کد خبر: ۹۰۴۴۱
تاریخ انتشار: ۰۶:۱۵ - ۰۲ دی ۱۳۹۴ - 2015December 23
شفا آنلاین>اجتماعی>پيچيده شدن ابعاد زندگي انسان طي قرن‌ها، ضرورت آموزش‌وپرورش مناسب و متناسب با پيچيدگي‌هاي زندگي انسان و تحولات دنيا، مورد توجه قرار گرفته و به‌عنوان يك نياز حياتي بروز و ظهور پيدا كرده است.
 همان‌طور كه كنفوسيوس اظهار داشته است: «هرجامعه‌ای در آموزش‌وپرورش سرمايه‌گذاري كند، هرگز ورشكسته نخواهد شد.» «كودكان و نوجوانان منابع عظيم سرمايه و باارزش‌ترين ذخاير يك جامعه هستند و هرقدر براي حفظ اين منابع كوشش شود، جامعه در آينده ثروتمندتر و سعادتمندتر می‌شود.»  

«اليو (٢٠٠٠) براين باور است كه اگر نظام آموزش‌وپرورش جوامع را حذف كنيم، بايد شاهد يك جامعه ايستا و خالي از رشد و بالندگي بود. به‌طوري كه با شيوع هرج‌ومرج، همه چيز نابود خواهد شد. براين اساس، اهميت نظام آموزش‌وپرورش براي تمامي انديشمندان و مردم عادي بديهي است.»

زيربناي توسعه هركشوري از طريق آموزش‌وپرورش آن كشور نهاده می‌شود كه ستون‌هاي اصلي آن را بايد در آموزش ابتدايي جست‌وجو کرد. اين اهميت به اندازه‌ای است كه بی‌توجهي به آن، آثار زيانباري را در ابعاد مختلف بر پيكره پيشرفت و تعالي هر سرزميني بر جاي می‌گذارد.

«كودكي نخستین و مهم‌ترين دوره زندگي آدمي است. از آن‌جا كه در اين دوره ساختار شخصيتي و رفتاري انسان بنيان گذاشته می‌شود، دوران كودكي را دوراني سرنوشت‌ساز و مثبت دانسته‌اند.» اهميت اين دوران و آموزش ابتدايي در شكل‌گيري شخصيت، تربيت‌پذيري و كسب علم به اندازه‌ای است كه پيامبراكرم صلي‌الله وعليه وآله دراين‌باره فرموده‌اند: «حكايت كسى كه در كودكى مى‌آموزد، همانند نقش کندن بر سنگ است و حكايت كسى كه در بزرگسالى مى‌آموزد، همانند كسى است كه بر آب مى‌نويسد.»

تجربه‌هاي اوليه زندگي در خانواده سپري می‌شود و پس از آن پيش‌دبستاني و دبستان به‌عنوان يك فضاي بيروني موثر در تربيت كودكان نمود می‌يابد و بايد تجارب زندگي در خانواده را يا اصلاح کند يا آنكه تقويت كند.

در هرصورت اين تجارب اوليه در مدرسه كه تجارب اوليه يادگيري و تربيت‌شدن نيز خواهند بود، مبناهاي اساسي تربيت را بنا می‌گذارند و چنانچه درست عمل نشود، بقيه مراحل زندگي نيز به آن سوي جهت می‌يابند و به‌طور كلي آينده هركشوري را به اين صورت رقم خواهد زد.

متيوليپمن (٢٠٠٠) در تجربيات آموزشي خود متوجه شد كه فراگيران دوره‌هاي تحصيلي بالاتر كه فاقد قدرت استدلال، قدرت تمييز و داوري هستند، در دوره ابتدايي اين مهارت‌ها را نياموخته‌اند.» بستر اصلي اين تجربه‌هاي مقدماتي در دوره ابتدايي، توسط معلمان كه گاهي جايگزين پدران و مادران در تعليم و تربيت می‌شوند، نهاده می‌شوند و لذا نقش معلمان اين دوره بسيار حایز اهميت است.

