در
نوع شديد اين بيماري، مبتلايان حتي از تشخيص افراد خانواده و دوستان خود
ناتوان هستند و به اين ترتيب، تشخيص ابتلاي شديد به اين عارضه دشوار نيست
اما تشخيص ابتلاي به نوع ملايمتر اين بيماري که به نوبه خود ناراحتکننده
هم هست، به سادگي امکانپذير نبوده است.
افراد مبتلا به بيماري ادراکپريشي
چهرهاي ناگزير هستند به جاي توجه به چهره افراد، نشانههاي ديگري مانند
آرايش مو، لباس، صدا يا ساير علائم مشخصه را براي شناسايي آنان به کار
گيرند.
ممکن
است بعضي از مبتلايان اساسا از ابتلاي خود به اين عارضه آگاه نباشند و
دشواري در تشخيص چهرهها را به ضعف حافظه در مورد به جا آوردن صورت افراد
نسبت دهند، اما ادراکپريشي چهرهاي به درجه هوش يا حافظه افراد ارتباطي
ندارد.
يک مبتلاي به اين عارضه ميگويد، مهمترين مشکل او تشخيص تفاوت بين افرادي با چهرههاي عادي و بدون علائم مشخصه است.
اين
فرد که در يک بيمارستان کار ميکند، ميگويد، بارها اتفاق افتاده که خود
را به همکاران قديمي معرفي کرده است زيرا آنان را کارکنان تازهوارد تصور
ميکرده است. او حتي قادر به شناختن همسايهاي نيست که 8 سال در همان محل
زندگي کرده است زيرا اين همسايه مرتبا آرايش و رنگ موي خود را تغيير
ميدهد.
تاکنون
پزشکان توانستهاند با استفاده از تستهاي کامپيوتري تشخيص دهند که آيا
فردي ميتواند چهره اشخاص مشهور را شناسايي کند يا تعدادي چهره ناشناس را
از يکديگر تشخيص دهد.
اينک دکتر ريچارد کوک و دکتر پونيت شاه با همکاري پژوهشگران دانشگاه سيتيلندن و کينگز کالج دانشگاه لندن يک پرسشنامه 20 سوالي را براي تشخيص و اندازهگيري شدت ابتلاي به چهرهکوري تدوين کردهاند.