شفا آنلاین>روانشناسی>پسرهایی را دیدهاید كه سالهاست برای صدمین بار با یك دسته گل به خواستگاری میروند اما هنوز هم ازدواج نكردهاند؟!
به گزارش شفا آنلاین،پسرهایی را دیدهاید كه سالهاست برای صدمین بار با یك دسته گل به
خواستگاری میروند اما هنوز هم ازدواج نكردهاند؟! اینها همانهایی هستند
كه در تصمیمگیریهای كوچك زندگیشان هم یا وابسته به والدیناند یا همیشه
ترس از تعهد دارند و پای كار كه میرسد جا میزنند! اتفاقا برعكس چیزی كه
فكر میكنید اصلا هم آدمهای غیر قابل تحملی نیستند، بلكه خیلی هم دوست
داشتنی به نظر می رسند.
پسرهای خوشمشربی كه هدیه گرفتن از آنها به
انضمام یك شاخه گل رز بسیار بدیهی است. مشاوران ازدواج میگویند این افراد
سندرم گل رز دارند. شاید برای شما هم سوال باشد، پس چرا ازدواج نمیكنند؟!
برای پیدا كردن پاسخ این سوال سراغ سهیل رضایی، مدرس حوزه روانشناسی یونگ و
مدیر انجمن بنیاد فرهنگ زندگی رفتیم. رضایی میگوید: این پسرها هرقدر هم
كه جذاب باشند به درد ازدواج نمیخورند.چرا خواستگار شما ناگهان ناپدید شد؟!شاید
بسیاری از دختر خانمها خواستگاری داشتهاند كه بسیار هم خوشمشرب بوده،
شب خواستگاری هم بسیار مبادی آداب بوده و با یك دسته گل رز برای خواستگاری
همراه خانوادهاش به منزل دختر خانم آمدهاند؛ اما همان شب آخرین باری است
كه این مرد رویایی رویت شده! اگر چنین اتفاقی برای شما بیفتد شاید مدام از
خود بپرسید پس چی شد؟! كجا رفت و چرا خبری نشد؟ بهتر است بدانید
بسیاری از این پسرها استقلال شخصیتی ندارند؛ یعنی خودشان تصمیمگیرنده
نیستند و اصطلاحا پسر مامان هستند! مادرهای این پسرها، در ظاهر زیاد برای
پسرشان خواستگاری میروند اما در باطن میخواهند پسر در كنارشان باشد و از
درون دوست ندارند پسرشان را با فرد دیگری به نام عروس تقسیم كنند.
خواستگاری هم یك نوع بازی است!
مراجعی
داشتم 34 ساله كه 11 سال بود با مادرش به خواستگاری میرفت. هرجا هم به
خواستگاری میرفتند مادرش بهانهای میگرفت و میگفت حالا چهارشنبه شب هم
با خانواده فلانی قرار گذاشتم. بیا آنجا هم برویم شاید دختر آنها بهتر بود.
پسر تعریف میكرد، مدام مادرش از دخترهای مختلف ایرادهای بیمورد میگیرد.
از یك جایی به بعد پسر خسته میشود و تصمیم جدی برای ازدواج میگیرد. به
خواستگاری میروند و. . . نكته جالب اینكه این بار مادر از ترس ازدواج پسر،
با خانواده دختر تماس میگیرد و اعلام میكند پسر من شرایط تشكیل خانواده
ندارد. مادرها در این شرایط میگویند هدفمان نجات دادن پسرمان است،
درصورتیكه هدف این مادر حفظ پسر در كنار خودش است؛ این نوع مادرها شاید به
دلیل اینكه در زندگی با همسرشان رابطه خوبی نداشتهاند، حالا میخواهند
پسر را در كنار خود نگه دارند.
من لیاقت شما را ندارم
بعضیها
هم در رابطه بسیار خوبند و آدمهای جذابی هستند اما ازدواج نمیكنند. وقتی
از این افراد میپرسید برنامه شما برای آینده چیست؟ با جوابهایی مثل من
مزاحم شما نمیشوم، شما خیلی از من ارزشمندتر و سرتر هستید و من به درد
شما نمیخورم مواجه میشوید. شاید برای دختر خانمی كه مخاطب این مطلب است
كمی تلخ به نظر برسد، اما حقیقت این است كه این افراد در غالب موارد و با
طرق مختلف خودشان در فرآیند رابطه (به هر نحوی) عنوان میكنند اهل پذیرفتن
مسوولیت نیستند؛ اما شما در ذهن مدام رویاپردازی و خیالبافی میكنید.
تازه
در روند رابطه متوجه میشوید هنوز رابطههای قبلی به صورت موازی وجود
دارند و فقط مدلشان تغییر كرده و از دوست صمیمی به اجتماعی تبدیل شده
است. این را بدانید كه دیر یا زود شما هم به یك دوست اجتماعی تبدیل
میشوید. به این موضوع فكر كنید كه شما به عنوان یك دختر خانم چه
ویژگیهایی دارید كه جذب این افراد میشوید؟ البته كه سهم پسر را نمیتوان و
نباید نادیده گرفت، اما خانم هم سهمی در آن ارتباطی كه به ازدواج ختم
نمیشود دارد. در شما چه مغناطیسی وجود دارد كه این افراد را جذب میكنید؟
مراقب باشید، اگر این ریشه را پیدا نكنید باز هم وارد چنین رابطههایی
خواهید شد.
