دکتر پورمند ؛پزشکي با دانش روز جهان

به گزارش شفا آنلاین،شرکت فعال در کنفرانس ها ي داخلي و سمينارهاي معتبر بين المللي هميشه براي ايشان در اولويت بوده است وحضور فعالي هم دارند و در زمينه تحقيقات هم بسيار کوشا هستند.

دکتر پورمند در زمينه مديريت هم پرونده قابل قبولي دارند، سال ها رياست بيمارستان سينا نشان‌دهنده قدرت مديريتي ايشان است که توانسته اند در کنار اعتبار بخشيدن به وجهه و رتبه علمي بيمارستان، رضايت پزشکان و پرسنل را هم به دست بياورند و براي تجهيز بيمارستان بسيار تلاش مي کند. نتيجه سال ها تلاش و مديريت ايشان رضايت مندي تمام مجموعه مديريتي ايشان است.

ويژگي بارز ايشان آرامش دروني و محبت عميق ايشان به همه است. تلاشي بي چشمداشت و صادقانه براي نظام و تدين و ايمان قلبي شان سبب شده تا در مجموع فردي مورد تاييد و اعتماد نظام و مقبول تمام همکارانشان باشند و حتي بيماران هم اين مهرباني و صداقت را درک مي کنند. تمام اين ويژگي‌ها سبب شده تا دکتر پورمند وجهه اي مقبول و دوست داشتني داشته باشند.»

روزي نيست که از استاد يادي به خير نکنم

محمد نوري متخصص اورولوژي و رئيس بيمارستان شهيد بهشتي آبادان که از شاگردان ايشان هستند، درباره شخصيت و ويژگي‌هاي دکتر پورمند مي‌گويند: «ايشان بزرگواري هستند که من حدود ? سال از دوران خوب جواني و رشد علمي و شخصيتي خودم را در خدمت ايشان سپري کردم. مرد بزرگي که روزي‌نيست‌که در جمع دوستان و همکاران يادي از ايشان‌نکنم و يا در ذهنم نکاتي که از ايشان آموختم را مرور نکنم. از چند جهت دوست دارم که در مورد ايشان صحبت کنم.

اول به‌عنوان يک استاد که ايشان تمام تلاش خود را انجام دادند تا تمام داشته‌هاي علمي خود را بي‌دريغ و صادقانه بدون هيچ منتي در اختيار من قرار دهند و هيچگاه کوچک‌‌ترين منت و چشم داشتي را در قبال اين اين ايثار از بنده نداشتند و اين معني واقعي استاد در نگاه من بود. ايشان با وجود اينکه بنده دستيار ايشان بودم هميشه همانند يک همکار به من نگاه مي‌کردند و به جاي آموزش از طريق دستور، همفکري و مشورت را به من آموختند و در تمام مواردي که از ايشان آموختم، بزرگوارانه تا حدهمکار خود را تنزل دادند تا به من آنچه را که بايد ياد دهند..

از منظر يک طبيب ايشان کاستن از دردهاي بيماران را به‌جاي درمان، براي کسب روزي به من آموختند. دقت و تلاش در جهت درمان بيماران بدون کوچک‌ترين کوتاهي و موجه ندانستن هيچگونه خطايي در روند درمان بيماران، درس بزرگ طبابت از نگاه ،ايشان است. پذيرفتن هر بيماري با هر شرايط جسمي و مالي و طبقاتي بدون توجه به هيچگونه دسته بندي و نگاه مديريت شده ماحصل آنچه بود که از رفتار ايشان در روند درمان بيماران آموختم. دقت و توجه به کوچک‌ترين مسائل نکته‌اي است که از ايشان به دفعات متعدد آموختم.

از منظر يک انسان ايشان داراي خلق حسنه در رفتار و برخورد با همکاران، بيماران وساير افرادي هستند که در مجموعه تحت حمايتي ايشان قرار دارند رفتار بر مبناي اصول و احترام متقابل در تمام حيطه‌هاي کاري و مديريتي ايشان تجلي دارد.

در ‌‌نهايت از منظر يک پدر و بزرگ‌تر ايشان همانطوري که با تمام وجود به فرزندان خود عشق مي‌ورزند با دلسوزي تمام و با رعايت اصول انساني در هر موردي راهنماي بنده بودند، بدون تفاوتي با فرزندان خود و وقتي از ايشان در موردي مشورتي خواستم بدون در نظر گرفتن منافع فردي با رعايت اين اصل که بهترين شرايط را به بنده پيشنهاد کنند بزرگوارانه در کنارم بودند.

بسيار خوشحالم که خداوند در زندگي من الگويي چون ايشان را قرار دادند واز اين بابت شکرگزار خداون منان هستم.»

