فرجود
شکوهي، عضو شوراي عالي نظام پزشکي وعضو کميته طرح تحول نظام سلامت را
درخصوص عوامل زمينهاي بروز خطاي پزشکي و راهکارهاي کاهش آن صحبت کرده است.
خطاي پزشکي چيست؟
اصولا
چون خطاي پزشکي سهوي است و نه عمدي، به همين دليل به نام قصور يا تخلفات
انتظامي خوانده ميشود. چنانچه صاحبان حرف پزشکي در تشخيص يا درمان بيمار
مراحل علمي و اخلاقي را به شکل يک پروسه دنبال نکنند و در اين سير صدماتي
به بيمار وارد آيد، بيمار ميتواند شاکي باشد.
موضوع شکايت نيز ميتواند
مستقيما از طريق مرجع جامعه پزشکي يعني سازمان نظام پزشکي و يا دادسراي
عمومي قوه قضائيه مطرح شود و پرونده جهت کار کارشناسي يا به نظام پزشکي و
يا پزشکي قانوني ارجاع داده ميشود.
بيشترين عوامل زمينهساز شکايات عليه پزشکان چيست؟ آيا افزايش تجهيزات پيشرفته پزشکي باعث کاهش شکايات و قصورات پزشکي شده است؟
قطعا
دو عامل دقت و استفاده از تجهيزات پزشکي بهروز ميتوانند ضريب موفقيت در
درمان را بالا ببرند و از ميزان قصورات پزشکي بکاهند اما اينکه چرا عليرغم
استفاده از تجهيزات بهينه باز شاهد کثرت شکايات هستيم دلايل متعددي دارد
که به آنها اشاره ميشود. نوعاً نگاه مطلقگرايانه در درمان و يا هر پديده
اجتماعي اشتباه است زيرا بسياري از بيماريها فاقد درمان قطعي است و پزشک
در يک تصميمگيري گاهي ناگزير ميشود بعضا بين«بد و بدتر» ، بد را انتخاب
ميکند و چارهاي هم جز اين انتخاب ندارد درحاليکه بيمار يا همراهان و
تصور ميکنند که درمان قطعي بوده است.
بنا
به تجربه کثرت شکايات از عدم اجراي صحيح فرايند و وظايفي که پيش از درمان و
پس از درمان به عهده پزشک است، نتيجه ميشود پزشک بايد قبل از شروع هر
درمان و يا جراحي، شخص بيمار و يا خانواده بيمار را بهطور کامل در جريان
روند درمان و ضريب موفقيت آن قرار دهد و سطح توقعات و انتظارات بيمار را با
واقعيت درمان تطبيق دهد که متأسفانه به اين مهم، خصوصاً در مراکز دولتي
کمتر توجه ميشود.
فرايند
پس از درمان که درواقع عوارض بيماري و جراحي تلقي ميشود نيز کانون موضوع
بسياري از شکايتهاست که به عللي، بيمار از بيتوجهي کادر درمان شاکي است.
اين را همينجا عرض کنم چنانچه بيمار يا همراهان وي احساس کنند که تيم
پزشکي نهايت تلاش خود را در درمان بيمار انجام دادهاند حتي اگر درمان
موفقيتآميز هم نبوده باشد نهتنها شاکي نيستند بلکه سپاسگزار خواهند بود
پس موضوع پس از درمان يا عوارض پس از درمان بسيار مهم است.
شکاياتي که در خصوص فرايند درماني صورت ميگيرد بيشتر عليه مراکز دولتي است يا خصوصي؟
عمدتاً
ميزان شکايت از مراکز درماني دولتي و عمومي بيشتر از خصوصي است. اتفاقا
مراکز دولتي کانون و تنها جايگاه آموزش دانشجويان پزشکي است. پس به اين
نتيجه ميرسيم که پاي آموزش لنگ ميزند و حجم شکايت مراکز دولتي بيشتر است.
متأسفانه طرح تحول نظام سلامت که قرار بود موجب افزايش تثبيت درماني در
مراکز دولتي شود نيز نتوانست از حجم شکايات بکاهد ولي چون از بحث ما خارج
است به آن نميپردازيم ولي اين مهم بايد آسيبشناسي شود.
يکي
از دلايل شکايتها تشخيصهاي نادرست است، علتش هم اين است که قانون رعايت
نميشود. براي مثال در طرح نوين سلامت هر متخصص بايد 15 تا 20 دقيقه وقت
براي ويزيت بيماران بگذارد تا فرصت کافي و وافي در تشخيص درست داشته باشد
که اين مهم متأسفانه رعايت نميشود و بعضاً به 5 دقيقه براي هر بيمار تنزل
يافته است.
راهکار شما براي کاهش شکايت عليه پزشکان چيست؟
مديريت
درمان از صدر تا ذيل، پروژهاي مهم و تأثيرگذار است که بايد بهطورجدي
بدان پرداخته شود.اما آنچه مهم است اينکه درمان در تمامي حوزههاي خود، يک
فرايند است که بايد بهدرستي و با دقت نظر طي شود. همچنين اجزاي آن بسان
حلقههاي زنجير بههمپيوسته و تأثيرگذارند که بايد بهوسيله کادر مديريت
درمان مديريت شود .
در کشور ما سازمان نظام
پزشکي و وزارت بهداشت نقش خود را ايفا ميکنند اما همکاري بيشازپيش دو
نهاد و آسيبشناسي فرايند درمان، کاري است که بايد با همکاري همديگر به
انجام برسانند تا بتوان گام مهمي بهسوي کاهش شکايات عليه پزشکان برداشت.سپید