در همين لحظه پزشکاني هستند که در دورترين نقطه کشورمان در حال خدمت است. در مناطقي که بسياري از امکانات معمول را خيلي بهندرت دارد.مکانش صعب العبور است و زندگي بسيار دشوار است. درحاليکه تنها به اين مسائل ختم نميشود و در اين شغل همواره پزشکان در حال آموزش و يادگيري هستند. چه بسيار پزشکاني که شبها کتابهاي حجيمي را براي درمان بيماران خود مطالعه ميکنند.
بااينوجود بسياري از پزشکان که دوره طرح خود را به اين مناطق ميروند،
نهتنها با اشتياق بلکه بالاجبار ميروند، درحاليکه اين امر با ذات اين
شغل منافات دارد.
و اين تنها به دليل تغييراتي است که در طول زمان نهتنها در جامعه ما بلکه در کل جهان رخداده است.زيرا ديگر همانند گذشته نيست که پزشکان به بعد معنوي بيشتر اهميت بدهند و از اين شغل امرارمعاش نکنند.بلکه آنها زمان زيادي را صرف تحصيل ميکنند و علاوه بر بعد معنوي ميخواهند زندگيشان را از اين راه تأمين کنند.
پزشکاني که در مناطق محروم با
دستمزدهاي پايين هستند که موجب شده انگيزهشان براي فرستاده شدن و اشتغال
در اين مناطق کم باشد و بهاجبار بهسوي اين مناطق بروند. و همانطور که
مسئولين نگران اين هستند تا به دليل آموزش رايگاني که به پزشکان ميدهند
بايد آنها براي کشور خدمت کنند، بايد به فکر انگيزه پزشکان جوان نيز
باشند، تا آنها بتوانند بهدرستي به انجام وظيفهشان بپردازند.