آموزش ابتدايي به سبب زيربنايي و پايه‌ای بودن، نقشي مبنايي در تعليم و تربيت و به تبع آن در زندگي انسان برعهده دارد، به‌طوري‌كه يك جزو اصلي زندگي در دنياي امروز محسوب می‌شود و درطي قرن‌هاي گذر عمر آموزش‌وپرورش، اين ضرورت بيشتر شده و بر مبنايي بودن آن تأكيد شده است.

كودكان در اين سن داراي ويژگي‌هايي هستند كه آنها را از ديگر دوره‌ها متمايز می‌سازد و مهم‌ترين آن اين است كه از اين دوره به‌عنوان پنجره فرصت در تعليم و تربيت ياد می‌شود. فرصتي ذي‌قيمت كه وقتي از دست برود، ديگر كاري نمي توان انجام داد.

«دوره ابتدايي يكي از دوره‌هاي با اهميت در نظام‌هاي آموزش‌وپرورش است، چراكه زمينه و شرايط شكل‌گيري شخصيت و رشد همه‌جانبه افراد در اين دوره فراهم می‌شود. به اعتقاد برخي از صاحبنظران، اين دوره مناسب‌ترين فرصت براي تحصيل و يادگيري است و سرآغاز رشد استعدادهاي كودك است.» «چنانچه كودكان در اين سنين مهارت‌هاي لازم را نياموزند، فرصت جبران آن در مراحل بعدي رشد وجود نخواهد داشت.

افزايش نياز در جامعه به آموزش به ويژه آموزش ابتدايي در مقابل نبود منابع و امكانات لازم براي پاسخ به اين نياز روزافزون، چالش عمده‌ای را پيش‌روي آموزش‌وپرورش نهاده است و از ديگر سو، با افزايش آگاهي‌هاي جوامع، تقاضا و انتظار دستيابي به آموزش‌وپرورش كيفي، دغدغه جدي را در سياستگذاري و برنامه‌ريزي آموزش‌وپرورش به وجود آورده است كه به سادگي نمي‌توان از كنار آن گذر كرد.

گستردگي آموزش‌وپرورش ابتدايي دركشور ما به اندازه‌ای است كه بيش از نصف جمعيت دانش‌آموزان كشور را تحت پوشش خود دارد و در هر شهر و روستايي نشان از آموزش ابتدايي به‌طور مشهود به چشم می‌خورد.

گستردگي فعاليت، به‌طور يقين نيازمندي به منابع را بيشتر می‌كند و مديريت آن را با چالش‌هاي جدي مواجه می‌سازد. اگرچه آموزش‌وپرورش به‌طور اعم و آموزش ابتدايي به‌طور اخص توجه مسئولان كشور را به خود معطوف داشته و در دوره‌هاي مختلف سعي بر آن بوده است تا گام‌هايي براي تقويت و بهبود آن برداشته شود، وليكن هنوز شكافي بس عميق با وضعيت مطلوب وجود دارد كه نيازمند به كارگيري منابع (مالي، مادي و انساني)، بهره‌برداري از سازوكارهاي بهبودبخش و سعي و تلاش بيش ازپيش است. با اين وجود، در راهكار شماره ٣/٢٠ سند تحول بنيادين آموزش‌وپرورش به اين شرح به آن تأكيد شده است: اولويت‌بخشي به آموزش ابتدايي در تأمين و تخصيص منابع. از اين‌رو اهميت آموزش ابتدايي موضوعي چند‌جانبه و مورد توجه، لااقل در بيان و اسناد، در تمامي حوزه‌هاي تصميم‌گير بوده ولي هنوز نتوانسته است جايگاه اصلي خود را بيابد.شهروند

كيومرث امجديان مشاور معاون آموزش ابتدايي وزارت آموزش و پرورش

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: