شفا آنلاین>اجتماعی>قصه انتقال آب از کیلومترها آن طرفتر به تهران شنیدنی است. آبی که کیلومترها راه میپیماید و با هزار رنج و مشقت وارد لولههای شهری و خانگی میشود.
به گزارش
شفا آنلاین،برفابهای البرز 70 کیلومتر میپیمایند و از کوهستانهای پر برف تا
حوضچههای تصفیهخانه تهران راه درازی در پیش میگیرند.
آب تصفیهشده چگونه به تهران آمد؟
زمانی عکس یک سد پشت اسکناسهای 10 و 20 ریالی دهه 40 بود. این سد آنقدر
برای تهرانیها خوشایند بود و به آن مینازیدند که تا سالها عکسش را میشد
در خانه و مغازههایشان هم دید. وقتی کلنگ سد امیر کبیر زده شد، هنوز
بسیاری از مردم از آب چشمه و قناتهایی بهره میبردند که برای استفاده از
برخی از آنها باید پول میپرداختند و نمونهاش هم همین قنات محله سرچشمه.
با افزایش جمعیت پایتخت نوپای آن زمان و نیاز مردم به
آب بهداشتی و
لولهکشی برای نخستین بار ساخت سدی برای تأمین آب شرب تهرانیها در «خرسنگ
کوه» در جاده چالوس و در سال 1330 کلید زده شد. برای ساخت این سد
کارشناسان امریکایی و ایرانی 4 سال مطالعه و تحقیق کردند و در نهایت پس از
مشخص شدن بهترین نقطه برای احداث که میتوانست حجم بسیاری از آب را در خود
جمع کند، سال 1336 کلنگ ساخت آن زده شد و 4 سال بعد هم به بهرهبرداری
رسید.
البته هدف از ساخت این سد فقط تأمین آب شرب تهران نبود بلکه با ساخت آن
سیلابهای محلی مهار میشد، بخشی از مزارع و باغات کرج و دشت رباط کریم با
استفاده از ذخیره این سد آبیاری میشدند و از سویی با بهکارگیری از
توربینهای تولید برق این سد 90 مگابایت برق نیز به شبکه برق تهران هدایت
میشد که در آن زمان پیشرفت قابل توجهی بود.
بازدید از این سد هر بینندهای را به فکر فرو میبرد که این سازه عظیم
چگونه پس از 54 سال همانند همان روزهای نخست افتتاحش سرزنده و پابرجاست.
مهندسان میگویند برای ساخت آن بیش از 750 هزار مترمکعب بتن مصرف شده است.
وقتی پی رودخانه کرج را در جاده چالوس میگیری و بالا میآیی و پیچ و
خمها را رد میکنی سد را میتوانی از دور ببینی. سدی که خرسنگ کوه آن را
در آغوش گرفته. جادهای فرعی ما را میبرد درست به در اصلی نیروگاه و سد
امیر کبیر. از گیت بازرسی که رد میشویم، منظرهها تغییر میکنند. انگار
اینجا رنگ طبیعت تغییر یافته، درختان در آرامشند و آب هم رنگش لاجوردی
است.
قرار است اتوبوس ما را تا نیروگاه که قرارمان آنجاست، ببرد. راه باریک
است و از بالا میشود رودخانه پر آب و دیوارههای سد را دید. شواهد نشان
میدهد سد پر از آب است و اگر راننده ناشیگری کند و بلغزیم، کار همه تمام
است.
داخل نیروگاه گرم است. تکنیسینها در حال کارند. یکی نشسته پشت مانیتور و
همه چیز را رصد میکند. یکی در حال سرویس دستگاهی است که اسمش را نمیدانم و
بقیه هم کلاه ایمنی به سر در حال رفت و آمدند. از طبقه بالا دو مخزن بزرگ
که روی هر یک چراغی سبز روشن است آدم را به کنجکاوی وا میدارد که چطور
کار میکنند؟ آب از کجا وارد توربین میشود؟ برق چه جوری تولید میشود؟
اصلاً این 2 مخزن چیست؟
مهندس حسن طبسی، مدیر نیروگاه و سد امیرکبیر که کلاه باراتایی بهسر دارد،
برایمان از این سد میگوید: «این سد دو قوسی با آخرین امکانات روز دهه 40
ساخته شد و در ساخت نیروگاههای تولید برق آن از تکنولوژی کشورهای ژاپن،
انگلیس، امریکا، آلمان و فرانسه استفاده شده است.
سد امیرکبیر با ارتفاع
180 متر و ارتفاع 168 متر از سطح رودخانه گنجایشی به میزان 205 میلیون
مترمکعب دارد و عمر آن از سوی سازنده 150 سال پیشبینی شدهاست. آورد آب
رودخانه کرج در سال 470 میلیون مترمکعب است که حدود 340 میلیون مترمکعب آن
به تهران منتقل میشود و بقیه هم به بخش کشاورزی میرسد.»
طبسی در ادامه و با اشاره به بارش مناسب امسال عنوان میکند: «حداکثر
ارتفاع آب پشت سد هزار و 765 متر بالاتر از سطح دریا است و در حال حاضر 20
متر از سطح این سد خالی است و نسبت به سال گذشته وضعیت خوبی دارد.
اما نکتهای که باید به آن اشاره کنم، وجود 22 میلیون مترمکعب رسوب ناشی
از سیلابها در طول 50 سال گذشته به داخل سد است که در حال حاضر مشکلی
ایجاد نمیکند ولی در چند دهه دیگر از ظرفیت مفید سد امیرکبیر خواهد کاست.»
مهندس حسن طبسی در ادامه از چگونگی تولید برق و تأمین آب تهران میگوید:
«برای انتقال آب به تهران و مزارع و باغها کانالی وجود دارد که آن را به
قسمت پایین دست سد هدایت میکند و آب هنگام خروج توربینها را به کار
میاندازد و برق تولیدی به شبکه سراسری منتقل میشود.
اما در بحث انتقال آب، سد امیرکبیر یک سوم از آب مصرفی تهران را تأمین
میکند. 20 کیلومتر پایینتر از این سد، آبگیری به نام «بیلقان» وجود دارد
که سدی تنظیمکننده است و آب آنجا جمع میشود و پس از پالایش نسبی توسط
فیلترهایی که وجود دارد از طریق کانال به سوی تهران هدایت میشود.»
برایم جالب است که بیشتر پایتختهای کشورهای شرق آسیا یا اروپا در کنار
رودخانه یا منابع آبی قرار گرفتهاند ولی تهران این مزیت را ندارد و مجبور
است از کیلومترها آنطرفتر یعنی شهرهای همسایه، آب قرض بگیرد.
مسیر آب از رشتهکوههای البرزب
ه تهران
برای مشاهده سرنوشت آب انتقالی به تهران دوباره برمیگردیم به قلب پایتخت.
بخشی از آب در تصفیهخانهای در منطقه جلالیه میان خیابان فاطمی و بلوار
کشاورز تصفیه میشود. تصفیهخانه درست در وسط مجموعه بزرگ شرکت آب و فاضلاب
تهران قرار دارد. اینجا هم برای خودش شهری است. عکسبرداری و صدا ضبط کردن
هم ممنوع است. بماند که این مجموعه جزو تأسیسات حیاتی و پراهمیت شهر به
شمار میرود.
پس از چند دقیقه پیادهروی، میرسیم به محوطه بزرگی که در آن 4 حوض بزرگ
دایرهای شکل قرار دارد. کانال با شدت آب را از میان فیلتری که به
آشغالگیر معروف است، عبور میدهد. این فیلتر هر چیزی را که در طول مسیر به
داخل آب جاری افتاده است، جدا میکند و آب پس از عبور به داخل 4 حوض دایره
ای می ریزد.
در این مرحله آب مراحل آشغالگیری، دبیسنجی، زلالسازی،
فیلتراسیون و گندزدایی را طی میکند و منعقدکننده FeCl3 به آن افزوده
میشود تا میکروارگانیسمها و ذرات کلوئیدی موجود در آب که بار منفی دارند،
بههم چسبیده و لخته شوند سپس از آب جدا شده و در حوض زلالسازی تهنشین
شوند.
آب نیمه تصفیه شده پس از طی این مراحل به داخل سوله بزرگی میرود که 40
فیلتر شنی در آن هست. در این مرحله آب از فیلترهای شن و ماسه با ارتفاع یک
متر عبور میکند و ذرات باقیمانده به طور کامل از آب حذف میشود.
در مرحله پایانی آب پس از گندزدایی با کپسولهای یک تنی گاز کلر ضدعفونی
میشود. این قسمت حساسترین و البته پر سر و صداترین مرحله تصفیه آب است.
آب با فشار و به شکل فوارهوار به بالا میرود و با گاز کلر ترکیب میشود و
از آنجا هم به منبع بزرگی هدایت میشود و دوباره به آن کلر زده میشود و
میرود به خط انتقال تا برسد به دست ساکنان «امیرآباد»، «سهروردی» و
«یوسفآباد».
مهندس عسگری، رئیس بهرهبرداری از تصفیهخانه جلالیه در توضیحات تکمیلی
درباره این تصفیهخانه میگوید: «این تصفیهخانه در سال 1334 به
بهرهبرداری رسیده و شرکت دگرمونت فرانسه طراح و پیمانکار آن است و این
تأسیسات در طول سالهای گذشته با فراز و نشیبهای فراوان به کار خود ادامه
داده است.»
عسگری در ادامه میافزاید: «آب ورودی به این تصفیهخانه با دو خط لوله
فولادی هزار میلیمتری به اینجا میآید و بخش دیگری نیز توسط خط لوله بتنی
به تصفیه خانه شماره 2 برای تصفیه و مصرف مردم مناطق دیگر تهران منتقل
میشود. باید اشاره کنم هماکنون 70 درصد از آب شهر از تصفیهخانههای
تهران و 30 درصد دیگر آن از منابع آب زیرزمینی تأمین میشود.
آب تصفیه شده در حال حاضر از نظر فیزیکی در وضعیت بسیار مطلوبی قرار دارد و
میزان شفافیت آب 83 درصد است و براساس استاندارد آب آشامیدنی، حداکثر
مقدار مجاز کدورت 5 است در نتیجه کدورت آب تصفیه شده بسیار کمتر از مقدار
مجاز است، باید گفت که ویژگیهای فیزیکی شیمیایی و بیولوژیکی آب این
تصفیهخانه در حد مطلوب قرار دارد و از کیفیت بسیار مطلوب و مناسبی
برخوردار است.»
از احمد مشیری که مدیر کنترل کیفیت آب استان تهران است هم سؤالی میکنیم
که آب تهران آیا مثل گذشته با کیفیت و گوارا است یا نه؟ میگوید: «با توجه
به استنادهای علمی، آب شهر تهران جزو بهترین آبهای دنیا است و میتوان
گفت اگر بخواهیم آب استان تهران که از برفابهای البرز به دست میآید را با
قاره سبز مقایسه کنیم، باید گفت که به مراتب کیفیت آب تهران از این قاره
بالاتر است.
از 250 سال پیش در قاره سبز پساب تصفیهخانههای فاضلاب در
رودخانههایی به عمق 50 متر ریخته میشد علاوه بر این کشتیها و صنایع نیز
فاضلاب خود را در همین رودخانهها جاری میساختند. کیفیت آب این قاره از
نظر شیمیایی مورد قبول است، اما مطبوعیت و گوارایی لازم را ندارد بهطوری
که میتوان گفت آب این منطقه آنطور که باید از قابلیت شرب برخوردار نیست
ولی با جرأت میتوانم بگویم آب تهران یکی از با کیفیتترین آبهای
دنیاست.»
آب مسیر پر پیچ و خم و درازی را میپیماید تا به دست ما برسد. قیمت تمام
شده آب هم داستان خود را دارد. ما هر مترمکعب آب شهری را 300 تومان میخریم
و بطری یک لیتری آب را هزار تومان درحالی که قدر آب تصفیه شده و سالم شهری
را کمتر از آب بطری سوپرمارکتیها میدانیم.
با آب تصفیه شده ماشینمان را میشوییم، حیاط خانه را آب میگیریم، آشغال
را با آب جارو میکنیم و... غافل از اینکه این آب با چه مشقتی به دستمان
میرسد.ایران