شفا آنلاین>سلامت>اجتماعی >تخصص طب اورژانس حدود 40 سال پیش و در امریکا به وجود آمد و به خاطر اهمیت آن در نظام سلامت جامعه بهسرعت در همه جهان گسترده شد
چالشهای آموزشی و درمانی رشته طب اورژانسبه گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید به جرئت میتوان گفت
یکی از دلایل گستردگی این طب، روند کند کیفیت خدمات اورژانسی بود و نیاز به
بهبود کیفیت باعث شد این شاخه از علم پزشکی در راستای پاسخ به تقاضا و
نیازهای بهداشتی جامعه شکل بگیرد. ضرورتی که در سال 1375 مورد تصویب شورای
آموزش پزشکی و تخصصی ایران نیز قرار گرفت و پس از کسب مجوزهای لازم، اولین
گروه آموزشی طب اورژانس در سال 1380 و در دانشگاه علوم پزشکی ایران تشکیل
شد.
متخصصان اورژانس پزشکانی هستند که در زمینههای مختلفی از پزشکی تا
مدیریت سررشته دارند. در این زمینه با علی لباف، متخصص اورژانس و معاون
آموزشی گروه آموزشی طب اورژانس دانشگاه علوم پزشکی تهران که مسئولیت مرکز
مهارتهای بالینی دانشکده پزشکی را نیز برعهده دارد به گفتوگو نشستیم.
چه روشهای جدیدی برای آموزش طب اورژانس به دانشجویان این رشته وجود دارد؟ یکی
از روشها، روش شبیهسازی است. این روش، تکنولوژی نیست؛ بلکه تکنیک است.
یعنی میتوانید آموزش را بدون استفاده از وسایل گرانقیمت و از طریق
شبیهسازی انجام دهید. به عنوان مثال میتوان از یک فرد آموزش دیده به جای
بیمار استفاده کرد و یا از نرمافزارهایی به جای شبیهساز استفاده کرد. در
این روش هرچقدر هزینه بیشتری انجام شود، میزان شباهت به شرایط اصلی بالا
میرود، اما اگر یک موسسه یا دانشگاه پول زیادی نداشته باشد، میتواند از
روشهای شبیهسازی ارزان قیمت استفاده کند.
در میزان تاثیر آنها تفاوتی وجود دارد؟ تجربه
نشان داده که هر چقدر شباهت شبیهسازی به شرایط واقعی بیشتر باشد، تاثیر
آن بیشتر است. یکی از چیزهایی که یادگیری را افزایش میدهد، میزان تطابق با
واقعیت است. ولی این بدین معنا نیست که اگر دانشگاهی پول زیادی برای هزینه
کردن نداشته باشد، باید از این موضوع چشمپوشی کند. میتوان با هزینه کم
نیز از این روش استفاده کرد.
حداقل هزینه برای این روش آموزشی چقدر است؟ از
حداقل امکانات موجود و در دسترس میتوان استفاده کرد، اما در زمان و فکر
نمی شود صرفه جویی کرد. برای ایجاد شرایط شبیهسازی، طراحان باید با دقت،
جزییات و سناریو را بنویسند.
آیا برای رشد این نوع آموزش، هزینهای از طرف دولت اختصاص داده شده است؟ به
صورت مستقیم خیر. البته مدتی پیش، دانشگاه تهران فضایی را برای مرکز
مهارتهای بالینی جدید خود در نظر گرفت. برای تجهیز آن، مسئولین وقت
دانشگاه از دفتر معاونت فناوری ریاست جمهوری، هزینهای دریافت کردند. یکی
از گروههایی که از این سرمایهگذاری انجام شده به نحو احسن استفاده کرد،
گروه طب اورژانس بود.
اورژانس های کشور از لحاظ تجهیزات درمانی در چه سطحی هستند؟ من
به عنوان کسی که در یک اورژانس شلوغ کار میکنم، میگویم که به طور مثال
در اورژانس بیمارستان امام خمینی (ره)، تجهیزات در حد بسیار خوب تا عالی
است. امکاناتی که در اختیار داریم شاید در بسیاری از اورژانسهای دنیا به
این راحتی در دسترس نباشد. هر وقت اراده کنیم بیمار را برای سونوگرافی
داپلر، MRI، سیتیاسکن و آزمایشهای دیگر میفرستیم. یعنی تجهیزات به قدر
کفایت هست، اما مشکل در فرایندها و مدیریت منابع است. دراقع تامین تجهیزات،
سادهترین کاری است که یک مدیر میتواند انجام دهد. یعنی میتواند منابع
را به راحتی جذب کرده و تجهیزات خریداری کند، اما در این موضوع که ارزش
تجهیزات را بدانند و به نحو احسن از آن استفاده کنند، مشکلات زیادی وجود
دارد.
از لحاظ تجهیزات آموزشی چطور؟ فکر
میکنم همه آنچه برای آموزش لازم است، وجود دارد. شاید بتوان یک شبیهساز 2
تا 3 میلیارد تومانی هم خرید، ولی ما بیشتر به نرمافزار نیاز داریم تا
سختافزار.
چه مشکلاتی در راه آموزش طب اورژانس وجود دارد؟ اگر
سرویس و ارائه خدمت از یک حدی عبور کند، ممکن است اثر منفی داشته باشد. یک
اورژانس خیلی خلوت، شاید نکته آموزشی برای دانشجویان نداشته باشد. هرچه
اورژانس شلوغتر باشد، با توجه به درگیر شدن دستیارها با موقعیتها و
بیماران مختلف، فرصتهای آموزشی بیشتر میشود.
اما اگر همین شرایط نیز از
حدی عبور کند، ممکن است مشکلاتی ایجاد کرده و حتی افراد نتوانند بهره
آموزشی کافی از یک بیمار ببرند. از دیگر مشکلات این بخش، بحث آموزش در
مقابل سرویس و مسئله دیگر، بحث ایمنی و حقوق بیمار است. مردم در حال حاضر
نسبت به حقوق واقعی خود، اشراف بیشتری پیدا کرده و انتظار دارند توسط با
تجربهترین فرد در محیط بالینی ویزیت و درمان شوند. شاید این انتظار درست و
به حقی باشد، اما از طرف دیگر، افراد کم تجربه در کجا باید تجربه کسب کرده
و آموزش ببینند.
به نظر میرسد اتکا به روشهای سنتی آموزش مثل اینکه فرد
بیتجربه را در محیط درمانی آزاد بگذاریم تا هر کاری که میخواهد انجام
دهد، دیگر مناسب نیست. یعنی فرد باید توانمندیهای لازم را قبل از اینکه
مسئولیت بالینی واقعی را بر عهده بگیرد، از طریق آموزش کسب کرده باشد. از
طرفی خیلی وقتها آموزشهایی که داده میشود با تمرین واقعی متفاوت است.
آموزش سنتی ما صرفا به انتقال دانش میپردازد. مثلا ما در آموزشمان مدیریت
استرس و مواجهه با شرایط دشوار از لحاظ ارتباط با همراهان، خانواده و خود
بیمار را به شکل مناسبی آموزش نمی دهیم.