کد خبر: ۸۲۱۸۹
تاریخ انتشار: ۰۱:۲۲ - ۳۰ مهر ۱۳۹۴ - 2015October 22
شفا آنلاین>جامعه پزشکی-همایش ها>در سوريه جنگ زده، تنها70 روانپزشک حضور دارد و ديگران همگي مهاجرت کرده‌اند. اين روانپزشکان با توجه به شرايط ناگواري که دارند از انجمن جهاني روانپزشکي WPA درخواست کرده‌اند که بتوانند يک انجمن روانپزشکي را در کشورشان تاسيس کنند.»
به گزارش شفا آنلاین، اين‌ها جملاتي است که محسن رحيم نيا، دبير اجرايي سي‌و‌دومين همايش سالانه روانپزشکي ايران از قول

نرمن سارتريوس نقل کرد. با چنين سخناني بود که سي و دومين همايش انجمن علمي روانپزشکي ايران آغاز به کار کرد.


رحيم نيا در ادامه گفت: «ما نيز زماني در شرايطي تلخ چون سوريه قرار داشتيم. اما در سال‌هاي دور با وجود همه سختي‌ها و محدوديت‌ها، پيشکسوتاني که بسياري از آن‌ها ديگر در ميان ما حضور ندارند، نام اين انجمن را زنده نگه داشتند.»

انجمن علمي روانپزشکان ايران در سال1345با تلاش تعدادي از روانپزشکان و پيشکسوتان روانپزشکي تاسيس شد اما اين انجمن در سال1365منحل شده و بار ديگر در سال1380آغاز به کار کرد و تا امروز نيز به فعاليت خود ادامه داده است.

نورمن سارتريوس، روانپزشک برجسته و دبير سابق WHO و WPA نيز که در اين همايش حضور داشت در سخنراني خود به روند تحولات جامعه در دهه‌هاي اخير و وضع کنوني و چشم اندازهاي روانپزشکي پرداخت و گفت با توجه به پارادايم فعلي روانپزشکي، اگر تغييراتي که لازم است، عملي شود اين رشته مي‌تواند در ارتقاي سلامت جامعه نقش مهمي ايفا کند. وي همچنين در سخنراني خود به کساني که به عنوان مراقبين جامعه شناخته مي‌شوند، کساني که تغيير وضع موجود را وظيفه خود مي‌دانند و همچنين افرادي که درگير عوارض فرديت هستند، پرداخت.

در کنار اين همايش سمپوزيوم‌هاي متعددي با موضوعاتي چون مديريت اختلالات روانپزشکي مقاوم به درمان، نگرش روان‌شناختي بر نقش شبکه‌هاي اجتماعي، روانپزشکي نظامي و بحران و... برگزار شد که سي و دومين همايش سالانه انجمن علمي روانپزشکي با تاکيد بر اختلالات خواب بود.


اختلالات خواب نشان از ديگر بيماري‌ها دارد

محمد اربابي، دانشيار روانپزشکي دانشگاه تهران در سخنراني خود با عنوان رويکرد تشخيصي در اعصاب و روان پزشکي به اختلالات خواب، گفت: «خواب يکي از عملکرد‌هاي پيشرفته مغز است که برخلاف آنچه در ظاهر ديده مي‌شود، مغز فعالانه عملکرد خود را حفظ کرده و در برخي مراحل خواب، کارکرد مغز نسبت به بيداري افزيش يافته و جريان خون نير نسبت به حالت استراحت، بيشتر مي‌شود. شواهد نشان مي‌دهد خواب نقش مهمي در بازسازي انرژي فيزيکي بدن و شکل‌گيري حافظه دارد. بر اين اساس تغييرات ساختاري و عملکردي مغز مي‌تواند بر روي کميت و يا کيفيت خواب تاثير بگذارد.

با توجه به اين اثرگذاري در اعصاب و روان پزشکي لازم است علاوه بر بررسي‌هاي باليني و ابزاري همه حوزه‌هاي عملکرد مغز، به ميزان و چگونگي خواب توجه ويژه داشت. کم‌خوابي، پرخوابي و خواب منقطع مي‌تواند سر نخ برخي بيماري‌هاي مغزي باشد و از سوي ديگر تغييرات ساختار خواب و مشاهده برخي حالت‌هاي رفتاري غير معمول در خواب را مي‌توان در صرع و يا در پارکينسون مشاهده کرد.»