گرفتار مردهای بیمسوولیت نشوید
به
اینها اصطلاحا «مرد نرم» گفته میشود؛ یعنی هنوز استخوان و درواقع قدرت
تصمیمگیری ندارند و مستقل نیستند، چه نسبت به خانواده و حتی گاهی نسبت به
خودشان. این مردها برای زندگی مشترك انتخاب درستی محسوب نمیشوند؛ حتی اگر
این روابط به ازدواج سوق داده شود هم آخرش داستان میشود. اینها رشد شخصیتی
درستی نداشتهاند. نوجوانهای ابدی هیچ نقطه عطفی در زندگیشان متصور
نیستند؛ چون از نظر سنی مثلا 33 سالهاند اما از بعد روانی رشد یك مرد 33
ساله را طی نكردهاند. اینها بالا و پایین و سختیهای زندگی را نچشیدهاند.
یاد نگرفتهاند تعهد یعنی چه و چون از لحاظ روانی پخته نیستند به تلنگری
میشكنند.
گل رز را بگیر اما به من محبت كن
مراقب
مهرطلبها باشید. اینها به پاس گل رز، ساعت فلان، جواهر و. . . كه هدیه
میدهند، محبت شما را میخرند و اگر محبت نبینند به پوچی بدی میرسند؛ چون
خودشان به تنهایی هویتی ندارند. این افراد را نمیتوانید راضی نگه دارید،
هر كاری هم كه بكنید خوشحال نمیشوند. همان پسری كه یك دسته گل رز قرمز را
با یك كادوی گران در شروع رابطه به شما میدهد، بعدا دو برابر از شما طلب
محبت میكند. یعنی هر وقت زنگ زد، باید جواب بدهید. هرجا خواست برود، شما
هم باید بروید، هر كدام از دوستانتان را گفت، باید كنار بگذارید و. . . .
چطور این فرد را كنار بگذارید؟
اصلا
قرار نیست خاطرات فراموش شوند. همیشه بهعنوان بخشی از زندگی باقی هستند.
یاد بگیرید انسان میتواند از دست بدهد و همچنان زندگی كند. گاهی باید از
دست داد. برای همه انسانها هم پیش میآید. اصلا شرط بلوغ همین است. تازه
بعدها متوجه میشوید رابطهای كه آنقدر برایش سرمایهگذاری كردهاید تا چه
اندازه پوچ بوده است. مردی ممكن است آدم جذابی باشد اما الزاما شوهر خوبی
نخواهد بود. گاهی باید پر قدرت از رابطهای بیرون بیایید تا فرصتهای بعدی
را از دست ندهید.
چطور میشود بالغانه این افراد را كنار گذاشت و
دیگر به سمتشان نرفت؟ با هزینه دادن، گریه كردن، فقدان، فهمیدن خامیها،
خودشناسی، پیدا كردن نقش خودتان در این اتفاق و گرفتن تصمیمهای بهتر برای
آینده. ریشه اتفاقها را پیدا كنید؛ چرا شما باید این مردها را جذب كنید؟
باید بدانید ریشه انتخابهای شما هوشیارانه است یا نه.
رشد متوقف نمیشود
ازدواج
بدون مساله نیست. خودتان را بشناسید، بعد تن به ازدواج دهید. تا زمانی كه
به عمق وجودتان نروید، خودشناسی نكنید و به گذشتهتان سری نزنید، 5 بار هم
كه طلاق بگیرید و مجدد ازدواج كنید با مشكلهای مشابهی مواجه میشوید.
زندگی واقعی داستان نیست. باید زندگی، طبیعی باشد؛ جدل، قهر، فشار، خوشگلی،
زشتی و... دارد.
وقتی به پذیرش همه اینها برسید یعنی به پذیرش
زندگی رسیدهاید. ولی رشد زمانی است كه وقتی به افكار دو سال گذشتهتان فكر
میكنید خندهتان بگیرد؛ همین بلوغ است. اما این را هم باید بپذیرید كه
رشد متوقف نشده و دو سال دیگر هم چیزهایی در زندگی وجود دارد كه شما را
شگفتزده خواهد كرد. این موارد تغییرهایی است كه شما را در زندگی رشد
میدهد.
با چه كسانی ازدواج نكنید:
- كسانی كه تكلیفشان با زندگی خودشان مشخص نیست.
- نظر مستقل ندارند و مدام نظرشان را تغییر میدهند.
- باتوجه به سنشان دستاورد مناسبی كسب نكردهاند.
- به زمین و زمان بد میگویند اما از شما تعریف میكنند.
- معتقد به رشد نیستند.
- از گذشتهشان رضایت ندارند و فقط دنبال مقصر میگردند.
اگر تو نباشی من میمیرم
در
زندگی گاهی با پسرهایی مواجه میشوید كه محبتهای بیش از اندازه و تعریف
نشده دارند. هر بار كه به ملاقات شما میآیند گل رز سرخی به نشانه عشق و
هدیههای گران برایتان به ارمغان میآورند و بهاصطلاح سندرم گل رز دارند.
اینها همیشه هم خیلی عاشق و شیدا نیستند. گاهی باید این دست رفتارها
نگرانتان هم بكنند. این حجم محبت و هدیه برای چیست؟
بسیاری از این
افراد در زندگی احساس كافی بودن نمیكنند و خودشان را موجودی ارزشمند
نمیدانند. كلا از كسی كه به شما میگوید اگر تو نباشی من میمیرم، باید
بترسید. این فرد خودش بهشخصه هویت ندارد و میخواهد از هویت شما تغذیه
كند. اینها خودكم بینی دارند كه به مهرطلبی میانجامد، نه مهرورزی. یعنی
اگر یك ساعت تماسشان را جواب ندهید و بهشان لبخند نزنید، تو را محكوم به
بیمحبتی کرده و خودشان احساس بیارزشی سهمگینی تجربه میكنند؛ درنهایت هم
فكر میكنند تو مقصر بودی.