پيوند کليه از بيماران مرگ مغزي ماحصل تلاش ايشان بود

محمد علي همتيان يکي ديگر از شاگردان استاد است که مي‌گويد: «يکي از افتخارات من شاگردي ايشان در دوره رزيدنتي است.

ايشان انساني بسيار وارسته و با اخلاق و ازنظر علمي بسيار پربار و توانا هستند. دکتر پورمند در واقع بنيان گذار پيوند اعضا از بيماران مرگ مغزي در ايران هستند و من زماني که رزيدنت ايشان بودم از نزديک شاهد بودم که ايشان چقدر براي اين بحث اهداي عضو و جاافتادن آن در جامعه تلاش کردند.

زماني که تازه بحث اهدا ي‌عضو از بيماران مرگ مغزي مطرح شد مخالفت‌هاي زيادي با آن مطرح بود و احتياج به فرهنگ سازي داشت تا مردم هم آن را به عنوان يک نياز و ضرورت نگاه کنند که دکتر پورمند واقعا در اين زمينه خيلي زحمت کشيدند.

يکي ديگر از ويژگي‌هاي مطرح ايشان توجه به بيمار و احساس مسئوليت در اين باره است که در قبال حق بيمار بسيار حساس و با جديت هستند. ايشان مديري بسيار خوب و قاطع و قابل هم هستند که به عنوان نمونه در همين بيمارستان سينا منشا خير زيادي شدندوبا مديريت ايشان بيمارستان سينا از يک بيمارستان فرسوده، توانسته به يک سايت معتبر علمي و دانشگاهي ارتقا پيدا کند..

به نظر من رفتار و کردار ايشان ازنظر علمي، اخلاقي و مديريتي سواي تعارفات روزمره، يک الگوي قابل استناد است. ازنظر علمي بسيار کوشاوپيگير وبه روزهستند و ازنظر اخلاقي بسيار متدين و پايبند به مسائل اخلاقي و اهل کمک به ديگران و کار خير هم هستند. خلق و خو و رفتار ايشان با مريض روي ما که شاگرد ايشان بوديم بسيار تاثير داشت و براي من مايه مباهات است که چنين استادي داشتم.

ايشان با دقت و وسواس تمام کنگره‌ها و سمينارهاي داخلي و خارجي را پيگيري مي‌کنندو با شرکت و سخنراني در آن‌ها هميشه خود را مسلط به علم روز نگه مي‌دارندو اين ويژگي مهمي است.

دکتر پورمند در کنار مهرباني و خلق‌وخوي خاصي که دارند، بسيار جدي و قاطع هستند و در مسائلي که مربوط به کار و مريض است به‌شدت قاطع و سخت‌گيرانه عمل مي‌کنند. تمام رزيدنت‌ها و کساني که با آقاي دکتر کار مي‌کنند مي‌دانند که ايشان بسيارمقيد‌به‌زمان هستند و تمام‌کار‌ها و جلساتشان به‌موقع و سر ساعت انجام مي‌شود. رزيدنت‌هاي ايشان بايد سر ساعت حاضر باشند و خودشان هم به‌شدت مقيد به حضور به‌موقع و منظم هستند. ايشان در کنار خنده‌رويي و مهرباني‌اي که دارند در مواقعي به‌شدت عصباني مي‌شوند و همه از جديت ايشان حساب مي‌برند.

ايشان شاگردان بسيار زيادي تربيت کردند که بسياري از آن‌ها در حال حاضر از جراحان و اساتيد دانشگاه هستند و از اين نظر جامعه پزشکي مرهون سال‌ها تلاش ايشان است.

خاطره‌اي‌که از ايشان در ذهنم باقي‌مانده مربوط به‌‌ همان سال‌هاي اولي‌است که بحث اهداي‌ عضو مطرح بود، ماه رمضان بود که به آقاي دکتر گفتند يک مورد مغزي در بيمارستان فجر گزارش‌شده که خانواده ايشان براي اهداي کليه اعلام آمادگي کردند، بلافاصله ما از بيمارستان سينا يک آمبولانس مجهز فرستاديم شرق تهران تا بيمار را منتقل کنندو بعد به‌سرعت آزمايش‌هاي لازم انجام شد تا مرگ مغزي هم ازنظر نورولوژي و هم پزشکي قانوني اثبات شود و خلاصه تا برسيم به اتاق عمل ساعت يک‌نيمه شب بود که عمل پيوند شروع شد و کليه‌ها به دو مريض دياليزي که سال‌ها در ليست انتظار بودند، پيوند زده شد و ما حتي فرصت نکرديم سحري يک ليوان آب بخوريم.