اختلالات خواب در کودکان و نوجوانان نيز از جمله موضوعاتي بود که در اين همايش مورد توجه قرارگرفت. حسن شاهرخي، روانپزشک کودک و نوجوان مي‌گويد: «اختلالات خواب در شيرخواران، کودکان و نوجوانان پديده‌اي شايع است و با مشکلات عصب‌شناختي، روان‌شناختي و رفتاري و نيز افزايش مشکلات خانوادگي همراه است. اين اختلالات بر رشد و تکامل آن‌ها نيز تاثير منفي به بر جاي مي‌گذارد. هر چند درمان ‌هاي دارويي در کلينيکي‌‌هاي روانپزشکي کودکان به کرات مورد استفاده قرار مي‌گيرد، يافته‌هاي کافي مناسبي براي تاييد اين درمان‌ها وجود ندارد.

بنابراين درحال‌حاضر روش‌هاي‌شناختي سودمند‌ترين روش براي مواجهه با اين اختلالات هستند. برخي از درمان‌هاي شناختي-رفتاري براي بسياري از مشکلات خواب شيرخواران و کودکان موثر هستند و با توجه به کم بودن يافته‌‌ها در تاييد اثر بخشي بسياري از درمان‌هاي دارويي و نيز نماي نامناسب عوارض جانبي اين دارو‌ها، درمان‌هاي شناختي-رفتاري در حال حاضر، درمان انتخابي در اين زمينه محسوب مي‌‌شود.»

سيد غلامرضا نورآذر، فوق تخصص روانپزشکي کودک و نوجوان در مورد داروهاي مورد استفاده در مشکلات خواب کودک و نوجوان مي‌گويد: «والدين بايد متوجه باشند که در اين خصوص دارويي پذيرفته شده توسط سازمان غذا و داروي آمريکا وجود ندارد و بايد در مورد معايب و مزايايي اين دارو‌ها و روش‌هاي ديگر درمان توضيح داده شود. درمان‌هاي دارويي زماني به کار مي‌روند که درمان‌هاي رفتاري امتحان شده و بي‌تاثير بوده باشند.»

زهرا موسوي، روانپزشک نيز در مورد ارتباط بين اختلالات خواب و چاقي مي‌گويد: «چاقي يکي از معضلات دنياي امروز است و اختلالات خواب از جمله کاهش مدت و کيفيت خواب با افزايش توده چربي در بدن و چاقي در ارتباط است. درواقع خواب از يک عملکرد نورادرنرژيک و متابوليسم گلوکز است و کم خوابي موجب کاهش تحمل گلوکز و کاهش حساسيت به انسولين و افزايش غلظت کورتيزول و سطح گرلين و کاهش لپتين و افزايش گرسنگي و اشتها مي‌شود. اختلالات خواب با ريسک افزايش يافته از بيماري‌هاي مزمن در ارتباط هستند. از طرفي خود اختلالات خواب نيز روي چاقي تاثير دارند. ورزش و فعاليت‌هاي فيزيکي ابزارهاي مهمي در چاقي و بيماري‌هاي مزمن هستند.»


فضاي مجازي، دزد خواب‌ خوش

امروزه فضاي مجازي و شبکه‌هاي تلويزيوني مسحور و مشغول‌کننده، يکي از عوامل اصلي اختلالات خواب به حساب مي‌آيند. اين روز‌ها که شبکه‌هاي ارتباطي موبايلي نيز به جمع شبکه‌هاي اجتماعي مجازي افزوده شده ، تغيير سبک زندگي، روابط ميان فردي و حتي روابط زوج‌ها نيز محسوس است.


علي احمدي ابهري، استاد روانپزشکي دانشگاه تهران در سمپوزيوم نگرش روان‌شناختي بر نقش شبکه‌هاي اجتماعي گفت: «شبکه‌هاي اجتماعي، پديده‌اي اجتناب‌ناپذير در ارتباطات اجتماعي به شمار مي‌روند. تاثير اين پديده در بسياري حالات روان‌شناختي و بهداشت رواني فرد اعم از اثرگذاري‌هاي مثبت و منفي روان‌شناختي عمومي و حتي جنبه‌هاي تخصصي باليني روانپزشکي، قابل انکار نيست، به نحوي که از يک طرف مي‌تواند به عنوان يک سيستم حمايتي، سطح بهداشت رواني را در جامعه ارتقا ببخشد، برخي استرس‌هاي رواني را کاهش دهد، نقش موثري در پييشگيري و درمان برخي بيماري‌هاي رواني داشته باشد. حتي مي‌تواند مراقبت‌هاي سرپايي و بستري را تسهيل کند و بالاخره ارتباط تخصصي و مشاوره‌اي بين متخصصين را افزايش دهد.»

آذرخش مکري، عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي تهران درباره جنبه‌هاي اعتياد گونه مشارکت در شبکه‌هاي اجتماعي، مي‌گويد: «شرکت در شبکه‌هاي اجتماعي و بهره‌گيري از مزاياي آن براي بسياري از افراد جنبه لذت‌بخش و پاداش‌گونه دارد.

گاهي فعال‌بودن در اين شبکه‌ها باعث کاهش حس تنهايي، شکل‌گيري احساس تعلق به ديگران و رفع احساسات منفي به ويژه افسردگي و اضطراب مي‌شود. اما اين مساله مانند هر پاداش ديگري مي‌تواند به تدريج به شکل عادت در آمده و گاهي نيز جنبه اجبارگونه و حتي ماهيت اعتيادي پيدا کند. هنگام بحث از مواد مخدر و ترکيبات غير مجاز، تشخيص ابعاد رفتار اعتيادگونه تا حدودي راحت است و درمانگر چندان با دشواري در تشخيص ماهيت اعتيادي رفتار مواجه نيست. اما مرز رفتار طبيعي مشارکت در شبکه‌هاي اجتماعي و استفاده از اينترنت و ايجاد اعتياد در کجاست؟» مکري ادامه مي‌دهد: «در اين گونه موارد اختلاف نظر‌ها به وجود مي‌آيد. متخصصان اعتياد در تمايز اين رفتار از عادات متعارف و معمول به توضيح جنبه‌هاي گوناگون متوسل مي‌شوند.

عده‌اي از متخصصان علوم اعصاب به پديده «برجستگي انگيزشي» اشاره مي‌‌کنند. به اين معني که ماهيت انگيزشي يک پاداش دستخوش تغيير شده و به‌نوعي در نظام‌شناختي فرد يک برجستگي و شاخص بودن خاص پيدا مي‌کند. اين امر با تغيير در نوع يادگيري، يعني تاکيد بيشتر بر هسته ‌هاي قاعده‌اي به ويژه ناحيه استرياتوم به جاي هيپوکامپ همراه است. در چنين حالتي نوعي سوگيري‌شناختي به محرک‌هاي مرتبط با عنصر پاداش‌گونه نيز همراه مي‌شود. مجموعه اين تغييرات به آن پاداش، ماهيتي متفاوت از يک لذت ساده داده و آن را آسيب‌زا و مخرب مي‌سازد. همچنين ترک آن عادت را نيز بسيار دشوار مي‌کند.»


زندگي اجتماعي جهان به سمت سلامت روان نمي‌رود

سمپوزيوم سلامت رواني- اجتماعي نيز از جمله سمپوزيوم‌هاي جالب توجه در اين همايش بود. علي زجاجي، روانپزشک در سخنراني خود با عنوان تعيين‌کننده‌هاي سلامت رواني-اجتماعي گفت: «نقش عوامل گوناگون اجتماعي در تضعيف يا ارتقاي سلامت روان، امروزه به خوبي شناسايي شده است. مطالعاتي که در سرتاسر جهان در اين زمينه صورت گرفته، اثر غير قابل انکار عوامل اجتماعي را در سلامت رواني نشان مي‌دهد. عواملي چون تجربه جنگ، مهاجرت‌هاي اجباري و داوطلبانه، آزار و شکنجه، بيکاري، فقر، فقدان دموکراسي و...»

وي ادامه مي‌دهد: «به نظر مي‌رسد اين شرايط آنقدر واضح و مبرهن است که ديگر نيازي به تحقيقات بيشتر براي درک تاثير گذاري عوامل اجتماعي بر سلامت رواني افراد جامعه نباشد، اما با کمال تاسف بايد گفت علي‌رغم دانشي که در زمينه عوامل اجتماعي موثر بر سلامت روان حاصل شده، شواهد کمي وجود دارد که نشان دهد مي‌توانيم به سمت جوامعي عادل برابر و بدون خشونت حرکت کنيم.»سپید

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: