدومان غیر ترافیکی را دارند؟
با توجه به اینکه بخش خصوصی ما آسیب زیادی خورده است؛
انتظار اجرای چنین سیاستی از سوی بخش خصوصی مناسب نیست چون این بخش درحال
حاضر با مشکلات بسیار زیادی روبروست. همچنین با توجه به شرایط ناگوار
اقتصادی حوزه سلامت و وضعیت نامطلوب اقتصادی بخشهای دولتی، اگر قرار باشد
از فردا بدون تأمین منابع مالی از بیمارستانهای دولتی همچنین انتظاری
داشته باشیم، کار اشتباهی است.
بنابراین در گام اول این طرح باید در بیمارستانهای دولتی و مراکز درمانی وابسته به دانشگاهها انجام شود. برای حل این موضوع دولت باید برای پوشش رایگان خدمات درمانی بیماران حادثهدیده بودجه مستقلی با مشارکت تمامعیار بیمهها در نظر بگیرد.
حالا که قانون توسعه ششم در حال تدوین است، میتوان منابع پایداری برای این بخش، شبیه حوادث ترافیکی در اختیار وزارت بهداشت و بیمارستانها تعریف کرد تا هر فردی که به اورژانس مراجعه میکند دیگر دغدغه مالی نداشته باشد.
شما گفتید که تدوین پروتکل ملی تأمین امنیت مراکز درمانی اول به نفع مردم خواهد بود درحالیکه به نظر میرسد این پزشکان هستند که بیش از همه منتفع خواهند شد و این خواسته شما بیشتر صنفی است.
حوادث اخیری که در برخی از شهرستانها رخ داد و برخی
از کادر درمانی و پزشکان موردحمله واقع شدند سناریوی تلخ و ناگوار و
دردناکی است. اگر دستگاههای مسئول، بهخصوص همکاران ما در حوزه نیروی
انتظامی تدابیر لازم را نیندیشند؛ بیماران و مردم متضرر خواهند شد چون شرط
ارائه خدمات مطلوب در فضای مناسب درمانی توسط کادر پزشکی نیازمند فضای امن
است.
من متأسفم اعلام کنم که برخی از پزشکان تمایلی به رفتن به مناطق محروم ندارند و دلیل این امر نیز تنها مسائل مالی نیست. اینکه عمده حضور پزشکان در مناطق محروم براساس اجبار و الزام است و اگر طرح تعهد اجباری نبود خیلی از پزشکان در این مناطق حاضر نمیشدند؛ یک واقعیت است.
اما یکی دیگر از عواملی که میتواند منجر به افزایش مهاجرت پزشکان شود نبود امنیت اجتماعی است. بنابراین این مسئله یک موضوع مهم ملی است که باید به آن توجه کرد و اگر نتوانیم امنیت جامعه پزشکی بهخصوص در مناطق محروم، اورژانسها و مناطقی که موضوعات قومیتی مطرح است، را فراهم کنیم؛ مشکلات زیادی برای مردم آن مناطق ایجاد خواهد شد.
ما به عزم جدی برای تأمین امنیت جامعه پزشکی و کارکنان نظام سلامت کشور نیازمندیم و این موضوع یکی از سادهترین مطالبات آنهاست. بنابراین این خواسته بیش از آنکه صنفی باشد یک امر مهم ملی و راهبردی است تا ما شاهد موجی از مهاجرت پزشکان از مناطق محروم نباشیم. اگر به حضور جامعه پزشکی در سراسر کشور و ارائه خدمات شبانهروزی از سوی آنها که بسیاری از افراد نجات پیدا میکنند نگاهی بیندازیم میبینیم که این آمار بسیار زیاد است
بنابراین زمانی که چند مورد معدود پیش میآید، نباید آن را به کل جامعه پزشکی تسری دهیم و فراموش نکنیم که چنین برخوردی موجب دلزدگی خستگی و آزردگی خاطر پزشکانی میشود که همین حالا ما نیازمند خدمات درمانی آنها هستیم.
در کنار تدوین این پروتکل ملی از رسانهها برای ترمیم رابطه پزشک و بیمار چه انتظاری دارید؟
رسانهها باید نوع ارتباط با اقشار مختلف اجتماعی
جامعه را به مردم آموزش دهند همچنین پزشکان نیز باید متانت و صبوری را
بیاموزند. اگر شرایط امن برای پزشکان فراهم شود پزشکان بیماران بیشتری را
درمان میکنند اما اگر فضای اورژانسها ملتهب باشد، بیماران با مشکل مواجه
خواهند شد.