به گزارش شفا آنلاین، اين راهنما
که توسط بنياد سلامت مردان کانادا منتشر شده، گروه هدف خود راپزشکان
مراقبتهاي اوليه، متخصصان داخلي، متخصصان غدد، متخصصان طب سالمندان و
اورولوژيستها معرفي کرده، همچنين روانپزشکان و داروسازان که با مردان در
سنين ميانسالي يا بالاتر سر و کار دارند.
سرگروه
نويسندگان اين راهنما ميگويد: «استفاده از جايگزيني هورمون، هم در زنان و
هم در مردان، همواره يکي از مسايلي است که ساليان سال است مورد چالش قرار
دارد. در اين مورد، وضعيت مردان بيشتر پيچيده است، زيرا برخلاف يائسگي،
سندرم کمبود تستوسترون يک رخداد وابسته به سن غير قابل اجتناب نيست. اين يک
اشتباه محض است که بخواهيم تجربه درمان جايگزيني هورمون را که در مورد
زنان يائسه بهکار برده ميشود، براي مديريت سندرم کمبود تستوسترون در
مردان به کار ببنديم.»
هرچند
بسياري از مردان تحت درمان کمبود تستوسترون قرار ميگيرند، کمبود اين
هورمون در بسياري از آنها از نظر باليني تائيد نشده است. علايم کمبود
تستوسترون عبارت است از خستگي، علايم جنسي، تغييرات خلق و خو، افزايش وزن،
کاهش حجم و قدرت عضلات، اختلال خواب و بسياري ديگر. اين علايم ممکن است
نامحسوس بوده و تحت تاثير سن، ديگر بيماريها و داروها هم قرار داشته
باشند.
تشخيص کمبود تستوسترون ميتواند مشکل باشد، زيرا بعضي تستهاي
آزمايشگاهي ممکن است درجات مختلفي از دقت را داشته باشند. اين کارگروه
تشخيص ميدهد که مديريت سندرم کمبود تستوسترون بسيار چالشبرانگيز بوده و
در بسياري از موارد، کيفيت شواهد همچنان مورد ترديد است. با اين وجود،
پزشکان بايد با توجه به علايم باليني و تستهاي آزمايشگاهي که براي تشخيص
به کار ميروند، مديريت درستي را براي بيمار در پيش گيرند.
به
همين منظور و براي پر کردن شکاف ميان اطلاعات کار باليني در زمينه کمبود
تستوسترون، بنياد سلامت مردان کانادا، کارگروهي را از متخصصان رشتههاي
مختلف در زمينه کمبود تستوسترون ايجاد کرد. هرچند گايدلاينهاي ديگري براي
تستوسترونتراپي موجود است، اين دستورالعمل جديد که براساس آخرين شواهد
نگاشته شده، براي گروه وسيعي از پزشکان و متخصصان قابل استفاده است.
توصيههاي کليدي
تشخيص:
1) پزشکان بايد با بررسي سابقه بيمار و معاينات باليني، بيماراني را که
بايد تحت آزمايشهاي بيوشيمي قرار گيرند، شناسايي کنند. 2) تستهاي اوليه
بيوشيمي بايد سطح توتال تستوسترون را در نمونههاي خوني که بين ساعتهاي 7 و
11 صبح گرفته ميشود (يا 3 ساعت پس از بيدار شدن براي کساني که کار شيفتي
دارند)، اندازهگيري کنند.
درمان و پايش:
1) مرداني که تشخيص کمبود تستوسترون دارند و کنتراانديکاسيون ديگري
ندارند، بايد با تستوسترون تحت درمان قرار گيرند. 2) اگر علايم باليني
کمبود تستوسترون متقاعد کننده است، اما تستهاي آزمايشگاهي نامشخص هستند،
توصيه ميشود يک دوره کارآزمايي 3 ماهه درمان جايگزيني تستوسترون صورت
گيرد. 3) براي مرداني که مايل هستند پس از برطرف شدن علايم، قدرت باروري
خود را حفظ کنند، اين کارگروه توصيه ميکند درمان با تستوسترون انجام نشود.
4) مرداني که کمبود تستوسترون داشته و از نظر بيماريهاي قلبيعروقي هم
پايدار هستند، کانديداهاي مناسبي براي درمان با تستوسترون هستند. 5) براي
مردان مبتلا به سرطان متاستاتيک پروستات، اين کارگروه توصيه ميکند درمان
براي کمبود تستوسترون انجام نشود. 6) توصيه ميشود ارزيابي پاسخ يک بيمار
به درمان با تستوسترون در ماههاي 3 و 6 انجام شوند و حتما بررسي مزايا و
عوارض جانبي مدنظر قرار داشته باشد.
نويسندگان
اين گايدلاين متذکر ميشوند که تحقيقات جديد چگونگي فهم و درک ما را در
مورد کمبود تستوسترون گسترش داده و ممکن است به چالشهاي پيرامون اين موضوع
خاتمه دهند. آنها اميدوارند که گايدلاين مذکور ظرف 3 تا 5 سال آينده
روزآمد شود.
براي
کمک به پزشکان و بيماران جهت تصميمگيري درست، بنياد سلامت مردان کانادا
دو برنامه آگاهي از سلامت را راهاندازي کرده است: YouCheck.ca به آدرس
www.youcheck.ca که به مردان کمک ميکند با خودارزيابي 10 ساله، احتمال
ابتلاي خود را به بيماريهاي جنسي مانند کمبود تستوسترون محک بزنند. ديگري،
برنامه DontChangeMuch.ca به آدرس www.dontchangemuch.ca که با تشويق
مردان به برداشتن قدمهاي هرچند کوچک به سوي زندگي سالمتر، به آنها کمک
ميکند از بروز بيماريهاي مزمن پيشگيري کنند.
پروفسور
هکت، اورولوژيست از بريتانيا، در واکنش به اين دستورالعمل جديد ميگويد:
«سندرم کمبود تستوسترون، يک حوزه دستخوش اختلافنظر و بحث و جدل است. اين
راهنماي جديد، مانند نوري است در دل توده عظيمي از تحقيقاتي که در طول 5
سال گذشته در اين زمينه انجام شدهاند.» وي تاکيد ميکند که موضوع سندرم
کمبود تستوسترون، حيطهاي است که هيچ اجماع خاصي در زمينه تشخيص و درمان
وجود ندارد. بهطور مثال، وي توصيه ميکند، به جاي 3 ماه، درمان 6 ماهه
براي بيماران در نظر گرفته شود.
هرچند متخصصان از انتشار اين راهنما بسيار خرسند هستند، اذعان دارند که مسايل باليني مهمي همچنان حل نشده باقي ماندهاند. متاسفانه بعيد است کارآزماييهاي باليني ايدهآلي انجام شوند تا بالاترين سطح شواهد را در اين زمينه فراهم آورند که آنهم به دليل مسايل اخلاقي، عملي و مالي است. Medical News Today