ضرورت رشته‌های فوق‌تخصصی در پاتولوژی

      پنلی که شما در آن سخنرانی داشتید، درخصوص استخوان و بافت نرم است. دراین مبحث به چه نکاتی پرداخته شد؟
      به گزارش شفا آنلاین،به نقل از سپید  در حیطه بافت نرم و استخوان به علت نادر بودن این تورمورها مشکلات تشخیصی بسیاری در سطح پاتولوژی عمومی وجود دارد. یعنی همکارانی که در حیطه پاتولوژی عمومی فعالیت دارند، به علت اینکه کمتر با این تومورها برخورد می‌کنند، درمورد تشخیص آنها با سختی بیشتری روبرو می‌شوند.

 البته آنها تقصیری ندارند، چراکه این تومورها نادر هستند. بنابراین باید مراکزی به صورت ارجاع وجود داشته باشد که بتواند مشکلات تشخیصی و درمانی را برای بیماران رفع‌ورجوع کند. ما در بیمارستان شفایحیاییان با کمک همکاران بالینی و رادیولوژیست‌ها که همراهی آنها همیشه لازم است، توانستیم تشخیص تومورها را دراین مرکز ارتقا دهیم.

 در تمام قسمت‌های پاتولوژی، چه آسیب‌شناسی بالینی و چه آسیب‌شناسی غیربالینی، این نکته که پاتولوژیست باید با دید بالینی به تشخیص صحیح برسد، حفظ شده است. این موضوع در بعضی از تخصص‌ها مانند رشته بافت نرم و استخوان، بیشتر حائز اهمیت است. چنانچه این همراهی نباشد، تشخیص بیماری صورت نمی‌گیرد و استانداردهای لازم رعایت نمی‌شود.

از نظرات مهمانان خارجی استفاده شده است؟
       دکتر پیترنیلسن از دانشگاه هاروارد است که در بیمارستان مس‌جنرال کار می‌کند. وی درزمنیه استخوان و بافت نرم و تومورهای غلاف عصب‌محیطی تحقیق و پژوهش دارد. وی در کنگره امسال شرکت دارد و به وسیله ایشان می‌توانیم با تازه‌های آسیب‌شناسی در مقوله استخوان و بافت نرم در جهان آشنا شویم. سخنرانی بنده در زمینه اشکالات تشخیصی و درواقع اتفاقاتی است که در دنیا به تازگی رخ می‌دهد. از آنجایی که اسلاید سمینار داریم مباحث به صورت دو طرفه است.

منظور از مراکز ارجاع چیست؟
       درحال حاضر علم پاتولوژی به صورت یک علم فوق‌تخصصی درآمده و مانند تمام علوم دیگر که در دنیا وجود دارد، شاخه‌های فوق تخصصی هم دارد. مثلا ارتوپدی، که فوق تخصص دست، فوق تخصص زانو یا فوق تخصص هیپ دارد، علم پاتولوژی باید مثل سایر کشورهای جهان در کشورما نیز دارای شاخه‌های فوق‌تخصصی شود. اینکه یک پاتولوژیست بتواند، تمام نمونه‌ها را در حد بسیار مطلوب پاسخگو بوده و مطابق استانداردهای جهانی نظریه‌ای را ارائه دهد، مشکل است. چراکه علم خیلی سریع گسترش پیدا کرده است.

 بنابراین لازم است که در کشور ما هم هرچه سریع‌تر رشته‌های فوق‌تخصصی ایجاد شود. البته در بعضی رشته‌های پاتولوژی این اتفاق افتاده است. مانند مولکولارپاتولوژی و درماتوپاتولوژی. با راه‌اندازی رشته‌های فوق‌تخصصی فرد متبحری که دوره فلوشیپ دیده است، تمام نمونه‌ها به صورت فوق‌تخصصی ارزیابی می‌کند که گزارش آنها دقیق‌تر خواهد بود.

جدیدترین دستاوردها در زمینه پاتولوژی و بافت نرم چیست؟
       آنچه اتفاق افتاده است، این است که در دنیا مولکولارپاتولوژی به علم پاتولوژی اضافه شده است. یعنی به تشخیص‌ها کمک بسیاری کرده است. اصولا به تازگی از رشته‌های مختلف برای تشخیص‌های پاتولوژی استفاده‌ بیشتری می‌شود.

 شاید زمانی این امکانات وجود نداشت، اما درحال حاضر مخصوصا مولکولارپاتولوژی به تحول علم پاتولوژی کمک بسیاری کرده است. در سالیان گذشته مولکولارپاتولوژی در هماتوپاتولوژی نقش زیادی داشت و اکنون سال‌هاست که در این زمینه کار می‌کند.

اما گاهی اوقات در زمنیه استخوان و بافت نرم ابزارهای تشخیصی کم است. مانند ایمونوهیستوشیمی- immunohistochemistry – که انجام می‌دهیم، شاید خیلی تشخیصی نباشد، و باید از یک ابزار دیگری برای تایید تشخیص استفاده کنیم که آن هم مولکولارپاتولوژی است. اخیرا مولکولارپاتولوژی در حیطه استخوان و بافت نرم جای باز کرده و به سرعت زیادی پیشرفت می‌کند و به زودی جای خود را در رشته ما باز می‌کند. البته امیدوارم همگام با دنیا در این جهت پیش برویم و بتوانیم از کمک مولکولارپاتولوژی در تشخیص‌ها استفاده کنیم.