اين پژوهشگران در مقالهشان در ژورنال Lancet Global Health
يادآور شدند، ازآنجاييکه اين عوارض بايد بهسرعت درمان شوند، دسترسي
بهموقع، به تسهيلات جراحي اضطراري براي کاستن از تاخير در مراقبتها و
مرگومير موضوعي حياتي است، اما در ال2010فقط43درصد از جمعيت هند در فاصله
?? کيلومتري از يک بيمارستان منطقهاي با تجهيزات کافي زندگي ميکردند.
دکتر
پرابهات جها، استاد بهداشت جهاني در دانشگاه تورونتو دراينباره گفت:
«بسياري از عوامل، ازجمله فقدان سواد بهداشتي، منابع محدود مالي و موانع
جغرافيايي عمده براي فراهم آوري مراقبتها ميتوانند بر مرگومير بيماران
تاثير بگذارند.» او گفت: «اين موانع بهطور شاخص بيشترين تاثير را بر مناطق
روستايي ميگذارند.»
جها و همکارانش براي اينکه مشخص کنند جغرافيا تا چه حد بر مرگهاي ناشي از عوارض حاد شکمي موثرند، ميزانهاي مرگومير را بر حسب کدهاي پستي بازبيني کردند و مناطق را در ردههاي با مرگومير بالا و پايين قرار دادند. سپس، اين پژوهشگران فاصله محل زندگي افراد را تا بيمارستانهاي «داراي منابع کافي»- يعني تاسيسات داراي خدمات 24ساعته جراحي و بيهوشي، تختهاي مراقبت ويژه، بانک خون و داشتن بخشهاي پايه آزمايشگاهي و راديولوژي- روي نقشه آوردند.
مناطقي که مرگومير ناشي از عوارض حاد شکمي
در آنها بالاتر بودند، با احتمال بيشتري فقيرتر بودند، مصرف گاز يا ساير
سوختهاي مايع براي پختوپز در آنها بالاتر و تراکم خانوار در آنها اندکي
پايينتر بود.
حدود
چهارپنجم از مرگوميرها ناشي از زخمهاي معده و اثنيعشر يا بيماري اولسر
پپتيک بود. نيمي از افرادي که مرده بودند، سنشان کمتر از53سال بود، و
تقريبا دوسومشان مرد بودند.
فقط يک مورد از هر پنج مورد مرگومير در بيمارستان رخ داده بود. بيش از چهارپنجم مرگوميرها مربوط به مناطق روستايي بود.
به گفته جها، بررسي مرگوميرهاي بيمارستاني نشان داد که برخي از بيماران در حال مرگ به دنبال مراقبت پزشکي رفته بودند، اما احتمالا براي دسترسي به اين مراقبتها بيش از حد انتظار کشيده بودند، فاصله محل زندگي آنها تا بيمارستان بيش از حد، دور بود تا بهسرعت به آنجا برسند يا به بيمارستاني رسيده بودند که تجهيزات لازم براي درمان آنها را نداشت.
جها افزود: «اين
يافتهها براي طراحي خدمات بهداشتي بسيار مهم است. ممکن است در اقتصادهاي
در حال ظهور (شامل کشورهاي چين، هند، برزيل و آفريقاي جنوبي) گرايشي به
متمرکز شدن بر ساختن بيمارستانهاي نخبه فراهمآورنده مراقبتهاي ثالثه
وجود داشته باشد و در واقع هند در بسياري از بيمارستانهاي شهرهاي بزرگش
مراقبتهاي پيشرفته و در کلاس جهاني را عرضه ميکند.
اما براي پيشگيري از
مرگوميرها ناشي از عوارض جراحي رايج و درمانپذير مانند آپانديسيت،
بيمارستانهاي منطقهاي يا محلي داراي تجهيزات کافي، نزديک به مراکز جمعيتي
که به آنها خدمات ميرسانند، واقعا مورد نياز است.»
دکتر نوهوجيت روي و دکتر مونتي يو خاجانچي از بيمارستان BARC
در بمبئي در اديتوريال (مقاله تفسيري) درباره اين پژوهش در همين شماره
ژورنال يادآور شدهاند که مشکل مراجعه ديرهنگام بيماران به بيمارستانها و
رسيدنشان در حالت بحراني، پديدهاي شايع در کشورهاي با درآمد کم و متوسط
است. در نتيجه، جراحي در اين کشورها با ميزان بالاي مرگومير همراه است و
معمولا پيامدهاي آن خوب نيست.
دکتر آدام کوشنر، بنيانگذار و مدير گروه Surgeons OverSeas
که به پژوهش درباره دسترسي به مراقبتهاي پزشکي در کشورهاي در حال توسعه
پرداخته است، دراينباره گفت: «ساختن بيمارستانهاي بيشتر لزوما به معناي
اين نيست که مردم به آنها مراجعه خواهند کرد.»
کوشنر
گفت: «ما دريافتيم که مردم حتي در دورهافتادهترين دهکدهها نياز به
جراحي و مراقبت جراحي را درک ميکنند، اما بياعتمادي به نظام مراقبت
بهداشتي يا بالا بودن هزينه مراقبت يا مسافرت، مانع از مراجعه آنان به
بيمارستانها براي درخواست کمک ميشود.» اين پژوهشگران يکي از محدوديتهاي
بررسيشان، يعني استفاده از کدهاي پستي را که هميشه شيوه دقيقي براي
اندازهگيري فاصله ميان محل زندگي مردم و بيمارستان نيست، پذيرفتند.
بااينوجود، نويسندگان مقاله همچنين پيشنهاد ميکنند که يافتههاي آنان درباره عوارض حاد شکمي، ممکن است براي ساير مشکلات بهداشتي نيازمند جراحي اورژانس نيز مصداق داشته باشد، زيرا در اين موارد نيز، سطح مشابهي از مراقبت بيمارستان براي افزايش بقاي بيماران ضروري است.منبع:Reuters