کد خبر: ۸۵۸۸۲
تاریخ انتشار: ۰۱:۰۵ - ۲۶ آبان ۱۳۹۴ - 2015November 17
شفا آنلاین>سلامت>افرادي که مبتلا به مرض‌هاي مزمني چون ديابت هستند براي پذيرش اين بيماري گاهي دچار مشکلات عديده‌اي مي‌شوند.
به گزارش شفا آنلاین، در فرآيند روان‌شناختي، فرد بايد از چند مرحله عبور کند تا به واقعيت اين بيماري و پذيرش برسد .شوک، انکار، چانه‌زني، خشم و افسردگي مراحلي است که بيمار طي مي‌کند.

اين سير طبيعي پذيرش بيماري‌هاي مزمن است اما متاسفانه بيماران به درستي اين مراحل را طي نمي‌کنند و با اطلاع از اسم بيماري‌شان، دچار ترس، استرس، نااميدي و اضطراب مي‌شوند که در طولاني‌مدت به افسردگي مبتلا خواهند شد.

در زمينه عارضه‌هاي رواني اين نوع بيماري و نقش خانواده و اجتماع در روند درمان با رومينا روحي، مشاور خانواده گفت‌وگو کرده‌ايم که در زير مي‌خوانيد.

براي جلوگيري از به خطر افتادن سلامت روان بيماري‌هاي مزمني چون ديابت به‌عنوان مشاور چه پيشنهاداتي را ارائه مي‌دهيد؟

تقويت حمايت عاطفي باعث افزايش سازگاري فعال با بيماري ديابت مي‌شود.

همچنين اداره صحيح ديابت توسط افراد ديابتي نقش اساسي در پيشگيري از عوارض بيماري‌هاي رواني از جمله افسردگي دارد. از آنجا که ديابت يک مشکل بهداشتي است، براي فرد، خانواده و جامعه مسئله‌اي گران‌بار به شمار مي‌آيد و بروز عوارض جسمي در اين بيماران شايع‌تر است.

به‌ويژه عوارض بلندمدت مثل عوارض قلبي، چشمي، کليوي و عروقي عصبي. اقدامات مربوط به آگاه‌سازي از علائم بيماري، سير و درمان بيمار در مراکز حمايت‌کننده در درمان ديابت به‌ويژه تشويق آنها به ورزش‌هاي مناسب براي بيماران ديابتي ضروري است.

در واقع به صراحت مي‌توان گفت يکي از راه‌ها براي جلوگيري از به خطر افتادن سلامت روان و جسم، ورزش کردن مخصوصا ورزش هوازي است که استرس، اضطراب، افسردگي و قند خون را کاهش مي‌دهد. شواهد نشان مي‌دهد که آموزش درباره ديابت، اصل اساسي در کنترل و کاهش عوارض اين بيماري‌هاي رواني است.

اين دسته از افراد بعد از مبتلا شدن به بيماري ديابت بيشتر درمعرض چه آسيب‌هاي رواني هستند؟

بيماري ديابت مي‌تواند بر عملکرد فيزيکي، وضعيت رواني، ارتباط فردي، خانوادگي، اجتماعي و به‌طور کلي سلامت عمومي و احساس خوب بودن بيماران تاثير منفي داشته باشد. تقريبا نيمي از افراد مبتلا به ديابت با تجارب منفي عاطفي، رواني و اجتماعي در رابطه با بيماري خود روبرو هستند.

اين افراد به احساس اضطراب، ترس، نگراني، افسردگي و نااميدي درباره وضعيت خود اشاره مي‌کنند و اينکه در محل کار مورد تبعيض قرار گرفته و از سوي جامعه درک نشده‌اند. اگرچه جنبه‌هاي رواني و اجتماعي منفي در رابطه با ابتلا به ديابت وجود دارد اما افرادي که داراي انعطاف‌پذيري بيشتري هستند، راه‌هايي براي تطابق با اين چالش‌ها مي‌بينند. اگر افراد مبتلا به ديابت تجربيات خودشان را با نزديکان خود و ساير بيماران به اشتراک گذارند درک اين بيماري و مديريت فردي آن بهبود خواهد يافت.

يکي از بيماري‌هاي رواني که اين افراد بيشتر به آن مبتلا مي‌شوند افسردگي است و در بررسي‌هاي مختلف آن را 2 برابر افراد عادي اعلام کرده‌اند. در اينجاست که حمايت اجتماعي از طرف خانواده و گروه بزرگ‌تر مي‌تواند از وقوع اين اختلال جلوگيري کند. همچنين اين بيماري اميد به زندگي را کاهش مي‌دهد.

آيا نياز است فرد مبتلا به ديابت به‌صورت مرتب از نظر رواني کنترل شود؟

براي پيشگيري از اين عوارض رواني ضرورت دارد که بيماران مبتلا به ديابت، همزمان تحت‌نظر چندين متخصص باشند تا به محض مشاهده کوچک‌ترين تغييرات، اقدامات لازم انجام شود. البته اين کار علاوه بر هزينه‌هاي زياد ممکن است بيمار را کلافه و خسته کند؛ به‌طوري که خيلي از بيماران از انجام اين چکاپ‌هاي دروه‌اي منصرف مي‌شوند و البته اين غفلت در بيشتر مواقع با عوارض جبران‌ناپذيري همراه است.

خوشبختانه برنامه کشوري پيشگيري، مدتي است که با اجراي فاز 2 و کنترل ديابت، واحدهاي ويژه ديابت در گوشه و کنار کشور راه‌اندازي شده است که همزمان هم بيماري و هم عوارض آن را در بيماران ديابتي کنترل مي‌کنند.

خانواده تا چه حد مي‌تواند در کاهش استرس، اضطراب، نااميدي و افسردگي بيماران ديابتي مفيد باشد؟

خانواده پايه اصلي جامعه و کانون رشد و تعالي انسان است. انعطاف‌پذيري شخصي از طريق داشتن نگاه مثبت و چشم‌انداز مثبت به بيماري، همچنين حمايت از طرف خانواده و دوستان به بيماران براي مقابله با چالش‌هاي رواني ديابت کمک مي‌کند.

برخي از افراد مبتلا به ديابت تمايلي براي به اشتراک گذاشتن چالش‌ها و نيازهاي خود با نزديکان ندارند. اين موضوع سبب ايجاديک چرخه معيوب مي‌شود زيرا افراد خانواده در اغلب مواقع از چگونگي کمک به يک فرد مبتلا به ديابت آگاه نيستند به همين علت فرد مبتلا به ديابت بيشتر احساس جدايي و قطع ارتباط با سايرين را خواهد داشت.

متاسفانه درصدي از بيماران ديابتي، کودکان هستند توصيه شما به والدين اين کودکان چيست؟

با توجه به شيوع قابل توجه چاقي در کودکان، رفتارهاي ناسالم تغذيه‌اي و کم‌تحرکي، ابتلا به اين نوع ديابت در کودکان و نوجوانان رو به افزايش است. والدين بايد در مورد نشانه‌هاي ديابت هوشيار باشند و سعي کنند با اصلاح رفتارهاي نادرست کودکان و نوجوانان از بروز اين نوع ديابت پيشگيري کنند.

گاهي ديده شده استرس‌هاي والدين در نااميدي کودکان نقش داشته است. به نظر من اگر براي خود والدين هضم اين قضيه دشوار است، بهتر است شخصا به روان‌شناس يا مشاور خانواده مراجعه کنند و با آموزش يک سري مهارت‌ها، به مديريت بحران بپردازند.سپید

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: