شماهم ديابت داريد؟
شما
هم ديابت داريد؟ اين جملهاي بود که در مراسم روز جهاني ديابت از زبان
بيماراني که در سالن حضور داشتند، شنيدم. شايد براي اينکه بتوانند راحتتر
صحبت کنند، يا اينکه احساس خوبي داشته باشند، اين سوال را ميپرسيدند. بايد
در چنين مراسمهايي حضور پيدا کنيد تا بفهميد، ديابت از آنچه که فکرش را
ميکنيد، به شما نزديکتر است.
چهره
معصومي داشت و کاپشن سبز تنش بود. ايليا را ميگويم. 10 ساله است و نيمي
از عمرش را با ديابت گذرانده است. از او درمورد کلاسها و آموزشهايي که در
انجمن ديابت گرفته است، پرسيدم. گفت:« من در اردبيل ساکن هستم و هر سه ماه
براي چکاپ به تهران و نزد دکترم ميآيم، به خاطر همين نميتوانم از
کلاسهايي که انجمن براي ما ميگذارد، استفاده کنم.»
پمپ انسولين گران است!
دراين
حين مادر و دختر جواني که با زن عموي ايليا آشنا شده بودند، از او درمورد
يک پزشک خوب سوال ميکردند. بحث به درمان ايليا کشيده شد و صحبت از پمپ
انسولين شد. ايليا يک دستگاه کوچک که روي کمرش بسته شده بود و يک سر سيم آن
توسط سوزني کوچک به شکم متصل ميشد، را نشان داد و آنجا بود که متوجه شدم
پمپ انسولين چيست و اين پسر کوچک، چه زود براي داشتن يک زندگي عادي، پاي به
دنياي واقعيتها گذاشته و چقدر شجاعانه دختر جوان را دلداري ميداد. وقتي
درخصوص پمپ سوال کردم، گفتند، اگر اين پمپ باشد، ديگر نيازي نيست که بيمار
هر روز در چند نوبت انسولين تزريق کند اما هربيماري نميتواند پمپ بخرد چون
گران است.دراين همايش شرکتهاي داروسازي عبيدي، سانوفي و تجهيزات پزشکي که
در زمينه ديابت فعاليت داشتند، نيز شرکت کردند. به همين خاطر سراغ غرفهاي
رفتم که تنها عرضهکننده پمپ انسولين در آن همايش بود. درخصوص قيمتها
پرسيدم. متصدي غرفه گفت:« قيمتها سه نوع است. يکي 10 ميليون تومان، ديگري
16 ميليون و بعدي 19 ميليون تومان قيمت دارد. تفاوت قيمتها نيز برحسب نوع
تجهيز و امکانات دستگاه است.»
يکي
از اين شرکتها شرکت داروسازي عبيدي بود. کامران نيکوسخن، عضو فدراسيون
بينالمللي ديابت، در رابطه با تعاملها و همکاريهاي شرکت عبيدي با انجمن گفت:« خوشبختانه انواع دارو براي درمان ديابت در کشور توليد و
يافت ميشود. بسياري از آنها نيز با برند ايراني است. شرکت داروسازي دکتر
عبيدي هم دراين زمينه سرآمد بوده و همکاري خوبي دارد. آمدن داروي
سيتاگليپتين که با برند ايراني زيپتين وارد شده، با متفورمين تجويز شده و
درنتيجه توانسته کمک شاياني به درمان بيماران کند.»
وي
ادامه داد:« داروي سولفونيلاروهها داروي گليکلازيد است که داروسازي
دکتر عبيدي با اسم ديابزيت ارائه ميدهد، بنابراين تقريبا در زمينه انواع و
اقسام داروهاي ديابت فعال بوده و نکته اينجا است که داروها با کيفيت
بالايي توليد ميشود. اما جاي خوشحالي دارد که داروهاي ديپيپي 4 که در
کشور موجود نبود، توسط داروسازي عبيدي توليد شد که کنترل قندخون ديابت در
گروي آن است.»
ديابتيها ازدواج کنند يا نه؟
در
اين مراسم از زوجهاي ديابتي که تازه ازدواج کرده بودند، تقدير به عمل
آمد. اما حقيقت اين است که هنوزدرجامعه ما افراد ديابتي بامشکلاتي در مورد
ازدواج روبه رو هستند و متإسفانه موارد نه چندان موفق پيشروي جامعه نيز بر
اين تصوير نادرست دامن مي زند! اگرچه ازمحافل علمي انتظار ميرود، درباره
پديده ازدواج افراد ديابتي با يکديگر، توضيحات درستي ارائه کنند، اما خود
افراد ديابتي نيزنقش بسزايي در اين تصورات نادرست ايفا ميکنند!
کارشناسان
انجمن ديابت ايران معتقدند، يک ديابتي خوبکنترل شده هيچ مانعي براي
ازدواج ندارد. زيرا يک ديابتي خوبکنترل، فردي است که با برنامهريزي و
تغيير سبک زندگي خود از يک زندگي بيبرنامه به يک زندگي سالم، قانونمند ،
شاداب و فعال توانسته است از پس مشکلاتي برآيد که شايد تصور آنها براي يک
غيرديابتي ممکن نباشد، لذا به چنين افرادي به خوبي ميتوان تکيه کرد.
اسدالله
رجب، رئيس انجمن ديابت ايران در رابطه با ازدواج ديابتيها هم گفت:« شايد يکي از مشکلاتي که ديابتيها را در مورد ازدواج با
مشکل روبرو کرده است، عدم آگاهي مردم نسبت به ديابت است. مردم تا ميشنوند
که يک نفر ديابت دارد، تصورات غيرمعمولي راجعبه آن دارند. اين موضوع
بهدليل آن است که ديابت را به عنوان يک عامل ناتوانکننده ميشناسند. اما
حقيقت اين است که اگر ديابت صحيح و به موقع شناسايي و کنترل شود، فرد
بيمار مشکل جدي نخواهد داشت. درست است که عدم مصرف دارو و کنترل بيماري
موجب ايجاد عوارض عروقي، چشمي، کليوي و حتي ناتوانيهاي جنسي شود. اما
علاقهمندي فرد ديابتي به سلامتي و کنترل عوارض آن ميتواند از عواقب
ناخوشايند بکاهد. در طول 28 سال گذشته مشاهده نکردم که بيمار ديابتي با غير
ديابتي ازدواج کند و طلاق بگيرد. چراکه برقراري نظم زندگي از اهميت زيادي
برخوردار است.»
وي ادامه داد:« فردي که با يک بيمار ديابتي ازدواج ميکند، نبايد از ابتلاي فرزند آيندهاش به ديابت نگران باشد. چراکه در ديابت نوع يک ژن نقش داشته و ارثي نيست. در ديابت نوع دو ارث نقش زيادي دارد. مثلا اگر مادر ديابت نوع دو داشته باشد، امکان ابتلاي فرزند به ديابت در طول عمرش، 30 تا 50 درصد است.
درصورتيکه اگر مادر ديابت نوع يک داشته باشد، 2 تا 5 درصد امکان
ابتلاي فرزند وجود دارد. چنانچه والدين هردو ديابت نوع يک داشته باشند، 12
تا 20 درصد امکان ديابتي شدن فرزند وجود دارد. اما اگر هردو والد ديابت نوع
دو داشته باشند، تا 80 درصد امکان ابتلاي فرزند به ديابت وجود دارد. »سپید